افشین معاصر
به یاد مهرداد بهار (درگذشت ۲۲ آبان ۱۳۷۳)؛ او که همچو ماه و خورشید جوانمرد بود. – ا. م.
آیین جوانمردی
هانری کربن
ترجمه احسان نراقی
تهران: انتشارات سخن، ۱۳۸۳
سایه خورشید سواران طلب
رنج خود و راحت یاران طلب
گرم شو از مهر و ز کین سرد باش
چون مه و خورشید جوانمرد باش
-نظامی گنجوی (مخزن الاسرار)
۱. هنگام نمایش فیلم”غلامرضا تختی“،کار بهرام توکلی، از وضع طبیعی بیرون آمدم و بی اختیار شدم؛ روی پرده، به تدریج،با مردی صاحب سلوک و مرام جوانمردانه آشنا می شویم که علاوه بر قهرمانی در گود زورخانه و چربدستی در شگرد کوبنده “سگک”، در مصاف با حریفان ستبر پرزور به روی خاک کشتی، پهلوانی است پاک سیرت، هواخواه توده مردم و خاکسار؛ گوهر جوانمردی، این فن شریف اخلاقی،گوئی در گِل این آدمیزاد سرشته است؛ جوانی وارسته، آزاده و بالطافت، ولی نه ساده لوح بلکه یک مبارز اجتماعی و میهن دوستِ خشونت گریز، با توانائی فراخ در بی اعتنائی به جاه و مال.
شاید اندوه فراموش کردن خصلت های نجیب و بی ریای انسانی و نیازهای درونی به زنده کردن راستی و وارستگی موجب دگرگونی حال و انقلاب درونی من هنگام تماشای زندگی این پاکباز بانجابت شد.
۲. مفهوم جوانمردی، همچو یک رشته از اخلاقیات، علاوه بر ایثار، بخشش، مهربانی و ازخود گذشتگی، به اسباب دیگری نیز محتاج است؛ از آن جمله، سالک در به جا آوردن رسم جوانمردی می بایست به گفته نظامی، همچو “مه و خورشید” تابنده باشد؛ پرتو ماه و تابش خورشید ممکن است تمثیلی باشد از “معرفت” که تاریکی را می شکافد و دایره پیرامون اش را روشن می کند.
آیا برای رسیدن به سرچشمه های این آئین دیرپای معنوی از کدام راه می توان رفت؟ به گمان من، کتاب “آئین جوانمردی” تالیف هانری کربن به ترجمه احسان نراقی و ضمیمه پربهای آن ممکن است یکی از راه های آشنائی با جرگه جوانمردان و ریشه های نخستین آن باشد.
این کتاب که برگرفته ای است از رسائل جوانمردان را مرحوم نراقی چند سالی پس از انقلاب تصادفی در محبس در کتابخانه زندان اوین یافت (از کاخ شاه تا زندان اوین، احسان نراقی، ص.۴۴۷)؛ «بخشی از آن حاوی تحلیلی به قلم هانری کربن از آئین جوانمردان بود … و تعبیرات وی در تلخیص این رسائل برای اهل تحقیق مفید به نظر می آمد… و با اغتنام فرصت به ترجمه آن پرداختم.» (آئین جوانمردی،پیشگفتار،ص.۱۱) ولی او علاوه بر ترجمه کار پژوهشی کربن، در پاره دوم کتاب مجموعه ای شایان توجه و مغتنم از دستاوردهای کسانی همچو بهار و بدیع الزمان را درباره جوانمردی گردآورده و در پایان نیز فهرستی تخصصی از واژه های فارسی به فرانسوی را در پیوند با این آئین کهن،الحاق کرده است.
۳. نقش میراث فرهنگی در زندگی اجتماعی مردم، از نگاه نراقی، بی شباهت به واکنش دفاعی بدن به هنگام مواجه شدن با بحران سلامت و بیماری نیست و آئین جوانمردی، به مثابه مجموعه ای از حکمت عملی، ذخیره ای معنوی و ثروتی اجدادی است که چکیده فکری متبلور آن در چند “فتوت نامه”، به دست مردم روزگار ما رسیده.
“جوان” در لغت فارسی (=”فتی” در لغت عرب و “اخی” در لغت ترک)، در معنی مجازی، سالک و زایری معنوی است که «پس از درک حقیقت باطنی» به «جوانی جاویدان روح» و «شکوفائی معنوی» نائل می شود.
بنا به روایت ها حضرت ابراهیم -“ابوالفتیان”- نخستین کسی بود که اصول فتوت را همچو شیوه ای از زندگی به مردم آموخت. و از دیدگاه تاریخ اجتماعی، جمعیت فتیان در سده چهارم هجری قمری، برابر با قرن دهم میلادی،گردآمدند و تکوین اصول جوانمردی در سده پنجم هجری قمری محقق شد.
۴. اصول فتوت، به صورت نظامی صنفی در میان اصناف گوناگون پیشه وران و صنعتگران راه یافت. برای اهل هر پیشه رساله عملی مختصری نوشته شد که عنوان آن “فتوت نامه” بود و به هر صنفی که تعلق داشت نام آن صنف نیز به این عنوان افزوده می شد. هر صنف یک رساله از این گونه داشت و کارگر آن صنف را به آموختن و رعایت اصول آن وامی داشته اند. این اصول عبارت بوده است از:
الف) برساختن “پیر”ی از میان پیامبران یا بزرگان و نیکان و یاران رسول اکرم(ص) به عنوان پیر آن صنف و کسی که آن حرفه از او سرچشمه گرفته است: حضرت نوح˚پیر درودگران است (به اعتبار ساختن کشتی) و سلمان فارسی˚پیر آرایشگران است (به اعتبار پیراستن موی رسول اکرم).
ب)جنبه تقدس دادن به آن شغل تا اهمیت آن پیشه در نظر کارگر افزون شود و به کار خود به دیده احترام بنگرد.
ج) بیان اصول صداقت و امانت و درستکاری و دلسوزی در کسب و کار و تهیه محصولات بی عیب و رعایت صرفه مشتریان (جوانمردی در ایران اسلامی،محمد جعفر محجوب ،صص. ۱۱و۱۲، ایران نامه زمستان ۷۱). مهم ترین و بزرگ ترین متنی که درباره فتوت نوشته شده فتوت نامه سلطانی اثر مولانا حسین واعظ کاشفی سبزواری است. متن مذکور از لحاظ ارزش و اهمیت در درجه اول قرار دارد و هیچ گونه تحقیقی در فتوت بدون مطالعه دقیق آن صورت کمال نخواهد یافت.(همان جا. صص ۱۴ و ۱۵)
۵. مجموعه هفت “فتوت نامه” گردآمده در “رسائل جوانمردان” را شاید بتوان بیانیه ای از اصول و قواعد سلوک معنوی، عرفانی و جوانمردی نامید که نموداری است از مفاهیم اخلاقی (فلسفه اخلاق یا به عبارت دیگر حکمت عملی) و آرمان های فتوت.
چند اشاره کوتاه زیر، نمونه ای است مختصر از دستاوردهای کربن، در کاوش پیرامون محورهای اصلی تفکر در این هفت رساله:
الف-فتوت نامه عبدالرزاق کاشانی:
نخستین شرط آئین فتوت˚ که از دل مفهوم اسلامی فطرت متولد شد، مروت است؛ یعنی بازگشت انسان به سرچشمه فطرت نخستین. به عبارت دیگر، جوانمردی بازگشتی است به میثاق پیش از تولد بشر با خداوند (=عهد الست). تمثیل نمک، در سنت نوشیدن آب و نمک ،هنگام ورود به جرگه جوانمردان، اشاره ای است به صفت عدالت برای رسیدن به تعادل. این آئین که در اصل بر پالایش جان استوار است از پیروانش خواستار عفو به وقت قدرت، تواضع به وقت دولت، سخاوت به وقت فقر، و بخشش بی منت است.
ب-فتوت نامه شمس الدین آملی:
فتوت -یا وفاداری به عهد الست- نشانه ای است از سرچشمه معنویت بشر، پیش از آغاز زندگی، و “فتی” (=جوان) کسی است که به کمال فطرت و معنویت رسیده باشد. فتوت (=جوانی معنوی، پیش از تولد انسان)، به مفهوم خلوص و پاکی فطرت بشر، بر چهار اصل استوار شده: وفا، صدق، ایمان، و سخاوت.
پ-فتوت نامه شهاب الدین عمر سهروردی(فتوت نامه یکم):
شیث، پسر آدم، از بافندگی و کشاورزی به جایگاه “پیامبر اشراقیون” در تصوف رسید. او فتوت و طریقت را نخست به ابراهیم سپرد و سپس از او به اسماعیل، تا سرانجام به پیامبران نسل اندر نسل انتقال یافت، تا رسید به پیامبر و سرانجام به حضرت علی. فتوت در حقیقت پاره ای از طریقت است؛ به گفته عمر سهروردی: «طریقت، دریاست و شریعت، ساحلی است که شخص از آن جا به قایق می نشیند.» به عبارت دیگر، راه رسیدن سالک به جزیره فتوت سوار شدن بر کشتی شریعت است، تا پس از عبور از دریای طریقت، به مقصد، یعنی فتوت، برسد.
ت-فتوت نامه شهاب الدین عمر سهروردی(فتوت نامه دوم):
عدالت، بر پایه قصاص، پاره ای است از شریعت، حال آنکه به پیروی از آئین جوانمردی، اگر کسی در حق اهل فتوت ستم کرد، می بایست به او در عوض نیکی کرد. بدین ترتیب، جوانمردان قانون انجیل و رفتار عیسی مسیح را جانشین شریعت کرده اند. به عبارت دیگر، مسئله اصلی نزد ایشان انتخابی است میان دو راهی اجرای قانون قصاص یا رفتن به راه جوانمردی و رحمت و اغماض. در این آئین، حضرت علی، که به مفهوم حقیقی “الرحمن الرحیم” آگاه بود، نمونه کامل جوانمردی است.
ث-فتوت نامه نجم الدین زرکوب تبریزی:
شرح ورود به سلک جوانمردان است و چگونگی رسیدن به حقیقت یا طریقت –یا به عبارت دیگر، درست عمل کردن- یعنی راه عرفانی. معنی فتوت در مفهوم تعهد انسان به خدا متبلور شده و تعهد شاگرد به استاد. پیامبر خطاب به حضرت علی -نخستین جوانمرد- از نشانه های فتوت یاد کرده که عبارتند از صداقت، وفای به عهد، سخاوت، کرم در حق نیازمند، گشاده دستی، بیکاره نبودن، مهمان نوازی، حجب و حیا؛ به عبارت دیگر، اصلاح اخلاق با قید وفاداری و ثابت قدمی بر سر قول و پیمان. هنگام ورود به جرگه فتیان، برای ادای وفاداری به عهد، جرعه ای از قدح آب نمک می نوشند که نشانی است از پیوند عرفانی و تمثیلی میان وفای به عهد و نوشیدن از قدح.
فتوت به معنی طیبعت انسانی (=فطرت) یا بازگشت به اصل و خلوص تبلوریافته در وجود بشر، وقتی در انسان ظهور می کند که به قول و سوگندش پایبند و متعهد باشد. این آئین سرشار از مروت، نوعی آداب دانی، است از جمله عفت و عفیف بودن؛ به علاوه خویشتن داری، بخشیدن و درویشی. و نیز انصاف، اصلاح کار، مهربانی، اعتدال، ملامت ننمودن، دوستان را در غم و شادی بازجستن، برای مردم همان خواستن که برای خود، خدمت به مادر و پدر و حرمت نگه داشتن ایشان.
ج-فتوت نامه درویش علی بن یوسف کرکهری:
جوانمرد مثل شمع می سوزد و مجلس را روشن می نماید. او علاوه بر امانت داری و اخلاص، در حرف و عمل یکرنگ است. و چون با تحمل است در عوض بدی، بدی نمی کند بلکه ایثار می کند. او همچو آفتاب بر مردم می تابد و اهل احسان است. هیچ کس را از خویشتن حقیرتر نمی بیند. و به عهد و پیمان وفادار است. جوانمرد، به فرموده حضرت علی، از شش خصلت برخوردار است: اول تواضع در دولت، دوم صبر در محنت، سوم سخاوت بی منت، چهارم عفو در قدرت، پنجم نصیحت در خلوت، ششم وفای به عهد. و در ادامه می فرماید: «طریق ما [جوانمردان]آن است که پس از گناه˚عفو کنیم، نه پیش از گناه˚عقوبت.»
چ-فتوت نامه چیت سازان:
لوط پیامبر، به یاری جبرئیل، هنر رنگرزی پارچه را آموخت و از آن پس این حرفه به فتوت متحول شد. چیت سازان پس از جدائی چشمه فتوت از صوفیه و انتساب آن به حضرت ابراهیم، حضرت صادق را پایه گذار صنف خود برگزیدند. فن چیت سازی (=هنر طراحی روی پارچه) نزد ایشان همچو خویشکاری مقدس، مانند کیمیاگری، علاوه بر انجام کار روی پارچه، عامل دگرگونی در درون پیشه ور بود و این فن را بدون شناختن مبانی معنوی آن نوعی شرک می دانستند. میان این صنف با کیمیاگری پیوندی برقرار بود، به ترتیبی که کیمیاگر با استحاله درونی، به یاری فتوت، نان را به معرفت و نیروی معنوی دگرگون می کرد؛ راهی برای آموختن سخاوت، خلق نیکو، اجتناب از تنگ حوصلگی، فقیردوستی، مهارت در فنون کار، توکل بر خدا و صبر.
۶. در پاره دوم کتاب، با دیدگاه های عده ای ادیب ورزیده کاردیده، در قالب نوزده مقاله پژوهشی درباره تاریخ و سنت جوانمردی، آشنا می شویم. از آن میان، به چند مقاله، اشاره هائی بسیار کوتاه می کنیم؛ که پیران ما از قدیم گفته اند: «مشت نمونه خروار است.»
مهرداد بهار: عیاران و پهلوانان دوران اسلامی از قشر تولیدکنندگان شهری بوده اند و فتوت یا جوانمردی نهضتی متعلق به اصناف و پیشه وران شهری. افسانه های کهن پهلوانی بر دو گونه بوده؛ یکی پهلوانی-اسطوره ای، مانند شاهنامه، و دیگری جوانمردی-عیاری، مانند سمک عیار. آئین عیاری-پهلوانی از سوئی به آئین جوانمردان دوران اشکانی و از سوی دیگر با آئین مهر در پیوند بوده. بنابراین، میان آئین مهر و جوانمردی پیوندی تاریخی و فکری وجود داشته. آئین مهر در دوره اشکانیان گسترش یافت و از ایران باستان به روم رفت. بدین ترتیب، در دوره اشکانی نیروئی شگفت انگیز در شهرهای ایران بر پایه عقاید و قدرت عامه شهری یعنی جامعه تولیدکنندگان شکل گرفت که ایزدمهر را به عنوان مرکز قدرت در جهان خدایان ستایش می کرد. این نیروی عظیم، علاوه بر تفکر و اندیشه های دینی، سازمان های اجتماعی ویژه ای را پدید آورد که تا زمان درازی پس از اسلام ادامه داشت.ریشه های نخستین قصه سمک عیار، یعنی کهن ترین اثر عیاری-پهلوانی به زبان فارسی،متعلق به دوره اشکانیان است.
پرویز ناتل خانلری: مسلک عیاری یکی از سازمان های مهم اجتماعی ایران در طی چند قرن بوده که به آئین جوانمردی در رفتار و کردار پابند بوده است و راه و رسم و اصول اخلاقی این گروه را می توان در داستان سمک عیار بازجست.
ملک الشعرا بهار: کتاب تاریخ سیستان شرح چگونگی قیام مردم ایران علیه دولت عرب و شاهنشاهی خلفای بغداد است که از داستان عیاران سیستان، و به ویژه یعقوب لیث -جوانمرد بلندآوازه- سخن به میان آورده. عیارپیشگی که در عهد اسلام با تصوف درآمیخت و مسلک فتوت یا جوانمردان در اسلام را تشکیل داد در واقع حزبی سیاسی و اجتماعی و هوادار رنجبران و مردم فقیر و طبقه سوم بود که اصول آن بر سه چیز استوار بود: «هرچه بگوئی بکنی،خلاف راستی نکنی و شکیب را کاربندی.» این گروه در عصر صفوی به گرد اسماعیل اول جمع شد تا عصر عباس اول زنده ماند، ولی سلسله قاجار کوشش کرد تا آداب فتوت و عیاری را براندازد.
بدیع الزمان فروزانفر: آئین فتوت از درهم آمیختن طریقه عیاران با اصول تصوف، در اواخر قرن دوم هجری، متولد و در قرن ششم دارای تشکیلاتی جدا از تصوف شد.
قاسم غنی: آب و نمک دو نشانه اهل مسلک است تا همچو آب زلال˚صاف باشند و پاسدار حق نمک. فتوت صورتی است عامیانه از تصوف، با هدف تشویق مردم به داشتن فضیلت و عادت های پسندیده.
صادق گوهرین: جمعیت عیاران، در قرن سوم، در سیستان و خراسان و بغداد، به علت فقر و گرسنگی، زیاد شد و در هر شهر، سردسته شان را “سرهنگ” می نامیدند. در آن دوران پرآشوب، فتیان˚شهرها را اداره می کردند و در برابر مهاجمان بیگانه می ایستادند. عیاران سیستان، به فرماندهی یعقوب لیث، پس از مصاف با عباسیان و فروریختن خاندان عرب˚سلسله ایرانی صفاری را بنیان گذاشتند.
در عهد مولانا جلال الدین، مکتب فتیان رونق داشت و در آسیای صغیر پرنفوذ بود. حسام الدین چلبی ،معروف به “اخی ترک” که در قونیه به فتوت و جوانمردی شهرت داشت از فتوت به تصوف گرائید و به خدمت مولانا جلال الدین پیوست. ظهور مثنوی معنوی به خواهش او بود. رساله سپهسالار و مناقب العارفین خبر از نفوذ فوق العاده فتوت در آن عهد، به ویژه در آسیای صغیر، می دهند. بدین جهت، در مثنوی معنوی، اهل فتوت در شمار “اهل معنا”هستند.
محمد ابراهیم باستانی پاریزی: در قرن دوم و سوم ه.ق، مردم ناراضی از بیداد حاکمان، مسلک عیاران را با جوهر ملیت و میهن پرستی ساختند. کانون اصلی آن ها در مرکز خلافت در بغداد بود. عیاران جوانمرد، در خدمت به بینوایان تهدیدی بودند علیه ثروتمندان و متنفذین و حاکمان. هجوم عرب به سیستان و رواج دین اسلام و رفتار حکام و عمال خلیفه در این سرزمین و عکس العمل سیاسی آن ابتدا به صورت “قیام خوارج” و سپس به صورت “قیام عیاران” تحت رهبری یعقوب لیث پدید آمد.
غلامحسین یوسفی: وقتی آوازه ابومسلم تبردار، مظهر دلیری در محیط های پیشه وری و صنفی ایران و پهلوان مذهبی و مدافع مردم در برابر مستبدان و ستمکاران به سرزمین های عثمانی رسید، داستان های پهلوانی ترک را تحت الشعاع قرار داد. پس از ضعیف شدن اخی ها (=جوانمردان ترک) در پادشاهی عثمانی، نفوذ این داستان در میان درویشان بکتاشی آغاز شد. تبرِ روی دیوارِ تکیه های بکتاشیان همان تبر رمان ابومسلم است. بدین ترتیب، ابومسلم قهرمان محبوب ادبیات ترک شد. شهرت و رواج داستان ابومسلم در آسیای صغیر به واسطه وسعت فراوان گروه “اخی”ها یا اهل فتوت در آن سامان بوده.
عبدالحسین زرین کوب: بین سنت های زورخانه و شیوه اهل فقر رابطه ای قدیمی هست. در فتوت نامه سلطانی از ارتباط میان کشتی با طریقه فتوت و آداب و اخلاق مربوط به زورخانه و حرمت پیران سخن رفته. در سنت زورخانه کمال مطلوب فتوت و عرفان در وجود جوانمردی صوفی، پهلوان محمود خوارزمی، ملقب به پوریای ولی، تجسم یافته است.
پرتو بیضائی کاشانی: بنای زورخانه به تکایای متصوفه شباهت داشت و مراسم تشییع در زمان پادشاهان صفویه در زورخانه ها انجام می شد. پهلوان محمود، پوریای ولی، از پهلوانان پیش از صفویه، از بزرگان و عارفان متصوفه بود و بوسیدن خاک گود در زورخانه نشانه ای است از قدم بوسی او.
سعید نفیسی: آئین و مسلک اجتماعی فتیان، در تاریخ اجتماعی ایران، در پیش از اسلام ریشه دارد و بسیاری از افکار مانوی در آن راه یافته. آئین جوانمردی و فتوت دوشادوش تصوف قرن ها در ایران رواج داشته و در میان عوام موثرترین وسیله بقای روح ملی ایران و قیام در برابر بیگانگان و ستمگران بوده.
محمدجعفر محجوب: از نیمه قرن هفتم، پس از سقوط عباسیان به دست لشکر هولاکو و سقوط بغداد (۶۵۶ ه.ق)،فتوت به صورت یک تشکیلات رسمی سیاسی و اجتماعی از بین رفت و از آن پس جنبه اخلاقی و اجتماعی آئین فتوت بر جنبه سیاسی آن می چربد.
*
اندرز نظامی، سرآغاز گفتارمان بود؛ توصیه عنصری سرانجام آن:
جوانمردی از کارها بهترست
جوانمردی از خوی پیغمبر است
دو گیتی بود بر جوانمرد راست
جوانمرد باشی دو گیتی تراست