سرگذشت پنجاه کنشگر اقتصادی ایران
به کوشش فریدون شیرینکام و ایمان فرجامنیا
ناظر علمی علی ططری
ناظر فنی محمد شریفی
تهران: انتشارات فرهنگ صبا، ۷۹۸ صفحه، ۱۳۹۳
«سرگذشت پنجاه کنشگر اقتصادی ایران»، مجموعهای شامل زندگینامه تعدادی از فعالان اقتصادی از ۱۲۶۰ خورشیدی تا سالهای اخیر در بستر حوادث زندگی- فارغ از مسائل و حواشی سیاسی و عمدتا از منظر تلاش اقتصادی و اجتماعی است.
بررسی سیر تاریخی و پیشینه اقتصاد ایران در بخش خصوصی در صدسال گذشته، ازجمله موارد مهمی است تا با شناسایی نقاط ضعف و تهدید و تبدیل آن به قوت و فرصت، از تکرار گذشته جلوگیری کنیم. در این پژوهش سرگذشت فعالان اقتصادی در ۱۵۰ سال اخیر مورد توجه بوده است؛ افرادی که در طول یک قرن گذشته با امکانات زمانه توانستند شرکتها و گروههای صنعتی بزرگ و کوچک ایجاد کنند و بعضا با اشتغال مستقیم نزدیک به ۱۰هزار نفر در شرکتهای زیرمجموعه، تحولآفرین باشند. عرصه جغرافیایی فعالیت آنان عمدتا ملی بود و کمتر توجهی به بازار بینالمللی داشتهاند. نوآوری در عرصههای اجتماعی و نیکوکارانه از مشخصههای قابلمشاهده در فعالیت آنها است.
عرصه فعالیتهای این ۵۰ فعال اقتصادی به شرح زیر است:
– تعدادی از آنان همزمان در فعالیت تجاری و صنعتی تا سال ۱۳۵۷ فعالیت داشتند. برخی از فعالان عمدتا در یک رشته با حلقههای مرتبط با صنعت خود سرمایهگذاری کردند.
– عدهای از آنان در چند نسل و برخی در یک نسل به توسعه بنگاههای اقتصادی پرداختند.
– برخی از آنان به دلیل ناتوانی در مدیریت و نگرش غیرعلمی در توسعه بنگاه با مشکل مواجه شده و موسسه آنها تحت کنترل سازمانهای دولتی قرار گرفت.
– عدهای از فعالان و خانوادههای بزرگ اقتصادی پس از سالها فعالیت تجاری و صنعتی وارد عرصه سیاسی شدند.
– تعداد کم شماری از بنگاهها با مدیریت و شیوههای علمی اداره شدند و اندکی از آنان وارد بازار بینالمللی شدند.
– برخی از آنان گامهای تازهای در عرصه فعالیت نیکوکارانه در ایران دهه ۴۰ و ۵۰ را آغاز کردند.
رویکرد نسل دوم برخی از این فعالان به آموزش و اشتغال زنان، از مفاهیم دنیای مدرن سرچشمه میگرفت؛ ازاینرو، اشتغال زنان را در بخشهای مختلف اداری و تولیدی را مورد توجه قرار دادند. با این اوصاف، در بین بسیاری از نویسندگان مسائل اجتماعی ایران، علاقه وافر به تئوریپردازیهای کلان، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی وجود دارد. این رویکرد، در کنار محدودیت سازمانهای اسنادی و نهادهای پژوهشی، فراغتی برای مطالعه میدانی و بررسی مسائل خردتر بهجا نگذاشته است.
فعالان اقتصادی در کنار اینکه میخواستند خود بزرگ شوند، به رفاه ملت کمک کردند. آنان در تصمیمهای اقتصادی و اجتماعی خود عاری از خطا نبودند؛ اما نقش مؤثری در گسترش صنعت و بهبود زندگی ایرانیان در بیش از سه دهه داشتند. از سوی دیگر، به طور اجمال، آنچه در بررسی صدسال گذشته بهعنوان رهیافت تاریخی باید مورد توجه قرار گیرد، ایجاد نگاه مثبت و سازنده، نسبت به مقوله ثروت و سرمایه مولد در میان افکار عموم مردم است. با بررسی تجربه کارآفرینی و رشد صنعتی در پنج دهه اخیر، درمییابیم که از دلایل عدمدستیابی به رشد اقتصادی مانا و پایدار، عدمفرهنگسازی مناسب در سطوح مختلف جامع است؛ چراکه همواره فرهنگ برخورد با سرمایه و سرمایهدار در کشور مغفول مانده و برای اقشار مختلف مردم به درستی تبیین نشده است.
فقدان فرهنگ و درک عمومی از سرمایه مولد، کارخانه و کارآفرینی در میان آحاد مردم، یک عامل جدی و اساسی، گذشته از دیگر عوامل در برخورد با دارایی برخی فعالان اقتصادی در اواخر دهه ۵۰ قابل ذکر است. مسئله کلیدی این است که سرمایه و صاحب سرمایه برای رشد کسبوکار و توسعه کسبوکار به یک فضای امن و ایمن، نیاز دارد تا بتواند به راحتی به توسعه کسبوکار خود بپردازد.
حاج محمدحسن امینالضرب، حاج معینالتجار بوشهری، حاج زینالعابدین تقییوف، ابوالحسن ابتهاج، محمود خلیلی، محسن خلیلی، همایون صنعتیزاده، اسدالله عسگراولادی و… ازجمله کنشگرهای اقتصادی هستند که در این کتاب معرفی شدهاند.
امری که تاریخ معاصر ما نشان داد، به دلیل مشخصنشدن جایگاه بخش عمومی و نگرشهای واقعگرایانه نسبت به تجارت، صنعت، تکنولوژی تحقیق و نوآوری همچنان در خان اول از هفت خان هستیم. در این شرایط، باید تلاش کرد تا با یک درک درست و منطقی از اقتصاد و سیاست و قدرت و ثروت، تعاملی سازنده و مثبت بین دولت، ملت و کارآفرینان شکل گیرد تا در سایه این مهم، همه احساس برد و رضایتمندی داشته باشند.
در این پویش، بهعنوان یک تجربه تاریخی، به دو نکته مهم دیگر میرسیم: یکی اینکه کارآفرینان و فعالان کسب و کار ایران ارتباط خود با قدرت سیاسی حاکم را به شیوهای صحیح، شفاف و در چارچوب اصول و ضوابط تعریف کنند و از هرگونه اقدام خلاف آن اجتناب کنند. دیگر اینکه در یک جامعه با مشخصات و مختصات ایران، صاحبان کسبوکار با رویکرد مسئولیت اجتماعی جلوهای مثبت و سازنده از سرمایه ارائه کنند، نه اینکه ثروت و سرمایه بهعنوان نماد تفاخر و برتریطلبی باشد.
این مجموعه به زندگی ۵۰ فعال اقتصاد معاصر ایران میپردازد. پرداختن به همه آنان، نشانه اولویت، نقش و جایگاه آنان در تاریخ صد ساله اخیر ایران نیست. دسترسینداشتن به اطلاعات، کمبود داده و برخی از مشکلات مطالعات میدانی، باعث شد طرح کنشگران به این فعالان محدود شود. این تحقیق، بررسی پیشینه خانوادگی، کارکرد تجاری و صنعتی و کارهای نیکوکارانه و فعالیتهای صنفی و سیاسی را در نظر داشته است. تفاوت در پیشینه کنشگران، به ناچار در نحوه پرداختن به فعالان مؤثر بوده است.
بهنظر میرسد، باید تحقیق گسترده و میدانی روی هر فعال اقتصادی صورت گیرد تا امکان استفاده از آن مجموعهای اختصاصی فراهم شود. همین مشکل باعث شد این تحقیق در توصیف بخشی از فعالان با کمبود و نقص اطلاعاتی مواجه شود. نویسندگان بر این اعتقاد بودند که در این شرایط و با محدودیتهای مختلف، این کتاب بتواند گامی در مسیر علاقهمندان تاریخ اقتصادی فراهم کند که به شناخت جدیتر کنشگران عرصه اقتصادی بپردازند.
—————
با اندک ویرایش. متن بالا ظاهرا از مقدمه کتاب نقل شده است ولی تصریحی به آن در روزنامه نشده است.