مجتبی دورودی
روزنامه شیراز نوین
داریوش سوم آخرین شاه بزرگ
اثر یزدان صفایی
تهران: نشر همیشه، ۱۳۹۵
در مورد سلسله هخامنشیان و دوران فرمانروایی آنان مطالب متنوع و گستردهای به رشته تحریر درآمده است که در این میان، سهم سه فرمانروای هخامنشی یعنی کوروش، داریوش اول و خشایارشاه بیش از دیگر فرمانروایان بوده است.
هرچند تاریخ سنتی ایرانیان اطلاعات اندکی از دوران زمامداری آنان به دست میدهد، اما در سایه پژوهشهای نوین در حوزه باستانشناسی، تاریخ و زبانشناسی، پرده ابهام از دوران فرمانروایی هخامنشیان کنار زده شده است. از جمله پادشاهان هخامنشی که دوران فرمانروایی او در سایه فتوحات اسکندر مقدونی قرار گرفته است، داریوش سوم هخامنشی است.
در تاریخ سنتی ایرانیان با این پادشاه در ورای نام دارا آشناییم. ولی باز هم سایه سنگین اسکندر را بر فراز نام او مشاهده میکنیم (اسکندر و دارا). کتاب داریوش سوم آخرین شاه بزرگ، اثر یزدان صفایی که اخیراً در سال ۱۳۹۵ به چاپ رسیده است، پژوهشی ارزنده در مورد این پادشاه هخامنشی بهشمار میرود.
کتاب حاوی ارجاعات بسیار دقیق و متنوعی است که میتواند منبع مناسبی برای پژوهشگر حوزه تاریخ هخامنشی بهشمار رود و نویسنده آن دوران زمامداری این شخصیت تاریخی و سرنوشت او را از ورای منابع دست اول، لاتین، یونانی و رومی بررسی کرده است. از سوی دیگر، مورخ به منابع مصری، بابلی و آرامی نیز توجه داشته است و با بررسی کتابها و پژوهشهای نوین در ارتباط با اسکندر، مطالب خود را به صورت منسجمی ارائه داده است.
کتاب در پنج فصل به صورت فشرده و بدون اطناب و حاشیه رفتن تنظیم شده است:
- زمینه برآمدن داریوش
- اسکندر مقدونی از سلطنت تا آغاز یورش
- نبردهای داریوش و اسکندر
- داریوش در میان مدارک مادّی
- برآیند ( نتیجهگیری)
هر فصل به بخشهای متنوعی تقسیمبندی شده است. به طور کلی متن کتاب از آغاز تا انتها، فشرده و بر محورهای اصلی متمرکز است. با اینحال پانویسهای متن دربردارنده جزئیات و اطلاعات فراوان است که مورخ با ارجاعدهی دقیق، کلام خود را از حاشیه به دور نگاه داشته است.
در بخشی از نتیجهگیری کتاب به قلم نویسنده چنین آمده است: «داریوش سوم بر خلاف بسیاری از شاهان هخامنشی، در روایات حماسی ایرانی به نام دارا و نیز در روایت اسطورهای جان درایدن، به عنوان داریوش بزرگ و نیک زنده ماند. این ماندگاری به این علت بود که او در مقام آخرین شاه کیانی در مقابل اسکندر گجستک شکست خورد؛ اسکندری که به منزله نماینده ویرانی و ویرانگری در ادبیات حماسی ایران و روایات ملی حضور داشت.»
خواندن این کتاب به تمامی علاقهمندان پژوهشهای تاریخی در حوزه ایران باستان پیشنهاد میشود.