دی ماه ماه فروغ است. و امسال اگر زنده می بود هشتاد ساله می شد. راهک مطالبی را که رسانه ها به مناسبت زادروز فروغ (۱۵ دی ماه ۱۳۱۳) تهیه می کنند برای مخاطبان خود انتخاب و بازنشر می کند. – راهک
شهزاده سمرقندی
عادل اکرام تا به حال چندین مجموعه شعر به زبان ازبکی به چاپ رسانده است و در عین حال مشغول ترجمه “مثنوی” جلال الدین بلخی است. او از اولین مترجمان فروغ به زبان ازبکیست. هرچند شاعران دیگر ازبک نیز طبع آزمایی کرده اند که اشعار فروغ را برای خوانندگان ازبک هر چه نزدیکتر به هوا و فضای آهنگ اصل شعر فروغ برگردان کنند اما گفته میشود که بهترین این ترجمهها تا به حال ترجمههای عادل اکرام به شمار می رود. شاید به دلیل این که او سالهاست با شعر فارسی دست و پنجه نرم کرده و با ترجمه اشعار شاعران معاصر تاجیک آهنگ زبان فارسی را از خود کرده است.
عادل اکرام میگوید بیشترین مشکلاتی که در ترجمه اشعار فروغ داشته در پیدا کردن وزن و آهنگ اصل شعر در زبان ازبکی بوده است. او میگوید “به دلیل این که در خجند، در تاجیکستان به دنیا آمدهام و در دانشگاه دولتی خجند در رشته تاریخ و زبان تحصیل کردهام، زبان فارسی تاجیکی را خوب میفهمم اما در ترجمه آثار مولوی، اشعار محمد اقبال، نادر نادرپور و فروغ فرخزاد باید از لغتنامه استفاده کنم.”
به غیر از عادل اکرام شاعرانی مثل خرشید دوران، شفیقه یارقین، حلیمه اخمیدوا و عالمه نبیزاده نیز گزیدهای از اشعار فروغ را به زبان ازبکی برگردانده اند. عادل اکرام با این که تا به حال به ایران سفر نکرده اما شیفته اشعار فارسیست و معتقد است که رد پای شعر معاصر ایران در اشعار معاصر ازبک نیز پیداست.
شما اولین بار با شعر فروغ کی آشنا شده است؟
عادل اکرام: من برای اولین بار با اشعار فروغ در سالهای دهه ۱۹۸۰ آشنا شدم. از طریق مجموعه اشعار او “تولدی دیگر” که نشریه “ادیب” به چاپ رسانده بود. همان سالها هم تصمیم گرفتم که اشعار او را که از خط فارسی به خط سیریلیک برگردان شده بود به زبان ازبکی برگردانم.
چه دشواریهایی داشتید در برگردان کردن این اشعار؟
البته دشواریهایی هم داشتم. ناآشنایی با دنیای فارسی و مهمتر از همه در تلاشهایی که برای حفظ آهنگ خاص فروغ داشتم با سختیهای رو به رو شدم که حتی از متخصصان زباندان و ایرانشناس کمک گرفته ام.
از چه کسانی اگر می توانم بپرسم؟
بله. از اسماعیل بیکزاد، فارسیدان و ایرانشناس که یکی از استادان دانشگاه شرقشناسی بود و حالا نامزد علم در دانشگاه زبانهای خارجه در تاشکند است. این دوست عزیزم در ترجمه یا درک عبارت ها و تصاویر بسیار کمک کرده است.
ترجمه اشعار فروغ را به سفارش کسی یا جایی انجام داده اید یا به طور خودجوش؟
وقتی اشعار فروغ به دستم رسید با علاقه و خواهش خودم شروع کردم به ترجمه کردن آن به زبان ازبکی. هیچ سفارشی نشده. خودم تصمیم گرفتم که خواننده ازبک را با اشعار فروغ آشنا کنم. در آن سالها در ازبکستان هیچ تصوری از فروغ وجود نداشت.
چه چیزی در شعر فروغ بود که در شما این انگیزه را به وجود آورد؟
پیش از همه باید تاکید کنم که فروغ درک ابتدایی من از شعر را کاملا زیر و رو کرد. قبل از آشنایی با اشعار فروغ درک دیگری از شعر داشتم. اما وقتی اشعار فروغ را میخواندم احساس میکردم که با شعر اصیل رو به رو هستم. یکی از دلایل برگرداندن اشعار او به زبان ازبکی حیرتی بود که شعر او در من به وجود آورد و دوست داشتم این حیرت را با همزبانان خود تقسیم کنم.
شما از شاعران نامی و پرکار ازبک هستید، آیا قبل از آشنایی با اشعار فروغ با این نوع سبک شعر آشنایی نداشتید؟ نخوانده بودید شعری که در این سبک و فضا باشد؟
من اشعار بسیاری از دیگر شاعران خارجی را خوانده بودم و آشنایی داشتم اما شعر فروغ و حال و هوای شعر او دنیایی کاملا متفاوت است، قابل مقایسه با دیگر شاعران نیست. شعر فروغ گذشته از بازی سخن و تصویرسازیهای کلامی صمیمیتی دارد که در دیگر شاعران دیده نمیشود. نه تنها در شعر ایران بلکه در شعر جهان و همچنین در شعر ازبکی کشفی نو و بیمثال بود. از این جاست که بیدرنگ به ترجمه آن پرداختم.
ترجمههای شما را کدام نشریه منتشر کرد؟
بخشی از ترجمههایم در مجموعهای به نام “صدای عصر” در سال ۱۹۸۸ در نشریه “غفور غلام” در تاشکند منتشر شد.
به شکل کتاب جداگانه چاپ نشده؟
خیر. تنها جایی که ترجمههای مرا چاپ کرده همان نشریه غفور غلام است. در حالی که خیلی وقت است تمام ترجمههایم را گرد هم آورده ام اما به شکل کتاب جایی چاپ نشده اند. بیش از سی سال است که روی دستم مانده اند و با هیچ نشری به توافق نرسیده ایم تا آنها را چاپ کنیم.
استقبال خوانندگان ازبک از ترجمههای شما چگونه بود؟
استقبال بسیار خوبی داشتند. وقتی در سالهای دهه ۱۹۸۰ ترجمه اشعار فروغ در کنار دیگر اشعار شاعران ایران منتشر شد، کنجکاوی خوانندگان ازبک نسبت به اشعار او بیش از حد افزایش پیدا کرد. حتی بسیاری از شاعران نامی ازبک تحت تاثیر اشعار فروغ قرار گرفتند که تعدادشان کم نبودند. همین حالا نیز از طریق فیسبوک همچنان ابراز علاقه میکنند و پیگیر هستند. علاقه زیاد خوانندگان ازبک به اشعار فروغ شاید بهترین دلیل حد و مرزناپذیر بودن هنر والا و شاعر اصیل باشد.
در حال حاضر چطور؟
در حال حاضر نیز روابط شعر ازبک با شعر ایران گسسته نیست. از طریق مجموعههای شعر معاصر ایران که با پشتبانی سفارت ایران در تاشکند چاپ شده اند این رابطه حفظ شده است. حتمی شاعران معاصری هستند که هنوز به زبان ازبکی باید ترجمه بشوند. برای مثال نادر نادرپور. من برنامه دارم که ترجمه اشعار فروغ را ادامه دهم و به شکل کتاب به چاپ برسانم. ایران شاعران دیگری نیز دارد که برای خوانندگان ازبک آشنایی با آنها هم مفید و هم واجب است. نیت دارم این کار را هم انجام دهم.
«سپیده عشق» یکی از ترجمههایی از اشعار فروغ است که عادل اکرام به زبان ازبکی برگردانده است و با انتخاب خود در پایان این گفتوگو میخواند.
«سپیده عشق»
آسمان همچو صفحه دل من،
روشن از جلوههای مهتاب است.
امشب از خواب خوش گریزانم،
که خیال تو خوشتر از خواب است.
خیره بر سایههای وحشی بید،
میخزم در سکوت وحشی خویش.
باز دنبال نغمه دلخواه
مینهم سر به روی دفتر خویش.
تن صدها ترانه میرقصد
در بلور ظریف آوایم.
لذتی ناشناس و رؤیا رنگ
میدود همچو خون به رگهایم.
آه … گویی ز دخمه دل من
روح شبگرد مه گذر کرده،
یا نسیمی در این ره متروک
دامن از عطر یاس تر کرده.
بر لبم شعلههای بوسه تو
میشکوفد چو لاله گرم نیاز.
در خیالم ستارهای پرنور
میدرخشد میان هاله راز …
*برای شنیدن مصاحبه و گوش دادن به ترجمه ازبکی شعرهای فروغ به لینک ناشر مراجعه کنید.