نوروز با گلستان سعدی – بخش ۱: دیباچه گلستان

سام فرزانه
بی بی سی فارسی

ماجرای اینکه چه شد برنامه شیرازه امسال منحصر شد به گلستان سعدی، به نوروز گذشته باز می‌گردد. در کانادا بودم و از مونترال به سوی تورنتو روان بودم. مسیر، یک بزرگراه صاف و مستقیم است که در آن وقت سال خشک است و هیچ هیجانی ندارد. مسیر رفت چنان حوصله ام را سر برده بود که در راه بازگشت، میزبانم در مونترال یک سی‌دی به من داد از بوستان و گلستان سعدی تا در حال رانندگی بشنوم.

در این سی‌دی، امیر نوری، گوینده توانا و قدیمی رادیوی ایران، گلستان و بوستان سعدی را می‌خواند. صدای پرصلابت و تلفظ صحیح و آوای زیبای آقای نوری به زیبایی گلستان گره خورد و تمام طول مسیر رانندگی پنج – شش ساعته را برایم دلپذیر کرد. در همان حال متوجه شدم که چقدر بعضی از حرف‌های سعدی در گلستان با زندگی امروز ما در تضاد است. چقدر ما فرق کرده ایم و این که هنوز شاید در گیر کلیشه‌های ذهنی برآمده از این گلستانیم.

برنامه رادیویی شیرازه را اینجا بشنوید

از نوروز گذشته تا این نوروز طول کشید تا مقدمات ساخت برنامه شیرازه را فراهم کنم. وسطش هزار کار دیگر کردم اما در هر فرصتی به این فکر می‌کردم که چطور برنامه‌ای درباره این کتاب زیبا بسازم و چطور زیبایی آن را و نسبتش با روزگارمان را در آن برنامه شرح دهم. حاصل خواندن‌ها، پرسیدن‌ها و جستجوهایم شد همین سیزده برنامه شیرازه که از امروز در رادیوی فارسی بی‌بی‌سی پخش آن شروع شد و در وبسایت و ساندکلاود ما هم قابل دسترس خواهد بود.

(شیوه صحیح خواندن کلمات قدیمی فارسی و جملات عربی گلستان را می‌توان با شنیدن این مجموعه صوتی با صدای امیر نوری، گوینده قدیمی رادیو یاد گرفت.)

ذکر جمیل سعدی در اولین برنامه شیرازه در باب گویایی و خاموشی سعدی است و زبان او را در برنامه دوم بررسی می‌کنیم.

برنامه‌های بعدی به زمانه سعدی، مفهوم عدالت برای این شاعر، رابطه زبان و تفکر، زنان در گلستان، مذهب سعدی، سیاست، تربیت، امید به زندگی، شاهدبازی، طنز و غربت اختصاص دارد.

از آنچه که سعدی در دیباچه گلستان نوشته می‌توان حدس زد که او در نگارش این اثر خیلی سریع تر از من عمل کرده است. نوشته که بعد از دوره‌ای سکوت، به اصرار دوستی، روزه سکوتش را باز می‌کند و با این دوست به گردش می‌رود. می‌گوید فصل ربیع (بهار) بوده و بیتی هم دارد که “اول اردیبهشت ماه جلالی/ بلبل گوینده بر منابر قضبان”

سعدی شناسان این اول اردیبهشت را مبنای شروع نگارش گلستان می‌دانند و جلوتر که سعدی نوشته: “هنوز از گل بستان بقیتی موجود بود که کتاب گلستان تمام شد”، برای پژوهندگان به معنی اواخر تابستان یا اوایل پاییز است که سعدی کار گلستان را به پایان برده است.

‘افسردگی پس از زایمان’

اگر این دو تاریخ را صحیح بگیریم باید به این همه سرعت شیخ اجل سعدی شیرازی آفرین بگوییم که کتابی چنین نغز را با این سرعت نوشته است.

یکی از محققانی که سعدی دوستی‌اش زبانزد است و چند کتاب درباره این شاعر ایرانی دارد، محمد علی همایون کاتوزیان از استادان دانشگاه در آکسفورد است. آقای کاتوزیان می‌گوید که این سرعت در کار، روی دیگری از افسردگی است که سعدی را گوشه نشین کرده و به سکوت واداشته بود.

به گمان آقای کاتوزیان، سعدی که سرودن بوستان را به پایان برده بود، دچار خلایی در زندگی می‌شود که نهایتا او را به افسردگی و گوشه نشینی وا می‌دارد. آقای کاتوزیان نوشته است که افسردگی سعدی، شبیه به افسردگی پس از زایمان است. یعنی پیامد یک کار خلاقه که از خالقش جدا می‌شود.

یعنی سعدی کار بوستان که تمام می‌شود، می‌افتد به جان خودش و می‌سراید: “ای که پنجاه رفت و در خوابی/ مگر این پنج روز دریابی” بعد هم زبان می‌بندد و ماجراهای روزه سکوتش پیش می‌آید.

آقای کاتوزیان در کتاب “سعدی، شاعر عشق و زندگی” درباره افسردگی سعدی یک مقاله دارد. این کتاب را که مجموعه‌ای از بیست مقاله است، نشر مرکز منتشر کرده. موضوعات متنوعی در این کتاب بحث شده، از ماجرای سفرهای سعدی گرفته تا رابطه شاعر با شاهان و توصیه هایش به رعایا و غیره.

برگردیم به موضوع دوره سکوت سعدی. مهدی جامی، نویسنده، درباره این دوره می‌گوید: “سعدی در عین حال راجع به خاموشی و سکوت بابی جداگانه را در گلستان باز می‌کند تا درباره فواید خاموشی صحبت کند. یعنی همان فوایدی که خودش ترک کرده تا گلستان را برای ما به یادگار بگذارد.”

اینکه آقای جامی می‌گوید سعدی برای ما گلستان را به یادگار گذاشته کم چیزی نیست. اگر هیچ ارزشی برای گلستان متصور نشویم، دست کم این را از ادیبان می‌توانیم بپذیریم که سعدی معیار زبان فارسی را با گلستانش تعیین کرده است.

‘سعدی همان زبان سعدی است’

ضیا موحد، شاعر و نویسنده‌ای است که کتابی درباره سعدی دارد به نام “سعدی”. در این کتاب، آقای موحد درباره سعدی، زمانه و سبکش نوشته است. خواندن این کتاب ِ شیرین، که انتشارات نیلوفر منتشرش کرده، بهترین شروع برای شناخت سعدی است.

ضیا موحد در کتابش نوشته که تا پیش از سعدی، شاعران درگیر صنایع ادبی و طرح معما در شعرشان بودند و هر چند شاعرانی چون انوری بوده اند که سعی در اصلاح زبان شعر داشته اند، اما: “هنوز شاعری می‌بایست پیدا شود که زبان را پاکیزه و معتدل و گویا کند، زبانی بیافریند غنی اما سلیس و شیرین. هنر بزرگ سعدی آفریدن چنین زبانی بود، زبان معیار.”

آقای موحد در کتابش شرح می‌دهد که دایره واژگان گسترده سعدی و استفاده به جای کلمات چطور از گلستان اثری ماندگار ساخته است. وقتی هم نوبت می‌رسد به استفاده از صنایع ادبی، ضیا موحد، نوشته که چطور سعدی از تکنیک‌های گوناگونی برای آهنگین کردن کلماتش استفاده کرده و چگونه این تکنیک‌ها را با خست به کار برده تا تازگی آنها برای مخاطب حفظ شود.

صنایع ادبی و تکنیک‌های سعدی در کتاب آقای موحد شرح داده می‌شود و با توضیحی درباره اهمیت ایجاز، این صفت نوشتار سعدی را شرح می‌دهد.

ایجاز سعدی همان چیزی است که نثر او را به صفت “سهل ممتنع” مشهور کرده است. یعنی نوشته‌ای که نوشتنش “آسان نمود اول” اما برای نگاشتنش عملا مشکل‌ها خواهید داشت. نوشته‌ای که کلمه‌ای اضافه ندارد و در عین حال زیبا و خوشایند است.

مجموعه‌ای از همه عواملی که نثر سعدی را شکل می‌دهد در نظر آقای موحد سبب به وجود آمدن زبان معیار فارسی شده است. و بی سببی نیست که در اواخر کتاب، به خط درشت نوشته: “سعدی همان زبان سعدی است.”

همرسانی کنید:

مطالب وابسته