روح انگیز کراچی
بساتین
دیوان حیران دُنبلی
تصحیح: روحانگیز کراچی
تهران: نشر چاپار، ۱۳۹۳، ۲۹۶ص.
مقدمه
یکی از شگفتی های تاریخ شعر زنان، چگونگی سرایش شعر به قلم زنانِ شاعر در جامعهای با بافت سنتی و محدود کننده است، جامعهای که زنان در آن حق دستیابی به سواد و دانش را نداشتند ولی همزمان با مردانِ شاعر شعر سروده اند! در گذار تاریخ شعر برخی از آنها به شهرتی نه چندان در خور رسیده اند و برخی ناشناس مانده اند. پژوهش در تاریخ شعر زنان و کمبود آثار مکتوب در این موضوع ضرورت توجه به نسخه های خطی اشعار زنان شاعر و دیوان های اشعار آنها را دو چندان می کند تا بتوان سهم شاعران زن در شعر فارسی و دستاورد اندیشه و احساس زنانه را در مجموعه ای مدون کرد. نادیده گرفتن خلاقیت های هنری زنان در گذشته امری متعارف و عادی بود، از این رو آثار مکتوب زنان به ندرت باقی مانده و طبیعی است که نیمی از آثار خلاقه از بین رفته است، بنابراین به منابعی که به قلم خود زنان نوشته یا سروده شده باشد دسترسی اندکی وجود دارد، به همین سبب برای نوشتن تاریخ ادبی و تاریخ اجتماعی زنان به منابع مردنوشت مراجعه می شود و این نقصان را با تصحیح نسخه های اندک و نادری که از زنان باقی مانده است می توان جبران کرد.
در آغاز تحقیق با مراجعه به جلد سوم فهرست نسخه های خطی فارسی اثر احمد منزوی به آماری تکان دهنده برخوردم. در برابر ۵۸۹۹ دیوان مردان شاعر، ۸ دیوان شعر به زنان شاعر تعلق داشت. دلایلی از جمله تفاوت موقعیت زنان و مردان و شرایط سیاسی – اجتماعی جامعۀ مرد محور، تفکر سنتی، فرودستی زنان، نگاه جنسی به زن و جامعۀ طبقاتی، زنان را از دنیای پر رمز و راز شعر محروم یا دور نگاه داشته است.
مطالعۀ گذشته شناختی تاریخ شعر زنان انگیزهای شد تا به حکم وظیفۀ ادبی تصحیح دیوان زنان شاعر و اشعار باقی مانده از آنها را در برنامۀ کاری خود قرار دهم. دیوان حیران دنبلی نخستین کتاب از این مجموعه است. امّا تصحیح انتقادی دیوان حیران ضرورتی دیگر هم داشت، انتشار نسخه برگردان (عکسی / فتو فاکسمیله) دستنویس دو زبانۀ دیوان حیران در باکوی آذربایجان و توجه و تمرکز بر شعرهای ترکی او و نوشته هایی از این دست که: «حیران خانم نیز مانند سایر شعرای زن، مهستی، خورشید ناتوان، عاشق پری و غیره در رشد و تکامل شعر آذربایجان نقش پر اهمیتی بازی کرده است» (نقی یوا ۱۹۸۸ :۳ ) و همچنین تحقیقاتی که در آذربایجان در بارۀ این سراینده انجام شده و گزیده هایی از شعرهای او که در ۱۹۴۵ و ۱۹۵۱ و ۱۹۸۸ انتشار یافته است. این ها از سویی نشان دهندۀ سنت توجه به هنرمندان در آن دیار است و از سوی دیگر نتیجۀ کوتاهی و قصور ما ایرانیان فارسی زبان است که اندیشمندان و هنرمندانمان را پاس نمی داریم. با توجه به ناشناس ماندن حیران دُنبُلی که تاکنون کاری در خور این زن شاعر انجام نگرفته به نظر می رسد این وظیفه ماست که شاعری دوزبانه که تسلطی در ادب فارسی و مهارتی در زبان آذری داشته را نخست به عنوان شاعر ایرانی فارسی زبان و سپس آذری زبان به جامعۀ ادبی بشناسانیم.
حیران، یکی از ناشناخته ترین زنان شاعر در تاریخ ادبیات فارسی است. حیران که همزمان با دورۀ پادشاهان قاجاریه ( سدۀ ۱۳ق) در آذربایجان می زیست نخستین و تنها زن شاعر دوزبانه است که نسخۀ خطی منحصر به فرد دیوان شعر او با خط شاعر موجود است. دیوانی حدود ۳۵۸۰ بیت شعر که ۴۳۰ بیت آن به زبان ترکی آذری و ۳۱۵۰ بیت آن به زبان فارسی است. این ویژگی زبانی در تاریخ شعر زنان بی مانند است. حیران از شاعران سبک بازگشت ادبی و غزل سرایی است که بُن مایۀ اشعار او عشق، جدایی و اندوه دلسپردگی است.
او جیرانی (غزالی) رمیده از دنیای تنگ زنانه است در زمانه ای که زنان به ندرت امکان ورود به جهان شعر را داشتند. او همزمان با عباس میرزا نایب السلطنه (۱۲۰۲-۱۲۴۹ق) در آذربایجان می زیست و شاعری سنت گرا در جامعه ای با فرهنگ سنتی بود و به طبقه ای خاص از جامعه تعلق داشت.
ارزش حیران دنبلی به عنوان یکی از موفق ترین زنان شاعر در دورۀ قاجاریه، از آن است که در جامعه ای که اغلب زنان بی سواد بودند و محدودیت های فراوانی برای زنان وجود داشت، به جهان شعر روی آورد، دیوانی دو زبانه در قالب های مختلف شعری سرود، به سبک بازگشت ادبی تمایل داشت و غزل هایی به شیوۀ وقوعی و واسوختی سرود، اشعار شاعران بزرگ را استقبال یا تضمین کرد ولی اشعار شخصی و زنانه بسیاری هم دارد. این اشعار دیدگاه زنی شاعر دربارۀ عشق و زندگی را در دورۀ قاجاریه نشان می دهد که به سهم خود شناخت ما را از وضعیت اجتماعی و فرهنگی زن درآن زمان و شعر زنانه فارسی بیشتر و دقیق تر می کند. پژوهش انجام شده نشان می دهد که حیران اغلب قالب های شعری را آزمود. زمینۀ معنایی شعر او مدح و وصف و شکایت از روزگار و سرنوشت ناگزیر است. محتوای شعر او غنایی و حاصل احساس و عاطفۀ یک زن است. با تصحیح دیوان و تحلیل اشعار حیران سهم و جایگاه این شاعر در تاریخ شعر زنان بی گمان مشخص تر خواهد شد.