مرتضی سیدی نژاد
کانال تلگرامی کتابنما
جاناتان سوییفت سفرنامه گالیور را سال ۱۷۲۶ میلادی به ناشر سپرد که می شود حوالی سال ۱۱۳۸ قمری یا به عبارتی ۱۱۰۵ شمسی. این سالها مقارن است با حمله محمود افغان به ایران و فروپاشی صفویه. طبیعی است که در آن سالهای سیاه و تباه هیچکس سراغی از آثار فرهنگی و ادبی نگیرد و ترجمه کتاب سوییفت هم باید بماند برای سالها بعد یعنی دوره مظفرالدینشاه و سال ۱۳۱۹ قمری تا مترجم السلطنه، ترجمه ای به فارسی آنهم نه از اصل انگلیسی اش بلکه از خلاصه فرانسوی آن را با نام «تفصیل مسافرت گولیور در مملکت لیلیپوت» به چاپ سنگی منتشر کند.
این ظاهرا نخستین ترجمه مترجم السلطنه حساب می شود و از او بعد از «گولیور» کتابها و ترجمه های دیگری هم به یادگار مانده است: ترجمه و تالیف تاریخ ملل قدیمه مشرق و یونان و ایران در ۱۳۲۸ قمری، شرح تاجگذاری شاه سلیمان صفوی و کتاب پندیات که هر دو در ۱۳۳۱ قمری منتشر شده اند. در کارنامه فعالیتهای او معاونت قنسولگری دولت فرانسه در بوشهر، مفتش عالیه در اداره مالیه فارس، ریاست اداره تحدید تریاک فارس، معلمیِ تاریخ و زبان فرانسه در دارالفنون، اخذ نشان شیر و خورشید و همچنین اخذ نشان صاحب منصب آکادمی دولت فرانسه نیز دیده می شود.
سال ۱۳۹۸ بود که ترجمه مترجم السلطنه به همت هاشم بناءپور در نشر مدید بازخوانی و ویرایش شد.
اما از چاپ سنگیِ گالیور تا چاپ سربی آن چهل سالی فاصله است. نخستین چاپ سربیِ گالیور، چهلمین کتاب از نشریات بریانی است که حسین بریانی شبستری در «بنگاه نشریات بریانی» به نام «سیاحت عجیب گولیور در کشور لیلیپوت و غولپیکران (یعجوج و معجوج)» (۱) و به ترجمه فریبرز ارباب علیعسگر (فریبرز عسگری) منتشر می کند. انتشار آن به شکل نشریات پیاپی هفتگی (هر هفته ۱۶ صفحه) از نوروز تا تیرماه سال ۱۳۲۰ که سال ورود متفقین و تغییر حکومت از پدر به پسر است به طول می انجامد. گالیور بریانی هم البته نه ترجمه ای از اصل کتاب بلکه از خلاصه آن است و بی هیچ یادی از ترجمه اول که از مترجم السلطنه باشد.
هرچند سرنوشت گالیور بریانی هم مثل آن ترجمه قبلی فراموش شدن بود و حالا نه از کتاب و نه از ناشرش، رد و نشانی جز در بعضی خاطرات باقی نمانده اما از همین کتاب و کتابهای دیگر بریانی مثل تارزان و جینگوز و فانتوما و مایک هامر که همه را برای نخستین بار و به شکل نشریات پیاپِی هفتگی به خوانندگان ایرانی معرفی کرد، می شود فهمید که «حسین بریانی» یا آن طور که بر روی جلد اولین کتابهای انتشاراتی اش آمده «بوریانی»، نبضِ خوانندگان جوان آن زمان را خوب در دست داشته است. حالا هم بازنشر گالیور بریانی بعد از حدود هشتاد سال که از چاپش می گذرد، بهانه ای برای یادآوری و نوشتن همین سطرهاست. (نسخه کاملی از گالیور بریانی: https://t.me/cinema_book/5407 )
این وسط دو ترجمه دیگر از گالیور هم هست که از نخستین کتابهای ترجمه به فارسی برای کودکان باید حسابشان کرد. اولی کتابچه ای ۲۰ صفحه ای به نام «مسافرتهای گولیور»، از نشریات یونایتد پُبلیکیشنز چاپ دهلی که در «سلسله انتشارات کتابخانه شیپور» منتشر شده و مربوط به اوائل دهه ۱۳۳۰ می شود.
دومین خلاصه کودکانه از گالیور هم در مجموعه ای به نام «چند داستان برای کودکان از ادبیات خارجی» قرار دارد که سال ۱۳۳۴در «انتشارات گوتمبرگ» (۲) به چاپ رسیده است.
و سرانجام به سال ۱۳۳۵ شمسی می رسیم که «بنگاه ترجمه و نشر کتاب» نسخه کاملی از گالیور را با ترجمه دکتر منوچهر امیری در ۵۲۹ صفحه منتشر می کند.
همان سال البته گالیور دیگری هم به ترجمه قازار سیمونیان در حال انتشار هفتگی بود و در پایان همان سال به نام «مسافرتهای گولیور» در «انتشارات گوتمبرگ» منتشر شد که منوچهر امیری در مقدمه ترجمه اش آن را «بازاریِ ملخصِ مغلوط» خوانده و به آن انتقاداتی وارد کرده است. (۳) (نسخه کاملی از این کتاب: https://t.me/cinema_book/5411 )
بعد از سال ۳۵ هم البته ترجمه ها و بازنویسی های بسیاری از نسخه های خلاصه شده گالیور انجام شده اما عجیب است که ترجمه فارسی دیگری از نسخه کامل نداریم و ترجمه منوچهر امیری را تنها ترجمه کامل گالیور به فارسی تاکنون و به گمانم تا پایان قرن چهاردهم شمسی باید به حساب بیاوریم.
پانوشت:
(۱) یأجوج و مأجوج درست است ولی این واژه ها را به همان صورتی که در کتاب آمده بود، آوردم.
(۲) گوتنبرگ درست است ولی این عنوان را به همان صورتی که در کتاب آمده بود، آوردم.
(۳) سفرنامه گالیور، جانثن سویفت، ترجمه دکتر منوچهر امیری، چاپ سوم: تهران ۱۳۵۲، صفحه ۴۴.