مهدی خلجی
تاریخ تمدن ویل دورانت احتمالاً معروفترین تاریخ تمدنی باشد که تاکنون نوشته و به دهها زبان ترجمه شده است، اثری در یازده جلد، و هر جلد گاهی بالغ بر هزار و پانصد صفحه.
ترجمهی چنین اثری خود پروژهی عظیمی بود که انجام آن فقط از ناشری به توانایی و دارایی مؤسسهی انتشارات فرانکلین برمیآمد، و از گردانندهی کارآفرینِ فرهیخته و نستوهی مانند زندهیاد همایون صنعتیزاده؛ کاری که از نیمهی دههی سی خورشیدی و با همکاری چندین مترجم آغاز شد، و سرانجام، در یازده جلد به چاپ رسید. (مصادرهی این انتشارات و غصب و سلب حقوق مؤلفان و مترجمان آن به دست انقلابیون جاهل، داستانی پر آب چشم است.) از صنعتیزاده نقل کردهاند که چاپ این کتاب را به صعود به قلهی دماوند تشبیه کرده، و بل آن را دشوارتر دانسته است. ترجمهی تاریخ تمدن شاید بزرگترین پروژهی فرانکلین و از نخستین طرحهای آن بود که با موفقیت به فرجام رسید.
ترجمهی فارسی تاریخ تمدن ویل دورانت بارها به چاپ رسیده، و نسبتاً از کتابهای همچنان پرفروش در ایران به شمار میرود (یک جا مدیر انتشارات علمی و فرهنگی که نام امروزی فرانکلینِ غصبشده است، یک پنجم کل فروش این مؤسسه را تاریخ تمدن اعلام کرده است.)
ترجمهی این اثر چون به دست مترجمان گوناگون صورت گرفته، طبعاً از نظر سلیقهی نثری، یکدست و هموار، و از لحاظ صحت و قوت ترجمه، یکسان و بهنجار، نیست. مترجمان، همه، دانش دائره المعارفی لازم را برای ترجمهی چنین اثری چندوجهی نداشتهاند. در نتیجه، انواع گیروگرفتهای ترجمههای مجلدات آن و شمار آنها کم نیستند، به ویژه در برگردان اصطلاحات مشکلات بسیاری روی کرده است: (مثلاً گاهی «روشنگری» یا «روشننگری» در مقابل enlightenment به «روشنفکری» برگردانده شده و عبارات مضحک و مهملی را پدید آورده است؛ از جمله در جلد دهم، صص. ۷۳۶-۷۳۷). کاش ویراستاری لایق و شایق پیدا میشد و کل کار را به آب ویرایش میشست و اثری بهسامانتر پیش روی خوانندگان آیندهی آن مینهاد.
اما به رغم فروش بالای کتاب، بعید است خوانندگان جوان بسیاری امروزه حوصلهی خواندن چنین کتاب عظیم و حجیمی را داشته باشند. جدا از ویرایش، آرزوی دیگر آن است که دانشوری دانا، و صاحب ذوق و شوق، گزیدهای سنجیده و عالمانه از این اثر در یک مجلد به دست دهد. بر صفت «عالمانه» تأکید میکنم، چون نباید گزیدهی مطلوب تاریخ تمدن دورانت را چیزی شبیه خلاصهنویسیهای بیمایه و بازاری دانست. بلکه باید گزیدهنویسِ چنین تحقیق و تألیفی با روح ایدهها و اندیشههای نویسنده آشنا باشد و آن را در گزیدهی خود بازتاباند.
به عبارت دیگر، گزیدهنویس تاریخ تمدن باید از سیرِ سلوک و تربیت فلسفی و تاریخی ویل دورانت و و چارچوب فکری و بینش تمدنی او آگاهی داشته باشد، تا بتواند در گزینش مطالب و مضامین این اثر سترگ همان افقهایی را پیش روی خواننده قرار دهد که خود دورانت در اثر اصلی نیت و نظر داشت.
میدانیم که گزیدهنویسی در فرهنگ ایرانی-اسلامی سنتی چشمگیر دارد. مثلاً غزالی احیاء علوم الدین خود را که به زبان عربی و در حجمی عظیم نوشته، به زبان فارسی و در قالبی مختصرتر با عنوان کیمیای سعادت فشرده کرده است. این خلاصهگردانی چنان عالمانه و بینقص است که حاصل کار را به اثری مستقل بدل نموده است.
مثال بارز دیگر آثار ابن رشد است. ابن رشد هم آثار بسیاری از ارسطو را گزیدهنویسی کرده و هم در رشتههای دیگر جز فلسفه به گزیدهنویسی دست زده است. او خود ژانرهای گوناگونی را برای گزیدهنویسی یا شرحنویسی ابداع کرده است. مثلاً «مختصر» یا «ضروری» را برای دلالت به آثاری به کار میبرد که اساس و گوهر محتوای متن یا عناصر اصلی موضوع آن را برمیگزیند، مانند «الضروری فی المنطق» یا «المختصر فی النفس». این آثار بیشتر در سه گسترهی منطق، نحو و اصول فقه اند، که علوم ابزاری به شمار میروند، ابزاری در خدمت علوم دیگر. یا «جوامع صِغار»: «جوامع» همان summa یا Epitome لاتین است. در جوامع، نویسنده از جانب خود سخن میگوید نه از جانب مصنّف متن اصلی، عباراتی میافزاید، میکاهد یا شرح میدهد، یا نقل قولهایی از دیگران میآورد. به جوامع paraphrase هم میگویند. همچنین، «تلخیص»ها که معمولاً آثار فلسفی مخصوصاً آثار ارسطو را دربرمیگیرند. «تلخیص» یعنی شرح و تفسیری که با حجمی میانه، نه مختصر. و نه مطَوّل، نوشته شده است. و سرانجام، «شرح» که به تفسیرهای بلند گفته میشود. بنابراین، گزیدهنویس به واقع دانش یک شارح و مفسّر متن را دارد، و به صورت مکانیکی و به روش «بریدن» و «چسباندن» متن را خلاصه نمیکند، بلکه در چکیدهنویسی نقشی فعّال، و نه منفعل، دارد، و با درک روح متن گویی اثری جدید را در قالب یک چکیده و گزیده خلق مینماید.
در زمانهی ما یکی از بهترین گزیدهها، گزیدهی تاریخ بیهقی به قلم دکتر محمد دهقانی است که با مقدمهای بس نکتهسنجانه، باریکبینانه و بلند به چاپ رسیده است (حدیث خداوندی و بندگی: تحلیل تاریخ بیهقی، تهران، نشر نی، ۱۳۹۴)