راهنمای کتاب

Search
Close this search box.

کتابهای رایگان؛ خاطرات محمدعلی سپانلو

محمدعلی سپانلو که روز ۲۱ اردیبهشت درگذشت، در این اواخر در گفتگوی مفصلی با جمشید برزگر از زندگی و افکار و آثار خود گفته است که می توانید در بی بی سی فارسی تماشا کنید:
مصاحبه جمشید برزگر با محمدعلی سپانلو (انتشار در اوت ۲۰۱۲/ مرداد ۱۳۹۱)

اما ممکن است ندانید که او خاطرات خود را هم سال پیش از این برنامه در گفتگویی مفصل ثبت کرده و منتشر شده است. به همت باشگاه ادبیات این کتاب را می توانید از این پست دانلود کنید.

گزیده هایی از ۵۰ صفحه دوم کتاب (که گاه نقل به مضمون است ولی در معنا تفاوتی ایجاد نکرده):

ترجیح می دادم ادبیات بخوانم ولی فکر کردم حقوق هم خیلی از عالم ادبیات دور نیست. بعضی پایه های حقوق مثل “اصول” کمک می کند به نگرش انسان به ادبیات و بخصوص در نقد ادبی خیلی کمک می کند. (ص ۶۶) شرح لمعه و کتب شیخ صدوق را می خواندیم. استاد ما سنگلجی ضمن درس دادن بسیاری از خرافات را مسخره می کرد. (ص ۸۰)

هیچ وقت عضو حزبی نشدم. وقتی پاتریس لومومبا را کشتند در دانشگاه تظاهرات کردیم و من شعر “زنگی اسیر” را خواندم بعد دعوت ام کردند در دفتر نیروی سوم در بالاخانه سینما سعدی هم بخوانم. خواندم ولی عضو نیروی سوم هم نشدم. (صص ۶۷-۶۸) شاگرد درسخوانی نبودم. فقط در آخر سال درس می خواندم و نمره ای می گرفتم. (ص ۸۴)

سیمین بهبهانی هم در دانشکده ما بود ولی یک دو سال بالاتر. شاعر شناخته ای بود و نماینده ادبیات کلاسیک شناخته می شد و ما که نوپرداز بودیم با او مخالف بودیم و من یک مقاله تند و توهین آمیزی نوشتم. الان البته دوستان صمیمی هستیم. (ص ۸۴)

غربزدگی آل احمد درآمد من دانشجو بودم. یادم هست کتاب را دست به دست می بردیم و دور هم جمع می شدیم و می خواندیم. (ص ۸۶)

چرا داستان نویسی را رها کردید؟ یکبار به شوخی به نادر ابراهیمی که همین را پرسیده بود گفتم وقتی آدم یک شعر ده صفحه ای می نویسد می گویند یک شعر بلند نوشته ولی وقتی یک داستان ده صفحه ای می نویسد می گویند یک داستان کوتاه نوشته. (ص ۹۲) من ترجیح می دهم کار کوتاه تر را انجام دهم این بود که شعر را انتخاب کردم. ترجمه را هم بیشتر برای دستمزد انجام می دادم.

از کتابهایی که ناراضی بودم همه را بازنویسی کرده ام. الان از کتابهایم راضی ام. (ص ۹۲) بیشتر حق الترجمه اولین کتاب ام را ساندویچ خوردیم! (ص ۹۸)

ما از مدرنیست های خاص آن دوره بودیم. مجله سخن اعتدالی حرکت می کرد ولی “جُنگ طرفه” ادامه مدرنیسم تندرو بود. من و اکبر رادی و مهرداد صمدی و نادر ابراهیمی جوانانی بیست و چندساله بودیم که آن را منتشر می کردیم. (ص ۹۵)

بن بست ها و شاهراه، خاطرات سپانلو در گفتگو با محسن فرجی و اردوان امیری نژاد، استکهلم: نشر پن پاب، ۲۰۱۱.

https://ketabkhanehjadid.files.wordpress.com/2014/08/bonbastha-o-shahrah.pdf

همرسانی کنید:

مطالب وابسته