اسناد و مدارک مکتوب کهن از بودن ادیان و مذاهبی دیرینه در ایران باستان و یا سرچشمه گرفتن آنها از این خطه از جهان خبر میدهند.
در کتاب حاضر، از دین و آیین زرتشتی، کیش مهر، مانویت، باورهای زروانی و آیین مزدکی در پنج بخش مجزا و مستقل سخن میرود. نویسندگان در هر یک از این پنج بخش اصولاً نظریاتی آوردهاند که پژوهندگان عموماً بر آنها باور دارند و به موجب تفاوتی که در ویژگیهای این ادیان و مذاهب هست، درباره هر یک در اندازه و ترازی خاص به بحث پرداختهاند.
نیز از مباحثی که به نحلههایی کوچکتر چون کیومرثیه بازمیگردد، و از عقاید و ادیانی که نوشتهای در باره آنها در دست نیست، چشمپوشی شده است و همچنین از آنهایی که ایرانی نیستند*، مانند آیین بودا و ادیان یهودی و مسیحی در ایران باستان سخنی به میان نمیآید.
کوشش بر آن است تا با معرفی کردن کتابها و مقالاتی ارزشمند، راه برای تحقیق بیشتر دانشجو گشوده شود.
فهرست مطالب این کتاب به شرح زیر است:
سرسخن
فرگرد یکم: زرتشت و کیش زرتشتی
فرگرد دوم: مهرپرستی
فرگرد سوم: مانی و مانویت
فرگرد چهارم: زروان
فرگرد پنجم: آیین مزدک
نمایه
شرح نشانههای آوانگاری (سانسکریت، اوستایی و پهلوی)
ادیان و مذاهب در ایران باستان، دکتر کتایون مزداپور و همکاران، تهران: سمت، ۶۰۴ صفحه، بها: ۲۰۵۰۰۰ ریال، ۱۳۹۴.
*نقد کوتاه:
شرحی که در بالا آمده مستقیم از معرفی کتاب در سایت انتشارات سمت گرفته شده است (+). بنابرین این موضوع نظر مولفان کتاب است. کتاب اصولا کتاب ارزشمندی باید باشد چون خانم مزداپور از پژوهشگران طراز اول ایران باستان هستند. اما نپرداختن به آیین بودا و یهود و مسیحیت به این دلیل که “ایرانی” نیستند عجیب است. آیین بودا در میان ایرانیان نفوذ گسترده ای داشته است و شماری از ایرانیان دبیران نگارش متون مقدس بودایی هستند. آیین یهود از آیین هایی است که تاریخ و فرهنگ ایران را در خود حفظ کرده است چنانکه تورات سرشار از قصص ایرانی است و عقاید توراتی متاثر از فرهنگ زرتشتی است و نیز مسیحیت تاثیر قاطعی در مانویت داشته است. دریغ است که تنوع رنگارنگ مذهبی در ایران باستان به “ایرانی” بودن یا نبودن تقلیل داده شود و از بده بستان های دینی چشمپوشی شود. وانگهی شمار زیادی از ایرانیان از اعصار دور تا امروز به دینهای یهودی و مسیحی بوده اند. کنار گذاشتن آیین های آنان از ایران باستان روا نیست. ایرانی بودن هرگز در تاریخ به معنای تفکیک خود از دیگر ادیان و فرهنگها نبوده است و هر روش بررسی “ایرانی” هم باید به این نکته توجه کند. – م.ج