کاظم حمیدی رسا
نبشت دات کام
دوبیتی های عامیانه در حوزهی زبان و ادب فارسی حضور پررنگ دارند، گوینده مشخص ندارند ولی سرشار از درونمایههای اجتماعی، عاشقانهها، عرفان و گلایه از تقدیر و سرنوشت اند. این دوبیتی ها [که در افغانستان چهاربیتی هم نامیده می شوند] چاشنی زندگی روزانه آوازخوانان، چوپانان، دهقانان و کارگران ساده است، کسانی که در شرایط مختلف، غم و شادی خود را با زمزمه این دوبیتیها ابراز میکنند.
«سر کوه بلند» عنوان پنجاه چهاربیتی است که این بار به کوشش ورونیکا دَبِلدَی گردآوری و به زبان انگلیسی ترجمه شده است. بانو دَبِلدَی، پژوهشگر فرهنگ عامه است و سالهاست که در شناسایی و معرفی موسیقی عامیانه در افغانستان، بویژه در ولایت هرات کارهای ارزشمندی را انجام داده است.
ورونیکا دَبِلدَی در بین سالهای ۱۹۷۳ و ۱۹۷۷ شوهرش جان بیلی را در سفر به افغانستان همراهی کرد و دوسال را در هرات اقامت گزید. او درجریان اقامت در هرات با جزییات زندگی مردم هرات آشنا شد و تحقیقات زیادی را در باره فرهنگ بیانی- آوازخوانی- زنان افغان انجام داد (به خصوص آواز خوانی، نواختن دایره، در کنار گلدوزی و قلابدوزی). او با همسرش جان، نواختن موسیقی افغانی را یاد گرفت. ورونیکا آوازهای سنتی افغانی را با زبان فارسی و لهجه شیرین هراتی میخواند و دایره مینوازد. او داستان آشنایی خود را با زنان هرات در کتاب «سه زن هراتی» نبشته است. عبدالعلی نور احراری این کتاب را به زبان فارسی ترجمه کرده است.
دَبِلدَی پژوهشهای زیادی را در باره هنر آوازخوانی زنان افغان و معرفی موسیقی فولکلور انجام داده است. مقالات ارزشمندی هم در باره موسیقی و سنت چهاربیتی خوانی و سرگذشت دایره و دف، نبشته است.
من در پروسه چاپ و نشر «سرکوه بلند» افتخار همکاری با او را داشتم. گردآوری، بازنویسی و ویرایش و صفحه آرایی این کتاب بیش از یک سال را در برگرفت. در جریان کار متوجه ریزبینی، دقت و ظرافت نظر دَبِلدَی شدم، او در انتخاب پنجاه چهاربیتی وسواس و دقت زیاد به خرج داده است. تاکید بر حفظ گویش اصیل و شیوه خواندن دوبیتیها از مهمترین دغدغههای دَبِلدَی در شیوه نگارش و گردآوری این چهاربیتیها بوده است. گرچه در ترجمه این شعرها به زبان انگلیسی بیشتر انتقال مفاهیم کلی مورد تاکید ترجمان بوده است و در بسیاری موارد ممکن است ترجمه دقیق شعر رعایت نشده باشد.
دَبِلدَی، علاقه و دلبستگی فراوانی به فرهنگ عامه و ادبیات بیانی در جغرافیای زبان و ادب پارسی دارد. او در مقدمه این کتاب مینویسد: «چهاربیتیها به مثابه فرهنگ عامه به همه تعلق دارند؛ صرف نظر از اینکه توانایی خواندن دارند یا ندارند، مرد هستند یا زن. این چهاربیتیها سرمایهی بزرگ فرهنگ افغانستان هستند. همچنین ایران و تاجیکستان. به طور کل شعرها محدود به مرزهای سیاسی نمیشوند؛ در برخی از مناطق دوبیتی نامیده میشوند اما تفاوت عمدهای بین دوبیتی و چهاربیتی نیست. آنچه که در این کتاب آمده است مجموعهای از مهمترین و شناخته شده ترین شعرهای عامیانه نیست و نه از تمام سنتها و عرف اجتماعی نمایندگی میکند.» (سر کوهِ بلند، ص ۱۱)
دبلدی، این شعرها را با فهم و تحلیل بصری و تجربه هایی که داشته انتخاب کرده، بیش از دوسال زندگی در هرات در دهه هفتاد میلادی این فرصت را به او داد تا در زمینه موسیقی سنتی پژوهش کند. بیشتر چهاربیتیهایی را که در این کتاب گردآوری کرده شعرهایی بوده که خودش در قالب آهنگ خوانده است. به بیان دیگر، انتخاب او از آهنگها و تصنیفهایی است که خودش ثبت و اجرا کرده است.
این شعرها از زمانههای بسیار دور در کارهای آوازخوانان خوانده شده و در جریان سدهها همچنان پویا مانده است. این مجموعه، نه نخستین دفتر است و نه آخرین دفتر، نویسندگان و علاقه مندان به فرهنگ بیانی تاکنون مجموعههای ارزشمندی از چهاربیتیها را چاپ و نشرکردند اما گردآوری همهی این شعرها در یک مجموعه شاید به سادگی ممکن نباشد.
چهاربیتی یا دوبیتیها بیش از هزار سال عمر دارند، شعرهای عارف و صوفی بزرگ باباطاهر از نمونه های شکوهمند ادبیات عامیانه است؛ کسی که هزار سال پیش در همدان در غرب ایران زندگی میکرد. پس از هزار سال هنوز هم بعضی از شعرهای او به طور گسترده در افغانستان خوانده میشود، یکی از شعرهای او در این کتاب نیز آمده است. شعرهای بابا طاهر شاید نخستین شعرهایی فولکلور باشد که در قالب مجموعهای ثبت شده و گوینده مشخص دارد.
دَبِلدَی در این کتاب، دو شعر از داستان عاشقانه سیهمو و جلالی را آورده است. او با اشاره به داستان عاشقانه سیهمو و جلالی مینویسد: «شعرهای تازه همیشه خلق میشوند در نیمه سده بیستم؛ چوپان بیچارهای از ولایت غور، عاشق دختر زیبایی شد که سیهمو نام داشت و پدرش مردی ثروتمند و مالدار بود. زمانی که او از ازدواج سیهمو با جلالی امتناع کرد، جلالی در حسرتِ عشق سیهمو، شعرهایی زیادی سرود.» (سر کوه بلند، ص ۱۲)
داستان عاشقانه سیهمو و جلالی را بیشتر مردم میدانند. بسیاری از آوازخوانان شعرهای جلالی در فراق سیهمو را در قالب آهنگ خوانده است، بویژه اهل ذوق و هنر مردم با آهنگ های استاد عبدالوهاب مددی، به خوبی آشنا هستند.
برخی از چهاربیتیهایی که در «سرکوه بلند» گردآمده اند، در این آواخر در زمان جنگها سروده شده و برخی نیز به همت آوازخوانان مطرح کشور آهنگسازی شده اند.
دَبِلدَی در مقدمه کتاب در باره چگونگی خوانش چهاربیتیها این گونه توضیح میدهد: «چهاربیتیها اینگونه طراحی شدهاند که خوانده شوند؛ بعضی از آوازخوانان هیچ ابزار موسیقی را در خواندن چهاربیتی استفاده نمیکنند. برعکس خیلیهایی هستند که صدایشان را با همنوازی ابزار موسیقی مانند دایره، دمبوره، دوتار، کمانچه و غیچک همراهی میکنند. ممکن است این شعرها را با چندین نوازنده بخوانند. برخی از نوازندگان هم از ابزار موسیقی مدرن استفاده میکنند مانند کیبوردهای الکترونیکی، گیتار…» (همان، ص ۱۲)
ویژگی دیگر کتاب «سرکوه بلند» این است که به قلم خود گردآورنده به زبان انگلیسی روان ترجمه شده است، ورونیکا زبان فارسی را به خوبی میداند، ترجمه او این حسن را دارد که عمق احساس و بار معنایی را به زبان دوم منتقل می کند. گرچه او خود به این مساله واقف است که ترجمه کلمه به کلمه ناممکن است و ترجمه شعر اصولا کاریست دشوار!
«هدف من از ترجمه این چهاربیتیها به زبان انگلیسی این بوده که معنای اساسی هر بیت را به زبان ساده و موثر به انگلیسی منتقل کنم. ترجمه لفظی شعر معنای دیگری را در زبان ایجاد میکند که چندان خوشایند نیست و منجر به ترجمهای میشود که هرگز شاعرانه نیست به همین دلیل و به خاطر رعایت زیبایی هنری گاهی به ترجمه دقیق لفظی پابند نبوده ام.» (همان، ص ۱۳)
معمولن چهار بیتیها عنوان ندارند ولی بانو دَبِلدَی برای هر چهاربیتی عنوان انتخاب کرده تا خواننده به سادگی بتواند هر بیتی را که خواسته باشد انتخاب کند، از سویی عنوان ها میتوانند با عکس هایی که در کنار هر چهاربیتی قرار داده شده ارتباط معنا دار بصری ایجاد کند.
چند نکته در باره عکسها
عکسهایی را که دَبِلدَی در این کتاب گردآوری کرده به دهه هفتاد مربوط میشوند. برخی دیگر از عکسها هم مربوط به دهه هشتاد و نود میلادی میشوند. شمار دیگر از این نگارهها در سال دوهزار و نه گرفته شده اند.
همانگونه که دَبِلدَی خود توضیح میدهد، با مشاهده این عکسها، ما شاهد صحنههایی از چهار دهه گذشته خواهیم بود؛ عکسهایی که زندگی ساده دهاتی، مدرنیزم، جنگ و صلح را به تصویر میکشند.
برخی از این عکس ها را دَبِلدَی خودش گرفته و برخی را هم همسرش جان بیلی، شمار دیگر عکس ها هم از عکاسان و ژورنالیستان مطرح ملی و بین المللی است، این عکسها از جاها و مکان هایی در هرات، کابل و شمال کشور گرفته شده اند.
در این عکسها، صحنههایی از زندگی عادی مردم را میبینیم، مردمی که باهم چای مینوشند، موسیقی میشنوند، شادیهای شان را تجلیل میکنند، گوسفندان شان را به چراگاه میبرند، در مزارع گندم کاه باد میکنند، گندمهای شان را شاخی میزنند و محصولات و کالای تجاری شان را در بازار میفروشند.
در کل، عشق و محبت، بن مایهی این چهاربیتیهاست، این شعرها، حامل پیامهای عقلانی و آموزشی هستند، ایمان باطنی، صبر و تحمل مردمی را نشان میدهند که سالهاست در کوران مصیبت و در متن بحران زیستند ولی امیدها و آروزهای شان را برای رسیدن به صلح و آرامش از دست ندادند.
ترجمه فارسی کتاب «سر کوه بلند» را مرکز معلومات افغانستان در دانشگاه کابل امسال به چاپ رسانده است.