کتابی که آگاهی تاریخی ایرانیان را تغییر می‌دهد

علی بهرامیان
مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی
به نقل از روزنامه شرق

موضوع تاریخ‌نگاری از فرازهای فاخر و شگفت فرهنگ و تمدن اسلامی- ایرانی است و با آنکه بسیاری از پژوهشگران و محققان، تحقیق دراین‌باره را مبنای همت خود قرار داده و بر گوشه‌های تاریک آن پرتویی از تحقیق و دانش افکنده‌اند، باید گفت که همچنان موضوعی دلکش و جذاب است و پرسش‌های بسیاری در باب سیر تکوین آن مطرح است و سزاست که همچنان از جوانب گوناگون به آن نگریسته شود.

ایرانیان در نگارش تاریخ پس از ظهور اسلام، از سیره نبوی گرفته تا حوادث قرن‌های نخستین، سهم عمده و چشمگیر دارند و اگر بگوییم اساسا بنیان‌گذار بوده‌اند، به هیچ‌وجه گزافه نیست و بلکه عین واقع است.

گذشته از طبقه اخباریان، یعنی نخستین راویان خبرهای تاریخی، که در میان آنها هم از «موالی»، یعنی ایرانیان نومسلمان بسیار بوده‌اند، در طبقه نخست مورخان در سده‌های دوم و سوم هجری قمری، نام‌هایی چون ابن‌اسحاق و مدائنی و واقدی و بلاذُری و طبری و ابوعلی مسکویه رازی می‌درخشند و آنچه اینک در باب حوادث قرن‌های نخستین در دست داریم، حاصل کوشش آنهاست و البته اگر هم در باب صحت‌وسقم همه یا تک‌تک روایات انبوه ایشان جای بحث و گفت‌وگو باشد، باز هم این موضوع از ارزش کار سترگ ایشان چیزی نمی‌کاهد.

کارنامه تاریخ‌نگاری در عصرهای بعدی هم درخشان است، به‌ویژه از آن هنگام که با ادبیات فارسی همنشین شد، ارزشی دوچندان یافت و به‌ این‌گونه، شماری از متون نثر زیبای فارسی، همچون تاریخ ابوالفضل بیهقی، اگرچه در موضوع تاریخ است، ولی در ادب فارسی هم جایگاه خاص دارد. برخی از آثار بزرگی که در موضوع تاریخ پدید آمد، از حیث ثبت و ضبط تاریخ دیگر امت‌ها و کشورها نیز مهم است و حتی از جمله مهم‌ترین مآخذ در آن باب به شمار می‌رود، مانند جامع‌التواریخ رشیدالدین فضل‌الله همدانی، وزیر دانشمند و کاردان ایرانی، که ابوابی از کتاب خویش را به ذکر تاریخ و جغرافیای چین و روم اختصاص داد.

با وجود انتشار شمار انبوهی از مآخذ تاریخی ایرانیان به فارسی و عربی، شمار بسیاری از آن میراث گران‌سنگ همچنان به‌صورت نسخه‌های خطی در کتابخانه‌های ایران و جهان باقی مانده و اگر فقط نام آثاری که از میان رفته یا نسخه‌ای از آنها هنوز شناسایی نشده است را به میراث موجود بیفزاییم، فهرستی کلان شاید در چندین مجلد پدید‌ آید.  اینک انتشار مجموعه‌ای عظیم از «تاریخ جامع ایران» به همت و کوشش والای مرکز دایره‌المعارف بزرگ اسلامی، برای ایران‌دوستان و ایران‌شناسان بشارتی بزرگ است و مسلم است که انتشار این مجموعه، تا حد قابل‌توجهی «آگاهی تاریخی» ملت ایران، به‌ویژه نسل جوان را تکمیل و حتی تصحیح و نگرش تاریخی ایرانیان را به حد کمال نزدیک می‌کند.

تدوین این اثر در ادوار پیش و پس از اسلام زیرنظر و به دست استادان و مؤلفانی صورت گرفته که سال‌های مدید در نگارش و ویرایش مقالات بزرگ و مهم دایره‌المعارف بزرگ اسلامی سهم چشمگیر داشته‌اند و به جزئیات امور در این باب وقوف تمام دارند. ایرانیان با آن همه سابقه درخشان در کار تاریخ‌نگاری، در سالیان اخیر در این زمینه چنان ‌که باید فعال نبوده‌اند. روشن است که مقصود از تاریخ‌نگاری در گذشته‌های دور و نزدیک، با آنچه اینک از تاریخ‌نگاری مراد می‌کنیم، بسیار متفاوت است و از این جهت، باید گفت که تاریخ‌نگاری در روزگار ما کمتر جنبه تحقیقی داشته است و به همین سبب، غالبا از روی آثار تألیفی موجود نمی‌توان پاسخی برای علل وقوع حوادث و رویدادهای گوناگون دست‌کم در تاریخ معاصر ایران یافت. علاوه بر این، دو پدیده زشت «کتاب‌سازی» و «مقاله‌سازی» در اشکال و وجوه گوناگون بر فرهنگ ایران سایه‌ای تیره‌وتار افکنده است.

اینک باید به همت بلند بنیان‌گذار مرکز دایره‌المعارف بزرگ اسلامی، آقای بجنوردی، بارها آفرین و دست‌مریزاد گفت که حتی در زمانه عسرت و تنگدستی مرکز و تنگ‌چشمی درم‌داران، به نیازهای علمی جامعه ایران، فارغ از هیاهوها توجه خاص دارند و هم‌چنین باید از استاد ارجمند، آقای دکتر سیدصادق سجادی بسیار سپاسگزار بود که در این چند سال، با وجود اشتغالات علمی دیگر، همت خود را در راه انجام این خدمت بزرگ و ماندنی به ایران و فرهنگ ایران مصروف داشتند و دشواری‌ها و سختی‌ها در این راه پرسنگلاخ همچون بدعهدی‌های نگارنده این سطور را با تسامح و بزرگواری تلقی کردند. امید است که شیرینی انتشار این مجموعه عظیم، قدری از آن ناگواری‌ها را برطرف کند. انتشار این مجموعه، بی‌گمان به شناسایی دقیق و درست و علمی هویت ایرانی یاری می‌رساند و سپاسگزاری از این بابت نیز، کمترین وظیفه‌ای است که به خرسندی تمام ادا می‌کنیم.

———————-

*روزنامه شرق ویژه نامه ای برای تاریخ جامع ایران منتشر کرده است که می توانید در اینجا آن را ببینید.

همرسانی کنید:

مطالب وابسته