«هفت فیلمنامه از اصغر فرهادی» عنوان کتابی است که اینروزها در نشر چشمه منتشر شده و حالا با این کتاب متن تعدادی از فیلمنامههای فرهادی در کنار هم و به ترتیب زمانی منتشر شدهاند. از «رقص در غبار» که مربوط به سال ۱۳۸۱ است تا «گذشته» که به سال ۱۳۹۱ برمیگردد. به عبارتی این کتاب فیلمنامههای شاخصی که در طول یکدهه توسط فرهادی ساخته شدهاند را دربرگرفته است. البته در همین فاصله زمانی، فرهادی در نوشتن فیلمنامه «کنعان» با مانی حقیقی همکاری کرده است.
فرهادی در ۱۳سالگی اولین فیلم کوتاهش را با عنوان «رادیو» در انجمن سینمای جوانان اصفهان ساخت و بعد از آن هرسال ساخت یک فیلم کوتاه هشتمیلیمتری را در دوره دانشآموزیاش تجربه کرد. هفتفیلمنامهای که در این کتاب آمدهاند، همگی توسط خود فرهادی کارگردانی شدهاند بهجز «دایرهزنگی» که کارگردان آن پریسا بختآور بوده است. اولین فیلمنامه کتاب، «رقص در غبار» است که متن آن توسط فرهادی با همکاری محمدرضا فاضلی و علیرضا بذرافشان (بر اساس ایدهای از عباس جهانگیری) نوشته شده است.
«شهر زیبا» دومین فیلمنامه کتاب است که مربوط به سال ۱۳۸۲ است. فیلمنامه سوم «چهارشنبهسوری» است که متن آن توسط فرهادی و مانی حقیقی نوشته شده و مربوط به سال ۱۳۸۴ است. فرهادی با این فیلم هوگوی طلایی بهترین فیلم جشنواره بینالمللی شیکاگو را به دست آورد.
«دایرهزنگی» که برای سال ۱۳۸۶ است توسط بختآور کارگردانی شده و دیگر فیلمنامهای است که در کتاب آمده است. «درباره الی» که برای سال ۱۳۸۷ است، اثری است که شهرتی جهانی برای فرهادی بههمراه آورد و بهعنوان پنجمین فیلمنامه کتاب آمده است. «درباره الی» برنده خرس نقرهای بهترین کارگردانی در پنجاهونهمین دوره جشنواره فیلم برلین شد و بیش از پیش سینمای فرهادی را مطرح کرد.
«جدایی نادر از سیمین» (۱۳۸۹) و «گذشته» (۱۳۹۱) فیلمنامههای پایانی کتاب هستند. فرهادی با «جدایی» ابتدا برنده خرس طلایی بهترین فیلم در شصتویکمین دوره جشنواره برلین شد و کمی بعد نیز جایزه بهترین فیلم خارجی گلدنگلوب به او اهدا شد. او همچنین با همین فیلم در دو رشته بهترین فیلمنامه و بهترین فیلم خارجی غیرانگلیسیزبان نامزد دریافت جایزه اسکار شد و اسکار بهترین فیلم خارجی را دریافت کرد. فیلم «گذشته» نیز در بخش رسمی جشنواره فیلم کن حضور داشت.
فرهادی در ابتدای این کتاب مقدمهای کوتاه نوشته که در آن میخوانیم: «فیلمنامههای پیشرو را که مرور میکنم، آنچه بین همه آنها مشترک است و از رقص در غبار تا گذشته پررنگتر و آگاهانهتر شده، علایم سوال است؛ علایم سوالی که فیلمنامهبهفیلمنامه چندوجهیتر شدهاند. اگر با این نوشتهها توانسته باشم جسارت پرسشگری را در تماشاگران تقویت کرده و ترسشان را از کاشتن بذر سوال در ذهنها بکاهم، از زمانی که برای نوشتن صرف کردهام راضی و خشنودم.»
در پایان کتاب نیز تعدادی عکس از پشت صحنههای فیلمهای مختلف فرهادی در کنار برخی دیالوگهای فیلمها آمده است.