خوانش کتیبههای باستانی تنها کلید راهیافتن به دنیای باستان بود، اما خوانش آن تا قرن نوزدهم امکانپذیر نشد. تا اینکه رونوشتههای فردی دانمارکی بهنام «نیبور» مورد مطالعه قرار گرفت. این رونویسیها چه زمانی انجام شده بود؟ نیبور که بود؟ و چرا به ایران آمده بود؟
کتاب «عربستان خوشبخت» نوشتۀ «ترکیلد هانسن»، ترجمۀ «فرشید روهنده» که با همت انتشارات «دادکین» منتشر شده است، به این سؤالات پاسخ میدهد. ماجرا از این قرار است که در میانههای قرن هجدهم برای نخستینبار پادشاهی دانمارک گروهی از دانشمندان و کاشفان را راهی مشرق زمین میکند. این گروه پرماجرا یک روز سرد زمستانی با کشتیای بهنام گرینلند راهی آبهای خروشان میشوند تا سرزمینهای دور ناشناخته را بشناسند. مقصد آنها عربستان خوشبخت است. نامی که بر یمن گذاشته بودند. آنها در مسیر رسیدن به مقصد رؤیاییشان، یمن، مدتی در ترکیه و مصر میگذرانند. در مصر بهدنبال طور سینا میگردند و انجیلهای کهن را جستجو میکنند.
این سفر اما بههمین خوبیوخوشی پیش نمیرود، آنها در طول سفر چنان به ورطۀ ناشناختهها کشانده میشوند که حتی در خواب هم نمیدیدند. نیبور یکی از این کاشفان است که از میان همۀ مسافران راهی ایران میشود. او به تخت جمشید میرود و شروع به رونویسی از کتیبههای آن میکند. در این راه بیناییاش را از دست میدهد، اما دریچۀ خوانش کتیبهها را بهروی مردم جهان باز میکند.
کتاب «عربستان خوشبخت» برای نخستینبار در ایران از دانمارکی ترجمه و منتشر شده است. این کتاب راوی رازهای پنهان مسافران و فرازونشیبهای این سفر پرماجراست. در مراسم رونمایی این کتاب که از سوی مجلۀ بخارا و به همت «علی دهباشی» در کافه مانا برگزار شد، «احمد محیط طباطبایی»، رئیس ایکوم عنوان کرد: «روابط ایران و دانمارک برخلاف بسیاری از کشورهای اروپایی همواره برپایۀ دادن حق امتیاز در صنعت بوده است و، بر همین اساس، ما شاهد این هستیم که خط راهآهن که امروز جهانی شده است و حتی صنعت پنیرسازی در برخی از شرکتهای ایرانی وامدار این کشور هستند. جالب اینجاست که این گروه دانمارکی اعزامی به ایران هم خوانش کتیبههای باستانی ایران را مهیا کردند.»
«کامیار عبدی»، باستانشناس، نیز دربارۀ نقش مؤثر نیبور در خوانش کتیبههای باستانی توضیح داد: «نیبور بهدلیل اینکه کار اصلیاش نقشهکشی بود برخلاف بسیاری از افرادی که پیش از این از کتیبهها نقشبرداری کرده بودند، بسیار دقیق و به دور از ذهنیات شخصی رونویسیها را انجام داد و همین پایه و اساس کتیبههای باستانی در آینده شد.»
«فرزانه ابراهیمزاده»، پژوهشگر تاریخ، نیز از کارستان نیبور گفت که در اواخر دورۀ زندیه به ایران آمده و خاطراتش برای شناخت این دوره بسیار راهگشاست. او فردی کاملاً مشاهدهگر یود و بیش از آنکه تخیل خود را در ثبت مسایل پیش بگیرد، براساس واقعیتها دادههایش را ثبت و ضبط کرده است.
«فرشید روهنده»، مترجم این کتاب فارغالتحصیل رشته ایرانشناسی در مقطع کارشناسی و رشتۀ زبانها و جوامع خاورمیانه در مقطع کارشناسی ارشد، از دانشگاه کپنهاگ دانمارک است. از او تاکنون مجموعه شعرهای «سال صفر»، «شهر خاموش است»، «نامها و نشانهها»، «افشین در چنگال زمهریر»، «زن رؤیایی» و مجموعه داستانهای کوتاه «جمعۀ بیبی» و ترجمۀ گزیدهای از شعرهای هنریک نربرانت، شاعر دانمارکی، با عنوان «فرود» به چاپ رسیده است. او دربارۀ ترکیلد هانسن (۱۹۲۷ـ ۱۹۸۹)، نویسندۀ دانمارکی عنوان کرد که آثار ماندگاری از او به جای مانده و برجستهترین آنها «عربستان خوشبخت»، «سهگانه ساحل بردهها»، «کشتی بردهها» و «جزایر بردهها» است. او برای سهگانۀ خود دربارۀ بردهداری در دانمارک در سال ۱۹۷۱ بهترین جایزۀ ادبی «اسکاندیناوی» را دریافت کرده است.