نوشته آقای مرادی غیاث آبادی را بازنشر می کنیم چون به این آگاهی کمک می کند که جمهوری اسلامی به سوی تکیه بر تاریخ باستان ایران گرایش یافته است. اما با دیدگاههای ایشان در تحلیلی که کرده اند موافقت نداریم. از جمله درک ساده ای که از حضور شخصیت های متنوع در تاریخ ایران دارند که گویی نباید کنار هم قرار گیرند. فرهنگ ایران مبتنی بر تلفیق است و ایشان این نکته را در نظر نگرفته اند. – م.ج
رضا مرادی غیاث آبادی
پژوهش های ایرانی
«در روزگار سلطه دروغ، بیان واقعیتها عملی انقلابی است.» (جورج اورول، ۱۹۸۴)
ترویج باستانپرستی در کتابهای درسی مدارس: (۲۷ فروردین ۱۳۹۹) پایههای قدرت فاشیسم بیش از هر چیز دیگر متکی و مبتنی بر هژمونی برآمده از پروپاگاندا است. دستکاری در تاریخ نیز به شکلی که مقتضی مقاصد امروز شود، یکی از مهمترین و مؤثرترین ابزارها برای جهتدهی ذهنی و بسیج افکار عمومی است. اینکه تعدادی از اشخاص و رسانهها با اشاره هدایتگران و در فواصل معین سروصدا میکنند که دولت ایران با ایران باستان بر سر ستیز است و قصد حذف نام پادشاهان از کتابهای تاریخ و نابودی آثار باستانی را دارد، بخش شاخصی از همان پروپاگانداست که با اهدافی درازمدت برای مخاطب سادهدل و سطحینگر بیان میشود. فعالیتهای باستانگرایانه و ناسیونالیستی، مکملی برای وضع موجود است. بازگشتی ارتجاعی به دوهزار و پانصد سال پیش. دماگوگها و متخصصان دستکاریهای اجتماعی بخوبی میدانند که وقتی جامعهای در قبال تحریکات دریافتی، واکنش مقتضی بروز نمیدهد و در مقابل آنها مقاوم شده است، لازم است تا محرکهای تازهای را از قوطی شعبده خود بیرون آورند.
در چاپ جدید کتابهای درسی رسمی تاریخ و بخصوص کتاب تاریخ کلاس دهم، انبوهی از تحریفات تاریخی و مطالب شوونیستی و ستایشگری ایران باستان و توجیه جنگافروزیهای پادشاهان باستان منتشر شده است. همچنین بسیاری از مطالب و عکسها و نقشههای کتابهایم را بدون ذکر مأخذ در آنجا منتشر کرده و آنها را برای مقاصد سوء خود مصادره به مطلوب کردهاند. تجربه نشان داده که نازیها و ناسیونالیستها و دیگر ایدئولوژهای راست افراطی از هنر و خلاقیت بیبهرهاند و از طریق مکیدن آثار فکری پدیدآورندگان مستقل اما بیپناه ارتزاق میکنند.
محتوای آموزشی جدید کتاب تاریخ کلاس دهم مرا به یاد مقاله «آموزش و پرورش در ایران باستان» با ادعاهای بدون اسناد و شواهد تاریخی انداخت که به منظور القای دگردیسیهای جدید در شماره ۷۲ مجله رشد آموزش تاریخ (متعلق به وزارت آموزش و پرورش) منتشر شده است. همچنین کتاب «فرهنگنامه تاریخ ایران» از انتشارات طلایی را به یاد آورد که محصولی است از مؤلفانی خارقالعاده که هم سابقه مطالب باستانگرایانه را در کارنامه خود دارند و هم سابقه مطالب مذهبی را. کتابی که در آن «تاریخ درخشان ایران» را محصول «ارادت و عشق مردم ایران به پندار نیک زرتشت، منشور اخلاقی و انسانی کوروش، خرد جاماسپ، شجاعت رستم، تدبیر سلمان فارسی، خاندان پیامبر اکرم و امام رضا، سیاست شاهعباس، شمشیر نادر، مبارزات مدرس، فقه آخوند خراسانی، قیام امام خمینی، و خون سرخ محمدحسین فهمیده» دانستهاند. با تصویری بر روی جلد که شخصیتهای بالا را با دوستی و صمیمیت در کنار هم نشاندهاند. ترکیبی ناهمگون از عناصر بیارتباط و معجونی از راست و دروغ که نتیجهای جز گمراهی دانشآموز را در پی ندارد. کتابی در تمجید از شمشیرکشیها و تجاوزگریهای امثال کورش و شاپور و نادر. و نیز نهایت بیآزرمی در یکسان دانستن و کنار هم نشاندن آنها با کودک مظلومی که جان خود را در جبهههای جنگ از دست داد. این کتاب مصداق بارزی است از آنچه در این گفتار کوتاه و بسیاری گفتارهای دیگر هشدارش را دادهام.
عدهای نیز با تلقیهای خاص مذهبی هستند که گرایش بالا را «جریان انحرافی باستانگرایی» میخوانند و برای حفظ منابع در خطر افتاده خود، در صدد مقابله با آنان برمیآیند. اما باید دانست که تفاوت این دو دسته با یکدیگر، تفاوتی شکلی است و نه ماهوی. اغلب این گروه نیز به دنبال تحریف تاریخ و القای نوع دیگری از سلطهگری و بهرهکشی از انسان بر اساس خرافههای مذهبی غیرمعتبر هستند و سردستههایی دارند که از لحاظ افکار ارتجاعی رقیبی ندارند. آنان نیز به نوع دیگری دچار خودبرتربینی و نفرتپراکنی و مصادره به مطلوب آثار و تألیفات محققان مستقل و آزاداندیش هستند و نژادپرستی و ناسیونالیسم را به شکل مذهبی و یهودستیزانه آن دنبال میکنند. چنانکه ملاحظه میشود، هر دو گروه به ظاهر متضاد، بهرغم پوستههای ظاهری و نقابهای متفاوت، وجه اشتراک زیادی با نازیهای آریاگرای هیتلری دارند.
آموزش تاریخ در جهان امروز تلاشی است برای آشنایی با واقعیتها و رویدادهای زشت و زیبای اعصار گذشته به منظور درک چشماندازی کامل و صحیح از روند تکامل بشری و ساختن حال و آیندهای بهتر بر اساس تجارب تاریخی. این هدف با بیان بلاملاحظه واقعیتهای تاریخی «همانگونه که بودهاند و نه آنطور که دوست داریم بوده باشند» صورت میپذیرد.* آموزش تاریخ در دنیای امروز همچنین تلاش بسیار جدیای است برای زدودن نفرت و رفع کدورتهای تاریخی و همبستگی و همزیستی جوامع بشری و نشان دادن نقشی که هر یک از آنان در پایهریزی تمدن و روابط انسانی داشتهاند. اما آنچه در دستگاههای آموزشی رسمی ایران و نیز در انبوهی از کتابها و نشریات و رسانهها و تریبونها رخ میدهد، آموزش یک سلسله خودپرستیهای شوونیستی و ادعاهای ضدتاریخی به منظور مقاصد و منافع روزمره و نفرتپراکنی میان مردم و جوامع بشری است. دستکاریهایی در تاریخ که موجب انحطاط آینده کشور و نزاعهای قابل پیشبینی میشود. چنانکه شواهد پیدایش آن کموبیش در اینسو و آنسو دیده و شنیده میشود. تجارب تاریخی یک قرن اخیر نشان میدهند که افتراقها و برتریطلبیهای ناسیونالیستی در هر جایی از جهان که سر بر آورد، موجب نابودی انبوهی از شهرها و قتلعام میلیونها انسان بیگناه شد.
با این همه، نقد این کتابهای درسی تاریخ به چند دلیل لازم به نظر نمیرسد. اول اینکه، اینگونه مطالب و خیلی بیشتر و حرفهایتر از اینها را به تفصیل و با ذکر انبوهی از منابع و مستندات در کتاب توقیف شده «باستانشناسی تقلب و رنجهای بشری» پاسخ دادهام. همان کتابی که آب در لانهها ریخته و چراغ در تاریکیها برافروخته و توقیف شدنش هم از افتخاراتش است. همچنین در باره باستانپرستی و کورشستایی عدهای از مقامات و مسئولان (بخصوص در باره مناسبات سیاسی- تجاری طایفه آقای احمدینژاد با مسئولان موزه بریتانیا) به دفعات نوشته و مناظرهها کردهام. تکرار آن نقدها برای افراد فهیم لزومی ندارد و برای افراد غیرفهیم تأثیری ندارد. دوم اینکه، اغلب دبیران دلسوز که میدانند اینگونه مطالب با اعمال نظر عدهای و به منظور «تبدیل دانشآموز به جنگجو» به کتابهای درسی راه مییابند، نه آنها را درس میدهند و نه از آنها درس میپرسند و در صورت لزوم، به تدریسی توأم با روشنگری روی میآورند. سوم هم اینکه، اغلب دانشآموزان، درسهای القائی مدرسه و از جمله درس تاریخ را جدی نمیگیرند و باور نمیکنند و اگر هم به ناچاری و برای کسب نمره بخوانند، هر چه زودتر آنها را از ذهنشان زدوده و به دور میافکنند.
عدهای نیز که به واقعیتها و فریادها و هشدارهای دلسوزان بیاعتنا باشند و به اینگونه مغزشوییهای خطرناک فرصت غلبه دهند و به زیر پرچم افتخارات عصر باستان بروند، قربانیان جنگهای آینده هستند. جنگهایی در خاورمیانه ستمکشیده که قرار است پس از تحریک احساسات تودهها و جایگزینی رادیکالیسم ملتگرایانه بجای رادیکالیسم مذهبگرایانه شعلهور شود و نوع جدیدی از سلطهگری و بهرهکشی از انسان را رواج دهد. جنگهایی که در صورت وقوع، باز هم سود هنگفت و دوجانبه ناشی از فروش تسلیحات و نابودی تأسیسات را نصیب کشورهای متحد استعماری میکند.
———————–
*این تصور نویسنده دقیق نیست. شماری از کارهای آکادمیک سودای حقیقت جویی دارند. اما بسیاری از آنها درگیر جانبداری های خاص نویسنده اند. در کتاب های درسی تاریخ در مدارس هم حقیقت جویی لزوما پایه تالیف نیست. چنانکه در تاریخ های مدرسه در بریتانیا از دوره استعمار هیچ سخنی مطرح نمی شود. کتاب درسی تاریخ برای سال دهم دبیرستان را از اینجا می توانید دریافت کنید و با نقد نویسنده مقایسه کنید. – راهک