حشمت حکمت
تازه ترین کتاب انتشارات دانشگاه آکسفورد از مجموعه کتاب های مختصر و مفید با عنوان «مقدمه های بسیار کوتاه» مربوط به ایران است. نویسنده این کتاب علی انصاری استاد تاریخ ایران و مدیر موسسه مطالعات ایرانی در دانشگاه سنت اندروز در اسکاتلند است. از آقای انصاری پیش از این تالیفات متعددی درباره ایران به چاپ رسیده است.
کتاب تازه مجموعه کتاب های آکسفورد «ایران: یک مقدمه بسیار کوتاه» نام دارد. این مجموعه از سال ۱۹۹۵ شروع به کار کرده و تا به حال ۳۵۰ عنوان کتاب در زمینههای مختلف و متنوع تاریخی، سیاسی، فلسفی، روانشناسی، شخصیتهای مهم و تاثیرگذار و یا موضوعات به روزی مانند پدیده اینترنت به چاپ رسانده است.
کتابهای این مجموعه به زبان ساده و توسط متخصصان هر موضوع نوشته می شود و در سال های اخیر هم بعضی از عنوان های آن به فارسی ترجمه شده است.
«ایران» نوشته انصاری دارای پنج بخش و یک وقایعنگاری است. عناوین بخشهای کتاب شامل خوانش ایران؛ اسطورهشناسی و تاربخ؛ ایران و اسلام؛ ایران و غرب؛ ایران و ایرانیان است.
پرشیا یا ایران
انصاری در ابتدای کار به نکته ظریفی اشاره میکند. او میگوید وقتی به یک غربی بگویید پرشیا واکنش مثبتی از خود نشان میدهد کلمه پرشیا ممکن است سر صحبت را درباره گربه، فرش و خاویار باز کند. اما وقتی یک غربی کلمه ایران و ایرانی را میشنود، ذهنش به طرف برخورد اتمی و اسلام افراطی میرود.
دولت وقت ایران از سال ۱۹۳۴ بر استفاده از ایران به جای پرشیا که غربیها به کار میبردند، اصرار داشت. انصاری اضافه میکند که پرشیا یا پرشین عنوانی بود که یونانیها به سلسله هخامنشی اطلاق کرده بودند. احتمالا کلمه پرشیا از منطقه پارس در نیمه جنوبی فلات ایران اخذ شده باشد. انصاری مینویسد کلمه پارسی را داریوش پادشاه هخامنشی به کار برده بود.
همچنین کلمه آریایی و مشتقات آن «اِران» و ایران در زبان مردم آسیای مرکزی به کار میرفت. برخی معتقدند که این کلمه به معنای آزاد زاده شده یا نجیب و اصیل است.
انصاری در ادامه توضیح میدهد: «پرشین و ایرانی کلماتی مترادف هم نیستند اما در استفاده خارجی به این ترتیب به کار میروند. به عنوان مثال خود ایرانیان هم برای توصیف بریتانیای کبیر از کلمه «اینگلیس» استفاده میکنند در حالیکه از تفاوت و سهم بخشهای سازنده یک فرهنگ وسیعتر بیخبرند. به همین منوال «فرهنگ پارسی» نمود فرهنگ چندلایه و پیچیده است و فراتر از مرزهای یک دولت مدرن است.»
چگونه باید ایرانیان را فهم کرد
این کتاب طبعا برای خواننده انگلیسی زبان نوشته شده اما دارای نکاتی است که برای خود ایرانیان نیز مفید و خواندنی است. یکی از این نکات مسئله «گذشته» برای ایرانیان است.
انصاری در بخش «خوانش ایران» به نکتهای اشاره میکند که آن را شیرازه فهم ایران میداند. از نظر او برای درک ایرانیان باید به «گذشته» که ایرانیان خیلی به آن بها میدهند، توجه کرد. «گذشته میدان نبردیست که در آن، دولتهای متوالی، جناحهای سیاسی و مردم میخواهند موضعی در آن بیابند یا لنگر خود را بر آن بیاندازند. ایرانیان از حال خود ناخرسند اند و از آینده بیمناک، آنها بیاندازه دلمشغول گذشتهاند و گاه در فکر پناه گرفتن در آن هستند.»
به نظر انصاری برای فهم ایران توجه به «گذشته» ضروری است.
این استاد تاریخ، همچنین به تفاوت خوانش غرب و ایران از هم اشاره میکند و مینویسد مادیگرایی که امروزه در ایران شاهد هستیم مانند جراحی زیبایی، در تعارض با نفی مادیگرایی غربی است که بیش از سه دهه توسط حاکمان ایران تبلیغ شده است. در واقع، به نظر نویسنده، رهبرانی کنونی ایران همانقدر که به شریعت اسلام وابستهاند همانقدر به سنت روشنگری غرب مدیون هستند.
این تعارض به گفته انصاری، برای جامعهای مثل ایران که دارای میراث غنی فرهنگی و تاریخی است، جای تعجب ندارد: «از یک لحاظ، این نکته نشاندهنده نوعی کثرتگرایی سالم است، نشاندهنده تمدنی پویاست… ایرانیان تعمدا خود را مقید به این تعارض میکنند تا از خود محافظت کنند.»
علاقه به ابهام و ناروشنی در میان ایرانیان یکی از ویژگیهای عمدهای است که انصاری به آن اشاره میکند. به گفته او همین ویژگی باعث شده که غربیها از قرن هفدهم تا حال «میل به دروغگویی» را از ویژگیهای بارز ایرانیان پنداشتهاند: «میل به دروغگویی در همه جوامع وجود دارد اما آنچه زبان پارسی مهیا کرد… امکان ابهامی بود که به گوینده (و هر کسی که در زبان فارسی شعر میگوید) اجازه میداد با تردستی کلامی، نه با تایید و نه با مخالفت، [مخاطب] را نرنجاند.»
به نظر انصاری این ویژگی ایرانیان، نوعی «مکانیسم دفاعی» در برابر «دولتهای قدرتمند، قوانین محدود و حقوق ناچیز» بوده است. همین رویه را دولتهای ایران در برابر دولتهای قوی خارجی به کار گرفتهاند.
این ابهامگویی در برابر مخاطب غربی که خواهان پاسخ روشن و صریح است، تعبیر به دروغگویی شده است.
گذر از تاریخ همراه با اسطوره
علی انصاری پس از آنکه به اسطورههای ایرانی و تاریخ فشرده ایران، روابط و مواجهه با غرب و ورود اسلام به ایران میپردازد، با شرح فراز و نشیبهای تاریخی و یورشهای خارجی، به احیای دوباره ایران اشاره میکند.
او نقل قولی از محمد علی فروغی، روشنفکر و سیاستمدار دوره پهلوی میآورد که نمایی کلی از ایران به دست میدهد. از قول فروغی مینویسد «اگر کوروش سلسله پادشاهی ایرانی را بنیانگذاری کرد، این فرودسی بود که با تالیف شاهنامه، جان دوباره به ایران داد. این اسطورهشناسی بود که ملیت ایرانی را تعریف کرد و آن را به مراتب بالای تمدنی رساند.»
انصاری میافزاید ایران تمدنی با اسطورههای آفرینشی متمایز تلقی میشود و مجموعهای از تناقضات است که حیاتبخش آن است . هرچند به نظر او گاهی بین تضادها توازنی هم ایجاد نشده است: «ریشههای دوگانگی و تناقض در سنت زرتشتی است که در اسطورهشناسیِ غنی ایران منعکس میشود، در این اسطورهشناسی نبردی بین ایران و توران است، بین مرکز و حاشیه، و اخیرا بین دین و ملیگرایی. ایران با وجود چالشهای فرامرزی، خواه غرب، خواه عرب، یا مغول، پرمایه و گاهی قدرتمند شده است.»
نویسنده کتاب در پایان بیان میکند که ایران زمانی قابل فهم است که تاریخش هم به صورت واقعی و هم به صورت اسطورهای دیده شود.
انصاری معتقد است برای فهمیدن ایرانیان باید دید آنها چگونه از هویتهای متعارض و مسیر تاریخی پر پیچ و خم خود عبور کردهاند.
کتاب «ایران» را انتشارات دانشگاه آکسفورد در اواخر پاییز ۲۰۱۴ در ۱۲۰ صفحه قطع پالتویی منتشر کرده است.