گزارش زیر یک بار دیگر ثابت می کند چقدر مهم است که ناشران کتاب خود برای تبلیغ کتاب به تولید بپردازند. گزارش خبرگزاری کتاب گزارشی پرلغزش است که متاسفانه در سایت مرکز دایره المعارف هم کپی شده است. اگر نشر کارنامه که یکی از معتبرترین ناشران ایران است خود گزارش این محفل را هم انجام می داد یا از گزارشگر خبرگزاری می خواست که گزارش اش را برای تایید به ناشر یا مولف بفرستد باز هم گزارش بهتری منتشر می شد و دست کم لغزش ها برطرف شده بود و سخنان افراد به صورت دقیق تری منعکس شده بود. بسیار جای تاسف است که کارهای مهمی مثل ادبیات مانوی باید با چنین گزارشهای معرفی شوند. متن خبرگزاری کتاب را با ویرایش و مشخص کردن ابهام ها می خوانید. – م.ج
مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی
به نقل از خبرگزاری کتاب
نشست نقد و بررسی کتاب «ادبیات مانوی» نوشته مشترک مرحوم مهرداد بهار و ابوالقاسم اسماعیلپور از سلسله نشستهای سهشنبههای فرهنگی مرکز فرهنگی شهر کتاب، سهشنبه (۱۴ مهرماه ۹۴) با حضور دکتر بدرالزمان قریب، زبانشناس و عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی، هوشنگ رهنما، استاد سابق ادبیات فارسی دانشگاه پنسیلوانیا، ابوالحسن شکری فومشی، استادیار دانشگاه ادیان و مذاهب و ابوالقاسم اسماعیلپور در مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار شد.
مهرداد بهار از نگاه بدرالزمان قریب
استاد مهرداد بهار که اثر حاصل کار او و شاگردش ابوالقاسم اسماعیل پور است در سال ۱۳۷۳ درگذشت و این کتاب ۲۱ سال پس از مرگ او منتشر می شود. بدرالزمان قریب در اشاره به بحث آیینهای گنوسی در این کتاب که نوشته بهار است گفت:
«گنوسیسم» بهترین بخش این کتاب است که در آن مرحوم مهرداد بهار به خوبی توانسته است این مبحث را به خوانندگان توضیح دهد. البته از بهار که مجموعهای از علوم مانند اسطورهشناسی، زبانشناسی، فلسفه و تاریخ را دارد، جز این انتظار نمیرود. مطالب کتاب با یک تقسیمبندی درست به راحتی در اختیار خواننده قرار گرفته است.
به نظر قریب، آنچه در زندگی «مانی» باعث شد تا خود را پیامبر بداند، در زندگی دوران کودکی او نهفته است. او از پدری متولد شده است که تحتثاثیر فرقه «معتزله» بوده [چنین است در اصل! ولی معتزله مربوط به پس از اسلام اند که از مانی ۵۰۰ سال گذشته بود. ممکن است منظور مغتسله بوده باشد.] اما به اندیشه «گنوسی» بیاعتنا نبوده است. به همین دلیل مانی نیز از این تفکر پدر تاثیر گرفت. دیگر پدیده زندگی مانی، وجود همزاد در زندگی وی بوده است که در متون از آن با نام «نرجمیک» یاد شده که درباره رسالت او در آینده پیامهایی داده است.
خان قریب گفت: شاپور اول ساسانی، پادشاه معاصر با مانی، چندان تحت نفوذ موبدان نبود و به همین دلیل از مانی حمایت میکرد و اجازه میداد تا مانی، دین خود را برای مردم تبلیغ کند. [اما] تحقیقات نشان میدهد بیشتر آثار مانوی در چین یافت شده است.
قریب در بخش دیگری از سخنانش به آشنایی خود با مرحوم مهرداد بهار پرداخت: سال دوم رشته ادبیات فارسی در دانشگاه تهران بودم که با بهار آشنا شدم. سپس او برای ادامه تحصیل به انگلیس رفت و من راهی امریکا شدم، جالب اینجاست که هر دو در دو قاره متفاوت در حال خواندن رشته «زبانشناسی» بودیم. بهار در نوع خودش، شاعری خوشقریحه بود، میتوانم بگویم، نثرش هم بوی شعر میداد. مرگ زودهنگامش تاسف همه و من را برانگیخت. بهار از جمله نویسندگان و اندیشمندانی بود که به «عرفان ایرانی» علاقه خاصی داشت.
چرا «بهار» به ایران بازگشت؟
هوشنگ رهنما، در ادامه این نشست با ابراز تاسف از فقر فرهنگی که دامنگیر فرهنگ و هویت ایران شده است، گفت: بهار، میراثدار ویژهای برای ایران است، سراسر این کتاب نشان از احترام نویسندگان آن به شعور فرهنگی است [؟]. در این مجال از رویدادی صحبت میکنم که شاید تا به امروز در هیچ کجا به آن اشاره نشده است: مرحوم بهار از جمله دانشآموختگانی بود که بین سالهای ۱۳۴۲ تا ۴۶ با مدرک فوقلیسانس به ایران بازگشت. در همان سالها افراد دیگری مانند احمد تفضلی، حمید محامدی، محسن ابوالقاسمی نیز به ایران بازگشتند این افراد با هزینه دولت و برای دریافت مدرک دکترا به انگلیس اعزام شدند اما وقتیکه میخواستند پایاننامه خود را بنویسند، یک یک به ایران بازگشتند. سوالی که برای همه پیش آمد، این بود که چگونه تمام آنها بهطور ناگهانی به ایران بازگشتند؟ آنها هم در پاسخ، دلایلی غیر از واقعیت را بیان کرده بودند. سالها بعد از حمید محامدی، شنیدم که آنها (دانشجویان اعزام شده به انگلیس) فدراسیون دانشجویان ایرانی را تاسیس کردند که این فدراسیون برای حکومت آن زمان در دهه ۴۰ تهدیدی به شمار میآمد، به همین دلیل دولت ایران از انگلیس خواست تا ویزای دانشجویان تمدید نشود. وقتی این موضوع را با مرحوم بهار در میان گذاشتم، وی نیز آن را تایید کرد.
این استاد ادبیات فارسی در ادامه سخنانش «بنیاد فرهنگ ایران» را یکی از مهمترین مراکز تحقیقاتی ایران برشمرد و گفت: این بنیاد را مرحوم پرویز ناتلخانلری پایهگذاری کرد که با درایت فرهیختگان حاصلی بسیار درخشان داشت. یکی از نمونههای آن آموزش زبانشناسی فرهنگی [چنین است در اصل!]، باستانی و میانه بود، همچنین به برکت وجود این بنیاد، بخشی از مطالعات ایرانی از اروپا و امریکا به ایران منتقل شد. در این بنیاد، متونی تهیه شد که تا سالها مورد استفاده پژوهشگران قرار گرفت، کتاب «ادبیات مانوی» نیز یکی از شواهد ادعای من است. [در گزارش روشن نمی شود که ارتباط ادبیات مانوی با بنیاد فرهنگ چه بوده است و اگر آقای رهنما توضیح داده گزارشگر آن را منعکس نکرده است.]
«ادبیات مانوی» نیاز علاقهمندان را پاسخ میدهد
به نظر محمد شکریفومشی، بخش دوم کتاب که درباره اندیشه گنوسی است، بسیار زیبا تالیف شده و متون «تورفانی» در این کتاب به زبیایی ترجمه شده است. طراحی (محتوای) کتاب از ذهنی عالمانه منشا گرفته است به طوریکه به خوبی میتواند نیازهای یک پژوهشگر را پوشش دهد.
ادبیات مانوی تنها مختص ایران نیست بلکه، مانویت از چین تا ژاپن و جنوب اروپا و شمال افریقا دیده میشود، همچنین در تمام این کشورها، نسخههای خطی از مانویت نیز به دست آمده است. شکری در ادامه بخشی از کتاب را برای حاضران در نشست قرائت کرد.
«ادبیات مانوی» راه بیست ساله طی کرده است
ابوالقاسم اسماعیلپور، درباره روند تالیف کتاب گفت: این کتاب یاد مهرداد بهار و محمد زهرایی، مدیر نشر کارنامه را برایم زنده میکند که باید یاد این دو استاد را گرامی داشت که اگر مرحوم زهرایی نبود این کتاب با این سبک و سیاق منتشر نمیشد. (سبکی شایسته ی) مرحوم مهرداد بهار که حق بزرگی بر گردن ایران زمین دارد.
کار تالیف این کتاب در سال ۱۳۷۰ شروع شد. در آن زمان دانشجوی دوره دکترا بودم و مرحوم بهار استاد من بود و علاقه زیادی به ادبیات مانوی داشتم. تصمیم گرفتم که تمامی متون مانوی را از زبان پهلوی اشکانی به زبان فارسی میانه[؟] برگرداندم. به همین دلیل به سراغ استاد بهار رفتم. هفتهای دو روز برای پیش بردن کار به منزل ایشان میرفتم. این رفت و آمد و کار بر متون مانوی پنج سال [چند یا پنج؟ بهار در ۱۳۷۳ درگذشت و در همان خبرگزاری کتاب هم منعکس است] طول کشید و کتاب آماده شد. استاد بهار برای کنگرهای به اصفهان سفر کرد و در همانجا، قرارداد چاپ کتاب را با ناشری بست که متاسفانه ناشر درگذشت و کتاب به نشر کارنامه و آقای زهرایی سپرده شد.
در انتخاب عنوان کتاب، مدیون مرحوم زهرایی هستیم، زیرا ایشان این عنوان را برای کتاب برگزید. زهرایی از استاد بهار خواست تا مقدمهای تحلیلی برای کتاب بنویسند که نوشتن مقدمه نیز یک سال طول کشید و کتاب ۲۵ [؟] نوبت ویراستاری شد تا این که مرحوم بهار بیمار شد. [پس از آن] مرحوم زهرایی در پیشنهاد دیگری خواست که جلد دومی برای این کتاب در بردارنده مینیاتورهای مانوی، تهیه شود که آن هم ۳۰۰ صفحه شد و کتاب بعد از ۲۰ سال به چاپ رسید.
عرفان مانوی و آیین گنوسی
اسماعیلپور یکی از ارزشهای این کتاب را طرح بحث «گنوسیسم» در آن دانست و گفت: بحث عرفان مسیحی و مانوی که ریشههای عرفان ایرانی را به دوره ساسانیان میبرد، نشان میدهد، عرفان تنها عرفان اسلامی نیست. عرفای ما تحت تاثیر ادبیات مانوی به عنوان یکی از منابع عرفانی هستند.
وی درج نتهای موسیقی، معرفی شاعران و بیان ارزشهای ادبی، زبانشناختی و عرفانی را از نقاط قوت این کتاب دانست.
نشست نقد و بررسی کتاب «ادبیات مانوی»با سخنان کوتاه علیاصغر محمدخانی، معاون فرهنگی موسسه شهر کتاب ادامه یافت.
وی یاد و خاطر مرحوم عبدالرحیم جعفری، موسس انتشارات امیرکبیر و فتحالله بینیاز، منتقد ادبی را گرامی داشت و گفت: کتاب «ادبیات مانوی» اثر مشترک مرحوم استاد مهرداد بهار و ابوالقاسم اسماعیلپور است که نشر کارنامه کار چاپ آن را برعهده داشته است.
محمدخانی ادامه داد: کتاب «ادبیات مانوی» در دو بخش «دین مانوی» و «اندیشههای گنوسی» نوشته شده است و تعلیقات و تصاویری نیز در میان کتاب گنجانده شده که مطالعه آن را راحت میکند.