محمدحسین محمدی
بی بی سی فارسی
کریم میثاق، از داستاننویسان پیشکسوت و وزیر مالیه/دارایی دولت نور محمد ترهکی (اولین اداره کمونیستی افغانستان) اخیرا در سن هشتاد سالگی در لندن درگذشت.
عبدالکریم میثاق (غزنی ۱۳۱۵ش ـ لندن ۱۳۹۵ش) همزمان با نوشتن داستان به جرگه روشنفکران افغانستان پیوست و وارد دنیای سیاست و مبارزههای اجتماعی نیز شد. میثاق مثل بیشتر روشنفکران همدورهاش گرایشهای چپ داشت و این جهانبینی را در داستانهایش به خوبی میتوان دید.
میثاق نخستین داستانش، «دخترک گلفروش»، را در سال ۱۳۳۹ منتشر کرد. این داستان روایتی توصیفی از زبان اول شخص عینی است و آغاز به نسبت مناسبش خواننده را با داستان درگیر میکند؛ اما پس از یک صفحه روند روایت تغییر میکند و به دامن گزارشنویسی میافتد. داستان طرحی ابتدایی و خاطرهوار دارد و روایت راوی اول شخص در بسیاری جایها به سوم شخص پهلو میزند. راوی، جوان مسافری است و قصه دخترکی را میگوید که در کنار جاده گلفروشی میکند.
جوان عصری و تحصیلکرده است. جوان بی آنکه از خود و دلیل سفرش و حوادث آن بگوید، قصه دخترک را از زبان او میشنود. پدر دخترک مزدور ارباب بوده و مرده است. مادرش نیز مریض است و او گلفروشی میکند. جوان گلهای دخترک را میخرد و… در بازگشت نیز در همان نقطه توقف میکند؛ ولی خبری از دخترک گلفروش نیست و میشنود که مادر او نیز مرده است.
میثاق در همین اولین داستانش دست به فقرنگاری میزند و اربابها را عامل فقر مردم معرفی میکند و میگوید که باید به دنبال راهی بود تا از دست اربابها خلاص شد.
گذشته از اینکه نویسنده در همان اولین داستانش به دامن رئالیسم انتقادیِ سوسیالیستی افتاده بوده؛ اما برای آغاز داستاننویسیاش نویدبخش بود؛ نثری روان و قابل قبول و شیوه رئالیسم که تا آن موقع چندان به آن توجه نمیشد، در کار او وجود داشت.
منتقدان چپ مانند داکتر خداینظر، کریم میثاق را جزو «نویسندگان مترقی» معرفی میکردند که در بیشتر داستانهایش از «بدبختی، بینوایی، فقر، بیچارگی و زندگی جهنمی و غیرانسانی خاص روزگار قبل از انقلاب (ثور ۵۷) قصه میگویند.»
میثاق بعدها به نوعی از ادبیات سوسیالسیتی سیاسی ـ تبلیغی میپردازد و بسیار با صراحت، از کودتای هفت ثور ۱۳۵۷ پشتیبانی میکند. این درونمایه بارها و بارها در آثار او تکرار شدهاند تا جایی که داستان کوتاه «قالینچه» را به مناسبت صدمین سال تولد لنین نوشته است.
داستانهای میثاق را میتوان به سه دسته کلی تقسیم کرد: دستهای از داستانهایش باب روز و تبلیغی است که در آنها با دید رئالیسم سوسیالیستی به دفاع از قشر دهقان و کارگر میپردازد. این مسأله در داستانهایش با شدت و ضعف متفاوت دیده میشود. دو دسته دیگر داستانهای عاشقانه و داستانهای رمزی استند.
بیشتر داستانهایش که پیش و پس از کودتای ثور ۱۳۵۷ نوشته شدهاند، در گروه نخست قرار میگیرند و در حد همان تبلیغ ایدهآلیسم مارکسیستی و دفاع از دهقانان و محکوم کردن خانها باقی میمانند.
در این گروه از داستانها همیشه جوانی تحصیلکرده و عصری از نظر ظاهر و لباس و… حضور دارد که برای مردم دل میسوزاند و تلاش دارد تا باری را از دوش آنها بردارد. مانند داستانهای «دخترک گلفروش»، «دفاع»، «راه آدمی»، «شمال، باد، توفان»، «غمهای مشترک»، «داس» و… میثاق در این داستانها شخصیتهایش را از بین دهقانان مردم هزاره انتخاب میکند، چه آنجا که در «چرخ عدالت» به صراحت زمینه داستانش را نام میبرد، و چه در دیگر داستانهایش این فضاسازیها و شخصیتها به خوبی دیده میشوند. در داستان رمزگونه «راه آدمی» نویسنده عدهای را برای رسیدن به سرزمین ایدهآلش، سرزمین زیبای خوشبختی و برابریها نشان میدهد.
دکتر خداینظر، محقق تاجیک، درباره این داستان مینویسد: «داستان (راه آدمی) یکی از بهترین اثرهای نویسنده بوده، میتوان آن را از جمله اندیشههای انقلابی او شمرد. موضوع مرکزی این داستان اتفاق اتحاد و همآهنگی مبارزه علیه دشمن است. قهرمان اساسی آن دختر، پسر و پیرمرد بوده، دیگر شاملین اثر برای پوره و مکمل ساختن و ارائه خصلت و کرکتر سیماهای اساسی یاری میرسانند. پیرمرد تمثال بدیعی روشنفکری است که اندیشههای پیشرو انقلابیاش را میخواهد در تنهایی عملی کند، اما چنین عمل وی باعث ناکامیها و شکست او میگردد. از این رو پیرمرد از میدان مبارزه آزادیخواهی کناره شده، گوشه نشینی اختیار میکند. لاکن او روزی به واقعهیی روبرو میگردد که به پیرمرد روح تازه میبخشد. وی دختری را در بین گروه مردان میبیند و در تعجب میشود که این زن در بین مردان بیگانه چه کاری دارد. حتی در اول به او نفرین میکند. اما وقتی که از مقصد وی اطلاع پیدا میکند و میفهمد که دختر مذکور شخص عادی نبوده، بلکه انسانی است که دیگران را در اطراف خود جمع کرده و آنها را از قفایش برای فتح قلعهیی که در داخل آن سرزمین خوشبختی واقع است، میبرد. او نیز نوجوان شده، با گروه دختر همراه میشود.»
فضا و عمل شخصیتهای این داستان، به ویژه دختر، غیربومی است اما برخی از داستانهایش مانند «عروس چارده فال» فضای بومی و ریشه در اعتقادات و افسانههای مردم دارند.
این داستان از کارهای اولیه میثاق است و فضایی افسانهای دارد و در آن از آزادی دختران و آزادی روابط دختران و پسران و به طور ضمنی از نابرابریهای اجتماعی خانها و رعیتها گفته میشود؛ ولی با قصهای عاشقانه و غیرمستقیم. در داستانهای ابتدایی میثاق با وجود سادگی ساختارها و ابتدایی بودن روایتها، از عنصر قصه گویی به خوبی استفاده شده است.
نثر و زبان داستانهای میثاق در آن سالها در کنار چند تن دیگر قابل قبول و حتا خوب و داستانی است. بسیاری از نویسندگان سالهای چهل حتی از داشتن یک نثر ساده و قابل قبول و روایت داستانی محروم بودند و بیشتر قصهوارههایی مینوشتند که به قطعات ادبی پهلو میزدند، ولی میثاق در چنان شرایطی تا حد بسیار زیادی موفق میشود به یک نثر ساده و روایت داستانی برسد.
بخشی دیگر از آثار او را در این سالها داستانهایی با رنگمایه عشق تشکیل میدهند. در این داستانها ما با میثاقی متفاوت از میثاق داستانهای تبلیغی و ایدئولوژی زدهاش روبرو هستیم. میثاق با تخیلی خوب به عشق و عاشقان میپردازد.
گرچه زمینه این عشقها در بیشتر موارد رئالیستی نیست. این داستانها چهره واقعی نویسندگی میثاق را در این سالها نشان میدهند. در این داستانها میثاق را در لحظههای شاعرانهای میبینیم که موجب خلق داستانهایی متفاوت از دیگر نویسندههای افغانستان شده است. تا جاییکه دست به خلق شخصیتهای روانپریش میزند که در آن سالها در ادبیات داستانی ما تازگی داشته است. «آسی» شخصیت داستان کوتاه «شاخهای از شاخههای نور» از این دست شخصیتها است. این داستان یکی از بهترین داستانهای او در آن سالها است.
داستانهای «پرواز» و «آنسوی مرز» نیز در این دسته قرار میگیرند. داستانهای عاشقانهای رمانتیکی که با جامعه آن روز افغانستان هیچ سنخیتی ندارند و بر روابط آزادانه دختر و پسر تأکید میکنند.
مهمترین آثار داستانی کریم میثاق مجموعه داستانهای «هفت قصه» (۱۳۵۱)، «لبخند مادر» (۱۳۵۲)، «میلودی دریاچه» (۱۳۵۴)، «راه سبز» (۱۳۵۷)، و «نرگس آبی» (۱۳۶۹) همه در کابل و «نجوای بنفشهآی» و «افسانههای خیال» (آلمان/۲۰۰۲م) منتشر شدهاند.
کریم میثاق در کنار نویسندههای نسل دوم کشور چون حبیبالله بهجت، رهنورد زریاب، اسدالله حبیب، اکرم عثمان، روستا باختری و حسن قسیم با انتشار داستانهای کوتاهش به تثبیت داستان کوتاه در افغانستان کمک شایانی کرده است.
گزینه داستانهای کوتاه میثاق همراه با گفتوشنودی مفصل با نام «دخترک گلفروش» (تاک/۱۳۹۳) در کابل منتشر شده است.