۱- پیشتر در مقاله «چرا دوران علم اصول و اجتهاد فقهی سپری شده است» با استدلال بیان کردهام که اجتهاد فقهی (استنباط حکم شرعی از کتاب و سنت) برای حل مسائل و مشکلات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جامعه کنونی ایران نه تنها هیچگونه کاربرد ندارد، بلکه مبانی و تئوری کلامی اجتهاد فقهی در عصر حاضر ابطال شده است. گفتهام که اجتهاد فقهی تنها در جامعههای اسلامی گذشته (قبل از مدرن شدن) گره را میگشوده است و در عصر حاضر گرهها تنها با انتخاب آزاد مردم (دموکراسی) و علوم و فنون جدید قابل گشودن است.
۲- اکنون خواندن کتاب «جامعههای ماقبل صنعتی: کالبدشکافی جهان پیشامدرن» نگاشته پاتریشیا کرون با ترجمه شیوای مسعود جعفری جزی را که در سال ۱۳۹۳ از سوی نشر ماهی منتشر شده به همه علاقهمندان مباحث من مؤکداً توصیه میکنم. در این کتاب با دقت و تفصیل کافی نشان داده شده که ویژگیهای جامعههای پیشامدرن که جامعههای گذشته اسلامی هم جزء آنها بودهاند چگونه بوده است. در بخش نخست این کتاب واقعیت نظام اجتماعی-اقتصادی، حکومت، سیاست، فرهنگ، جامعه و فرد، دین در آن جامعهها کالبدشکافی شده است و در بخش دوم واقعیتهایی که جامعههای مدرن شده (که جامعه کنونی ایران هم جزء آنها است) با آن میزیند بیان گردیده است.
۳- با خواندن این کتاب و آگاه شدن از ویژگیهای جامعههای ماقبل صعتی، کاملاً معلوم میشود که اجتهاد فقهی در مسائل و موضوعات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی کوششی بوده است که تنها در آن بافت ویژه جوامع ماقبل صنعتی قادر به حل مشکلات و مسائل بوده است و در جامعه مدرن کنونی ایران و سایر جامعههای مدرن شده اسلامی، این قبیل کوششها نه تنها کاری لغو بلکه گمراهکننده و بنبستساز است.