شبه علم، شبه عالم؛ دانشگاه و خطر فروپاشی از درون

محمود فتوحی
کاروند پارسی

این روزها همه جا سخن از سرقت علمی، خرید و فروش مقاله و رساله در میان دانشگاهیان است. دانشگاه به عنوان سازمانی که وظیفۀ آن تولید و گسترش علم است دو کنش عمده انجام می‌دهد:

  • تولید دانش
  • توزیع و عرضۀ دانش

فرایند تولید دانش اصیل، جوهر و ماهیت دانشگاه را شکل می‌دهد. اما فرایند توزیع و عرضۀ دانش ممکن است به اشکال مختلفی حتی شبیه کار اقتصادی انجام پذیرد مانند:

  • فروش علم و نتایج آن به سازمانهای دولتی، شرکتها و واحدهای صنعتی
  • فروش علم به محصلان دانشگاهی از طریق شهریه آموزش.

بخش زیادی از درآمد دانشگاههای طراز اول جهان از رهگذر فروش علم (پژوهش) و آموزش (شهریۀ دانشجویان) تحصیل می شود. شاید به دلیل ضرورتهای مالی است که برخی دانشگاهها در بخش آموزش تسامح و تساهل بیشتری به کار می بندند. به زعم آنها اگر آموزش بر مدار مطلق کیفیت بچرخد، مشتریان آموزشی دانشگاه تقلیل می‌یابند و در نتیجه سازمان علم تعطیل می شود. ساده‌گیری و تساهل در اعطای مدارک دانشگاهی نیز بعضاً برای بقای دانشگاه است.

بنا به اسناد و شواهد، سرقت علمی، خرید و فروش علم، جعل مدرک، نشر شبه علم، و تجارت با علم در اغلب کشورها حتی در کشورهای پیشرفته وجود دارد. اما خرید و فروش مقاله، تحقیق و رساله در درون ساختار دانشگاه انجام نمی‌گیرد بلکه آنها که در دانشگاه آموزش دیده اند در بیرون از دانشگاه به تجارت علم می‌پردازند و نتایج آن به دانشگاه بازآورده می‌شود. البته اگر نتایج مقبول باشد دانشگاه دچار خسران چندانی نمی‌شود. این مسائل در ظاهر امر، طبیعی به نظر می‌رسد و در بسیاری از دانشگاههای جهان مشهود است.

فروپاشی دانشگاه آنگاه رخ می‌دهد که فرایند «شبهِ علم» وارد چرخۀ تولید علم در دانشگاه شود؛ آنگاه که «شبهِ عالم» در دانشگاه مجاز به تولید شبه علم باشد و کمیت مقاله و کتاب بی‌مایه، جای دانش کیفی و اصیل را بگیرد. دانشگاه آنگاه فرو می‌پاشد که:

  • اعضایش را به کارهای خلاف اخلاق حرفه‌ای تشویق و ترغیب کند.
  • هرچه با هر نام و محتوایی در ساختار ظاهری مقاله و در یک نشریۀ شبه آکادمیک منتشر شود، تولید علم قلمداد کند.
  • دانشگاهی متعهد به تخصص خود نباشد و کارنامۀ علمی‌اش‌ آکنده از موضوعات پراکنده و نامرتبط با تخصص او باشد.
  • پروندۀ ارتقاء استاد تمام آراسته به سبک و قلم چهل دانشجوی دکتری باشد. و نشانی از ریختۀ قلم خود استاد در آن نباشد.
  • غیر اخلاقی‌تر آن که عالم دانشگاهی، خود بی خبر باشد که نامش به عنوان مسئول پژوهش بر تارک کتاب و مقالۀ دانشجو منتشر شده است.

زمانی که شبه عالمانی با این اوصاف در ساختار سازمانی یک دانشگاه فزونی گیرند، دیگر دانشگاه قادر به تشخیص مصالح خویش و بازشناسی علم اصیل از شبه علم نیست. این همان اتفاقی است که این سالها در دانشگاههای ایران در حال رخ دادن است.

همرسانی کنید:

مطالب وابسته