فرخ امیر فریار
سرمقاله روزنامه شرق
خرید کتاب از کتابفروشیهای تهران در یکی دو ماهه گذشته کاهش شدیدی یافته است. به نقل از برخی کتابفروشیهای معتبر در راسته دانشگاه و کریمخان، فروش کتاب در این کتابفروشیها در برخی روزها تنها ۱۰ تا ۱۵ جلد بوده است! بهخاطر این وضعیت کتابفروشان از گرفتن کتابهای تازه انتشاریافته خودداری میکنند و این خود به کاهش تولید و عرضه کتاب تازه منجر شده است.
اینکه فروش کتاب در دورانی کاهش یابد، امر بیسابقهای نیست بهخصوص در وضعیت کنونی که در مجموع اقتصاد کشور وضعیت چندان مطلوبی ندارد. اما آنچه ضرورت توجه به این بحران را بیشتر میکند این است که فروش کتاب مدتهاست وضع خوبی ندارد: تیراژها بهشدت کاهش یافته و سرمایه قابلتوجهی به سمت صنعت نشر نیامده است.
درباره این پدیده دلایل گوناگونی ارائه میشود که ظاهرا مهمتر از همه استفاده از اینترنت و بهویژه عضویت در شبکههای اجتماعی است. درباره میزان حضور اشخاص در شبکههای اجتماعی آمارهایی ارائه میشود که برخی بسیار عجیب است. البته باید این آمارها را با احتیاط در نظر گرفت اما صحبت از حضور روزانه میان ۷ تا ۹ ساعت اشخاص در این شبکههاست! چنین سرگرمی و مشغولیتی وقت پرداختن به امور بسیاری از جمله کتابخواندن را از افراد میگیرد.
اکثریت ناشران ایرانی تاکنون متأسفانه نشان دادهاند که به پژوهش در کار نشر برای بهبود وضعیت آن توجهی ندارند.
بازاریابی، تبلیغ، استفاده از روشهای نوین پخش و فروش و تحقیق و توسعه در برنامههای ناشران ما جایی ندارد. کار ناشران بیشتر بر مبنای حس و شم بوده است که البته در حد خود پاسخگو بوده و با اتکا به همین شیوه ناشرانی بزرگ نیز پدید آمدهاند. اما تحولات اخیر در زمینه فناوریهای نوین ارتباطی و تأثیر آن بر کتابخوانی و اقتصاد نشر ضرورت بررسی علمی و دقیق مسائل نشر را بیشتر کرده است.
مهمترین پرسشی که در ارتباط با بحران کنونی از ذهن میگذرد این است که آیا این رکود گذرا و کوتاهمدت است یا خبر از یک دگرگونی میدهد که این آغاز آن است و پایدار خواهد بود؟ برای بررسی این پدیده ضرورت دارد ناشران با دعوت از اقتصاددانان حوزه فرهنگ و کارشناسان صنعت نشر و نیز کتابفروشان جلساتی تشکیل دهند و چارچوب پژوهشهایی مشخص شود و با انجام آنها شاید بتوان به پاسخهایی رسید و راههایی برای حل این بحران یافت.