ایمانوئل کانت
دین در محدوده عقل تنها
ترجمه منوچهر صانعی دره بیدی
تهران: انتشارات نقش و نگار، ۱۳۹۹
ترجمهی بد، سراسر، بیسود نیست. از ترجمهی بد میتوان ترجمه آموخت، همانگونه که، لقمانوار، از بیادبان میتوان ادب آموخت. نمونهی بدترین ترجمههای فلسفی – که باید به احترام مؤلفان آنها بارها نقد شوند – به قلم منوچهر صانعی درّهبیدی است.
صانعی به سراغ متون مرجع فلسفی میرود، و با کیفیّتی نازل آنها را به فارسیِ مغلوط و مغشوشی برمیگرداند. در واقع، گناه ناشران و مترجمانی که کتابهای مرجع و کلاسیک را با برگردانی بد و باطل به بازار روانه میکنند، دوچندان است، زیرا این ترجمهها بیش از کتابهای دیگر منشأ کژفهمی و کژاندیشی میشوند، و در انتقال فرهنگ فلسفی به زبان فارسی خللهای اساسی میآفرینند.
این، در وهلهی نخست، غایتِ مسئولیتناشناسی ناشری است که فنّ نشر آثار کلاسیک را نمیداند، و نمیداند که ترجمهی چنین کتابهایی باید از زیر نظر دو سه مترجم-ویراستارِ دیگر بگذرد، و بیش از یک بار، همخوانیِ آن با متن اصلی آزموده شود، مترجم/ویراستاری که دانش زبانی و شناخت وی از موضوع کتاب و قلمرو علمی آن نباید به هیچ روی از مترجم اصلی کتاب کمتر باشد. اما در بیشتر موارد جز ویرایش صوری و سرسری کاری بر روی متن ترجمه انجام نمیگیرد. از همین روست که گاهی حاصل کار مترجمان سرشناس و حرفهای نیز از خطاهای سهوی و عمدی خالی نیست. ولی ناشر به اعتماد نام او ترجمه را دستنخورده به چاپخانه میفرستد، و خواننده هم به اعتبار آوازهی مترجم کتاب را میخرد و میخواند. باری، این به نوعی خیانتِ فرهنگی است، و مشارکت در تولید انبوه جهالت و ضلالت محض، و به هم ریختن مرز تشخیص کار درست از آشفتهنویسی و آفتزدگی.
صانعی درّهبیدی، به رغم رسم بدکاری در ترجمه، پُرکار است. در کارنامهی او ترجمهی چند کتاب از ایمانوئل کانت نیز به چشم میخورد؛ از جمله، به زبان او، «دین در محدودهی عقل تنها» (من به چند دلیل، ترجمهی عنوان کتاب را به «دین در درون مرزهای عقل محض» ترجیح میدهم. ولی وقتی دیگر به شرح این دلائل خواهم پرداخت.)
ترجمهی صانعی از «دین در محدودهی عقل تنها» نمونهی برگردانی باطل و مطلقاً غیرقابل استفاده است. با خواندن این ترجمه، به هیچ روی، نمیتوان به مفاهیم و مضامین کانتی پی برد، و معنا و اهمیت آنها را دریافت. این ترجمه فقط خواننده را گمراه و گیج میکند، و در بدترین صورت، توهّم فهم را در او به وجود میآورد.
در اینجا به طور گذرا فقط نگاهی به ترجمهی فهرست عنوان بخشها و فصلهای کتاب میاندازم.
این کتاب دو مقدمه دارد. صانعی عنوان آنها را به «مقدمهی چاپ اول» و «مقدمهی چاپ دوم» برگردانده است، که درست نیست. بخشی از کتاب در سال ۱۷۹۲ به صورت مقاله به چاپ رسیده است. به صورت کتاب، اولین بار در سال ۱۷۹۳ منتشر شده است. کتاب به سرعت فروش میرود و چند بار چاپ میشود. بنابراین باید گفت «پیشگفتار ویراست اول». کانت در سال ۱۷۹۴ ویراست دیگری از این متن به دست میدهد. پس به جای «مقدمهی چاپ دوم» باید گفت «پیشگفتار ویراست دوم».
عنوان فصل اول به آلمانی Erstes Stück. Von der Einwohnung des bösen Prinzips neben dem Guten: oder Über das radikale Böse in der menschlichen Natur است، که در فهرست فقط بخشی از عنوان ترجمه شده: «بنیاد شرّ در طبیعت انسان». از بخش ترجمهنشده که بگذریم، همین ترجمهی ناقص عنوان هم خطای فاحش و اساسی دارد، چون «شرّ رادیکال» یا «شرّ بنیادی» (radikale Böse) را به طور معکوس، «بنیاد شرّ» برگردانده است. «شرّ رادیکال» از مفاهیم مرکزی این کتاب، و به طور کلی، اصطلاحی کلیدی در فلسفهی اخلاق کانت است. این یعنی کلّ فصل اول آلودهی این خطاست، و از اعتبار ترجمانی ساقط.
فصل چهارم کتاب «خدمت و شبه خدمت یا دین و روحانیت» ترجمه شده که سراسر نادرست است. عنوان آلمانی فصل: Vom Dienst und Afterdienst unter der Herrschaft des guten Prinzips, oder von Religion und Pfaffentum است. بگذریم که «تحت حاکمیت اصل خیر» در اینجا ترجمه نشده، «خدمت و شبهخدمت» در مقام ترجمهی Vom Dienst und Afterdienst بیمعناست. ترجمهی درست این عبارت «در باب عبادت و عبادت دروغین» است. همچنین، Pfaffentum به معنای روحانیت (Priesterschaft) نیست. Pfaffentum ترکیبی است، احتمالاً ساختهی خود کانت، که به نحوی طعنآمیز و طنزآلودی بر روحانیت دلالت میکند، یعنی تعبیری است با باری منفی. میتوان آن را به قیاس پسوند -گری، به شیوهی احمد کسروی، به «روحانیگری» برگرداند.
بخش دوم همین فصل به آلمانی Zweiter Teil. Vom Afterdienst Gottes in einer statutarischen Religion است، که به فارسی «بخش دوم: شبه خدمت به خدا در دین قراردادی» ترجمه شده است. «شبه خدمت به خدا» در برابر Vom Afterdienst Gottes ناصواب است. باید «در باب عبادت دروغینِ خدا» ترجمه شود. «دین قراردادی» برای statutarischen Religion هم کاملاً بیمعناست. «دین قراردادی» دیگر چگونه دینی است؟ معلوم است که مترجم بخش مهمی از کتاب را که بر اساس این مفهوم شکل گرفته، با کاستی و ناراستی دریافته است. statutarischen Religion به معنای دینی است که در برابر «دین حقیقی» و «اخلاقی» قرار دارد، و بر «رعایت قوانین بیرونی» مبتنی است، قوانینی که کلیسا آنها را به نام دیانت و خداوند وضع و اعمال میکند. بنابراین، در اینجا خبری از «قرارداد» نیست. statutarisch از واژههای پرمعناست، و در هر سیاقی معنای خاصّ خود را دارد. در فلسفهی دین کانت، گرچه یافتن ِ معادلِ کاملاً بهجا و رسایی برای statutarischen Religion دشوار است، میتوان آن را «دین قانونی»، «دین پوزیتیو»، و حتّی چه بسا «دینِ احکاممدار» برگرداند. باید حتماً توضیح داد که مراد از آن، دین تاریخی و دین وحیانی در برابر دین عقلانی و دین اخلاقی است.