من دعوت آقای مسجدجامعی را کاری مهم میدانم و حتما روز پنج شنبه ۲۸ آبان به کتابفروشی میروم و کتاب میخرم.
و اما بعد: مشکل کتابفروشیها در ایران عمیقتر از آن است که با چنین فراخوانی حل و فصل شود. این فراخوان یک کار نمادین یک روزه است و باید انتظارمان با آن متناسب باشد. به نظرم تا همین جای کار و با استقبال بینظیر از این فراخوان، اتفاق مهمی رخ داده است. سال گذشته نیز چهرههای برجستهای در تهران و قم به این فراخوان پاسخ دادند، اما امسال دامنه این حضور علاوه بر کتابفروشیهایی در نقاط مختلف تهران به شهرهای دیگر هم کشیده شده است و افراد برجستهای به دعوت کنندگان پیوستهاند.
سال گذشته این دعوت در فروش برخی از کتابفروشیها تاثیر گذشته بود و امسال هم تاثیرگذار خواهد بود، اما تاثیر مهمتر این اتفاق تبدیل کردن مساله – یعنی کتابفروشی – در ایران به مسالهای عمومی است. ما در رسانههای عمومی اغلب درباره بخشی از صنعت نشر مثل ناشران میخوانیم و میشنویم و میبینیم.
اما اکنون یک هفته است که درباره کتابفروشیها حرف میزنیم. کتابفروشان و کارشناسان میتوانند با بحث درباره این موضوع آن را به مسالهای عمومیتر تبدیل کنند. از دل این گفتوگوها راه حل فوری بیرون نخواهد آمد، اما نمیتوان تاثیر آن را نیز انکار کرد.
هر رویدادی که بتواند مردم را به کتاب نزدیک کند، میتواند به رونق اقتصادی آن نیز بیانجامد. رویداد پنج شنبه قابلیت تبدیل شدن به یک آیین را دارد، آیینی که میتواند به اقتصاد کم جان نشر ایران کمک کند.
برخی از دوستان پیشنهاد خوبی دادهاند و از آن استقبال میکنیم: رفتن به کتابفروشیهای کوچک و گمنام و خرید کردن از آنان!