امید منتظری
رادیو زمانه
به نقل از نیویورک تایمز
امام موسی صدر، روحانی ایرانی-لبنانی با نفوذ در لبنان و دارای پیوندهای سیاسی با محافل مختلف در ایران، از مقامات حکومت شاه گرفته تا مخالفان مذهبی او، همچنان سرنوشت نامعلومی دارد. تا کنون قویترین فرضیه این بوده است که قذافی مسئول ناپدید شدن اوست و این پرونده تنها یک متهم اصلی دارد که قذافی است. یک نکته باعث میشود که در اصرار حکومت اسلامی ایران بر صحت این فرضیه با شک نگاه شود و آن نکته این است که امام موسی صدر روحانیای با گرایشهای تجددخواهانه بوده و با اسلام سیاسی به روایت خمینی مخالفت داشته است. میگویند اگر هم زنده میماند مغضوب خمینی و حکومت او بود. همین نکته زمینه را برای گمانهپردازی در مورد راز ناپدید شدن موسی صدر در جهتی گسترش میدهد که نگاه پرسشآمیز را متوجه خمینی و عواملش هم میکند. کتابی که به زودی با عنوان “هبوط از بهشت” به قلم اندرو. اس کوپر استادیار دانشگاه کلمبیا منتشر میشود، چنین نگاهی دارد. نیویورک تایمز این کتاب را معرفی کرده است. فشرده این معرفی به قلم ریک گلَدسْتون را در زیر میخوانید:
حتی نسبت به وضع امروز و با استاندارهای فعلی، خاورمیانه در دهه ۷۰ میلادی خاورمیانهای پر هرج و مرج بود. بمبگذاری، هواپیماربایی و ترور سرتیتر خبرهای هر روزه بود. در این اوضاع به هم ریخته، یکی از روحانیان سرشناس و مورد احترام شیعیان هنگام بازدید از لیبی ناگهان ناپدید شد.
پرس و جوها و استعلامهای قضایی، کتابها و حدس و گمانها درباره سرنوشت این روحانی شیعه به ناگهان فزونی یافت. امام موسی صدر از شخصیتهای کاریزماتیک زمان خودش بود که در خانواده روحانی قدرتمندی در ایران (قم) متولد شده بود. موسی صدر نزدیک به دو دهه در لبنان زندگی کرد و مدافع سرسخت شیعیان فقیر لبنان بود.
او به هراه دو همکار دیگر خود از ۳۱ اوت ۱۹۷۸ (۹ شهریور ۵۷) − زمانی که به ظاهر در فرودگاه طرابلس دیده شدند − تا کنون رؤیت نشدهاند. بسیارند کسانی که رهبر سابق لیبی، سرهنگ معمر قذافی را دلیل ناپدید شدن (و یا قتل) امام موسی صدر میدانند. با این حال انگیزه قذافی در ربودن موسی صدر همچنان نامشخص است.
کتاب اخیر اندرو. اس کوپر استادیار دانشگاه کلمبیا درباره سقوط رژیم پهلوی روایت جدیدی از ناپدید شدن امام موسی صدر ارائه میکند.
این کتاب مطرح میکند که برای روحانیون انقلابی که به رهبری آیت الله خمینی در پی سرنگونی شاه بودند، امام موسی صدر یک تهدید جدی به شمار میآمد.
کتاب «هبوط از بهشت: پهلویها و روزهای آخر ایران شاهنشاهی» مدعی است که با وجود تنشهای عمومی، نه تنها شخص شاه با موسی صدر تماسهای محرمانه فراوانی داشته بلکه حتی شاه در ماههای پیش از انقلاب برای خنثی کردن جاهطلبیهای خمینی خواستار بازگشت موسی صدر به ایران شده است. اگر این ایده شاه عملی میشد شاید مسیر تاریخ نیز تغییر کرده بود.
طبق شواهد و مدارکی که کتاب ارائه میکند امام موسی صدر نسبت به آیت الله خمینی بیاعتمادی عمیقی داشت و او را به رغم روابط به ظاهر دوستانه و خانوادگی دیوانه و مجنونی خطرناک قلمداد میکرد. بر اساس شواهد کتاب کوپر، موسی صدر حتی این بیاعتمادی خود نسبت به خمینی را با شاه در میان گذاشته بود.
به گفته اندرو. اس کوپر: «آنچه تا کنون درباره داستان موسی صدر روایت شده، داستانی که او را علیه شاه و طرفدار پر و پا قرص خمینی نشان میدهد تنها لاف و گزاف بیهوده است».
اندرو کوپر شواهد کتاب خود درباره ناپدید شدن امام موسی صدر را بر پایه مصاحبه با خانواده شاه، و همچنین با مقامات سابق و روحانیون نگاشته است. به گفته کوپر نیز مهمترین نکته درباره ناپدید شدن موسی صدر همین نادیده گرفته شدن نظرات همکاران و مشاوران شاه سابق ایران است.
کوپر عنوان میکند: «شاه درصدد مذاکره و گفتوگو با امام موسی صدر بود. چرا که من معتقدم امید بزرگ شاه این بود که به این وسیله شیعهگرایی و مدرنیته را در ایران به یک همزیستی توأمان برساند. به یکباره و با ناپدید شدن صدر این امکان از بین رفت و درها برای جولان دادن شبهنظامیان شیعه در ایران باز شد».
نظریه رایج درباره داستان موسی صدر این است که او پس از دعوت قذافی و ورود به طرابلس لیبی، به دست قذافی ربوده و سپس کشته شده است. طبق این نظریه اقدام قذافی نیز به احتمال زیاد به درخواست یاسر عرفات، رهبر سازمان آزادیبخش فلسطین (فتح) صورت گرفته است. چرا که عرفات از پایگاه موسی صدر در جنوب لبنان، در مرز با اسرائیل به شدت خشمگین بود. عرفات چریکهای موسی صدر را اپوزیسیون خود میپنداشت.
برخی نظریهها نیز بر آنند که لیبی به جنبش امل (جنبش امل در سال ۱۹۷۴ توسط امام موسی صدر پایهگذاری شد و یکی از طرفهای درگیر در جنگ داخلی لبنان بود) برای ناپدید کردن موسی صدر پول داده، یا اینکه سوریه نفوذ صدر در لبنان را مانعی برای جاهطلبیهای خود میدیده و در اقدام علیه موسی صدر نقش داشته است.
حتی برخی میگویند که مأموران محمد رضا شاه او را کشتند.
سرهنگ قذافی اصرار میورزید که موسی صدر و حزب او از لیبی به ایتالیا رفته اند. مسئلهای که بازرسان ایتالیایی آن را اساساً انکار میکنند.
ولی همچنان این مسئله که چه کسی در مورد قضیه موسی صدر مسئول، و در این قضیه ذینفع بوده مکتوم مانده است. در سال ۲۰۱۱ و با سقوط قذافی حتی حدس و گمانها افزایش یافت که صدر زنده است و بیش از ۳۰ سال میشود که در سلولهای انفرادی و مخفی قذافی حبس بوده است. حتی ماه گذشته از جوانترین پسر قذافی، هانیبال قذافی نیز در لبنان توسط مقامات قضایی این کشور در مورد ناپدیدشدن صدر بازجویی شد.
احتمالاً رهبران ایران کتاب اندرو کوپر را تاریخی دستکاری شده و تجدیدنظرطلبانه قلمداد میکنند. با این حال محققان و مورخان خاورمیانه همکاری محرمانه میان موسی صدر و شاه را کاملاً محتمل میدانند.
آگوستوس ریچارد نورتون، استاد دانشگاه بوستون که در اوایل دهه ۸۰ میلادی ناظر سازمان ملل در لبنان بود و در سال ۱۹۸۷ کتابی درباب جنبش امل نوشت، در این باره میگوید: «من درباره نقش ایران در ناپدید شدن صدر زیاد شنیدهام.».
او نیز بر این باور است که میان شاه و امام موسی صدر روابط دوستانهای برقرار بوده و هیچ شکی وجود ندارد که او از شاه پول گرفته است.
اندرو کوپر کتاب خود را اینگونه تشریح میکند: این کتاب اطلاعات گزارش نشدهای از روابط موسی صدر و شاه در اختیار خواننده میگذارد. این اطلاعات از جمله شامل هشدار موسی صدر به شاه نسبت به سخنرانیهای خرابکارانه آیت الله خمینی در تبعید و پیشنهاد موسی صدر در تابستان ۱۹۷۸ برای کمک به شاه مبنی بر منحرف ساختن و از میدان به در کردن خمینی است.
به گفته کوپر: «آنچه جدید مینماید این نکته است که درست زمانی که دولت شاه با روحانیون میانهرو به تساهل سیاسی رو کرده بود، میانهروها نیز سعی میکردند که با اتخاذ یک استراتژی جدید از خمینی پیشی بگیرند و یکی از این ایدهها و استراتژیهای نو بازگشت امام موسی صدر به ایران بود.»
نویسنده کتاب «هبوط از بهشت» میگوید، یکی از کسانی که افشاگریهایش کمک زیادی به او در نوشتن این کتاب کرد، عالیخانی یکی از مشاوران مهم شاه و دوست دوران کودکی موسی صدر بود. به گفته کوپر، عالیخانی نقش کانال رابط میان صدر و شاه را ایفا میکرد.
در اواسط دهه ۷۰ میلادی، زمانی که لبنان در هرج و مرج فرقهگرایانه جنگ داخلی به سر میبرد و امام موسی صدر نیز نقش آهن ربا را برای چریکهای آموزش دیده ایرانی و مخالف سیاسی شاه ایفا میکرد، شاه نیز صدر را در اینباره مسئول دانست و دستور داد تا پاسپورت او را باطل کنند.
اما طبق مستندات کتاب اندرو کوپر، در ژوئیه ۱۹۷۸ صدر در پیغامی که از طریق یک رابط در بیروت به شاه رساند، پیشنهادی مبنی بر صحبت با خمینی از طرف شاه و دلجویی از منتقدان مذهبی نظام را به منظور کمک به شاه ارائه کرد.
بلافاصله پس از این پیشنهاد، در ماه سپتامبر ۱۹۷۸شاه با فرستادن مأمور مخفی با ملاقات مخفی خود و موسی صدر در آلمان غربی موافقت میکند. دیداری که [به دلیل ناپدیدشدن موسی صدر] هرگز رخ نداد.
کتاب اندرو کوپر میگوید، سرهنگ قذافی پیشنهاد داد تا در ماه اوت ملاقاتی بین موسی صدر و مشاور ارشد خمینی، آیت الله بهشتی، ترتیب دهد. پس از ترتیب این قرار، موسی صدر به همراه دستیار خود شیخ محمد یعقوب و یک روزنامهنگار لبنانی، عباس بدرالدین، به طرابلس پرواز کرد.
امام موسی صدر، پس از چند روز انتظار در هتلی در طرابلس و بدون دیدار محمد بهشتی در ۳۱ اوت ۱۹۷۸ تصمیم به ترک لیبی میگیرد.
آنچه زین پس رخ میدهد دیگر مشخص نیست.
———————
*با تصحیح نام علی کنی به عالیخانی و اندک ویرایش متن. گزارش دیگری از همین مقاله در صدای آمریکا منتشر شده است.