فرنوش امیرشاهی
پلاک ۵
مروری بر کتابهای خاطرات و مصاحبه هاى مقامهای مسئول و مراجع مذهبی ایران نشان مى دهد که آنها چندان از همسرانشان و نقش و جایگاه آنها در زندگى اجتماعى، سیاسى و مذهبى خود حرفى نمىزنند.
صدایش به وضوح مى لرزد. با نگاهى خیره مى گوید: «دکترها تشخیص سرطان دادند. خیلی سخت گذشت. زندگیام را فروختم و هزینه کردم اما نشد. همسرم فوت کرد و خوب نشد. این اتفاق هنوز هم کنارم راه میرود. اینقدر عاشقش بودم که بعد از این همه سال حتی جرات نکردم به زن دیگری نگاه کنم.» – ویدئوی این سخنان علی ربیعی، وزیر کار و امور اجتماعی دولت حسن روحانی که زمستان گذشته در «جشنواره سلامت» صحبت کرده بود در شبکههای اجتماعی دست به دست شد. (دقیقه ۷:۴۵ را اینجا ببینید)
لحن او در توصیف از دست دادن همسرش و اشکهایی که از گونهاش جاری میشود، در تاریخ جهموری اسلامی سابقه ندارد.
مروری بر کتابهای خاطرات و مصاحبههاى مقامهای مسئول و مراجع مذهبی، نشان مىدهد که آنها چندان از همسرانشان و نقش و جایگاه آنها در زندگى اجتماعى، سیاسى و مذهبى خود حرفى نمىزنند. عموما تنها به ذکر خاطراتى مختصر از نحوه ازدواجشان در چارچوب عرف و سنت و نیز کلیتى از صبر، تواضع، آرامش و خانه دارى زنان مقامات بسنده شده است.
یکی از نمونههای عمومى شده از روابط خصوصى یک مقام نظام جمهورى اسلامى، نامههای عاشقانه آیت الله خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی به همسرش خدیجه ثقفى است که از جمله در یکی از آنها که در سال ۱۳۱۲ شمسى از بیروت نوشته و در کتاب موسوم به «صحیفه امام» چاپ شده عبارات عاشقانهای درباره او به کار میگیرد.
آیت الله خمینى نامهاش را با «تصدقت شوم، الهى قربانت بروم» شروع کرده و جا به جا با ذکر اینکه «صورت زیبا»ى همسرش در «آیینه قلبش» منقوش است، از دورى «محبوب عزیزش» گله کرده است.
این نامه، یکى از معدود روایتهاى موجود در این حوزه است. با این حال نمىتوان نقش خدیجه ثقفى (بانو قدس) را در علنى شدن روابطش با شوهرش نادیده گرفت. همسر آیت الله خمینى، از دسته زنانى است که خود درباره میزان علاقه و احترام همسرش گفتوگو کرده است.
به جز خدیجه ثقفی، «عفت مرعشی» همسر اکبر هاشمی رفسنجانی نیز به واسطه موضع گیریهای سیاسی، همچنین روحیه مبارزه طلبانه و اقدامی که در خرداد سال ۵۸ برای نجات جان همسرش از تروری نافرجام انجام داد، بسیار شناخته شده است. هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در خاطرات روزانهاش بارها به نام «عفت» اشاره کرده است.
اکبر هاشمی رفسنجانی در کتاب خاطراتش در سال ۶۵ مینویسد «عصر آقای رحمانی محافظم و مهدی فرزندم از جبهه تلفن کردند و خداحافظی نمودند و گفتند عازم خط مقدم برای عملیات هستند… عفت نیست و خبر ندارد، لابد خواب خواهد دید.»
با این حال٬ بسیاری از همسران مقامات، به ویژه مسئولان بلندمرتبه نظام که میتوانند به تعبیر غربی آن نقش «بانوی اول» را برعهده گیرند؛ ناشناخته هستند.
«منصوره خجسته باقرزاده»، همسر آیت الله على خامنه اى، از این گروه است. او هرگز در هیچ مراسمی کنار شوهرش دیده نشده است. آقای خامنهای هم در کتاب «شرح اسم» زندگینامه وی (از سال ۱۳۱۸ تا ۱۳۵۷) که به قلم هدایت الله بهبودی نوشته شده، هر جا نامى از او برده، به بیان خاطراتى مختصر و گذرا از همراهى و صبورىاش اکتفا کرده است.
از جمله در بخشى از این کتاب به نقل از آقای خامنه اى آمده است: «همسرم هیچ وقت اظهار نگرانى و گله مندى از دست من نکرده، حتى مشوق من در قضایاى عدیده اى هم بوده [است.]»
منصوره خجسته در تنها گفتوگوی موجودش بیش ازاو دو دهه قبل با یک نشریه آلمانی میگوید «هیچ مسئولیت رسمی بخصوصی ندارد» و بزرگترین نقش خود را «حفظ جو آرامش خانه» میداند.
چنین جایگاهی برای همسران روسای جمهور پس از انقلاب و سایر مسئولان حکومتى نیز کماکان وجود داشته است. دیگرانى هم که دست به قلم شدهاند، خیلى گذرا از شرکاى زندگى خود نوشتهاند. به عنوان نمونه على اکبر ناطق نورى، در کتاب خاطراتش روایت کرده که «سال ۱۳۴۶ تصمیم به ازدواج گرفته» و مادرش «که به دنبال انتخاب همسر برایش بود» به خواستگارى «دختر آقاى رسولى محلاتى» مىرود و همان سال عقد کردهاند.
او که رئیس بازرسى دفتر آیت الله خامنه اى است درباره زندگى مشترکش نوشته: «خانم را برداشتیم و به جنوب شهر در سید نصرالدین آوردیم. انصافاً خانم اینجانب خیلی صبور و باتحمل هستند. در دوران مبارزه زیاد بر گردن من حق دارند و بعد از انقلاب همهٔ کار خانه، حتی ثبتنام بچهها و امور درسی آنها به گردن ایشان افتاد.»
هر هفت رئیس قوه مجریه از ابتدا تا امروز نیز تنها وقتی طرف سوال رسانهها قرار گرفتهاند، از نحوه ازدواج سنتی خود گفتهاند و آنگاه از حلم و همراهی آنان تقدیر کردهاند. حتی نام همسر حسن روحانی را تا اوج گرفتن انتخابات ریاست جمهوری پیشین کمتر کسی میدانست.
این رویه البته چند سالى است همگام با رشد فرهنگ عمومى جامعه رو به تغییر است. همسران تعدادى از نامزدهای انتخابات ریاست جمهورى در کنار شوهرانشان به میدان مبارزه قدم گذاشتهاند. در دو انتخابات گذشته، همسران محمدباقر قالیباف، مهدى کروبى، محسن رضایى، میر حسین موسوى، محمود احمدىنژاد و محمدرضا عارف در کارزار انتخاباتىشان فعال بودند. با این حال هیچ کدام همچون زهرا رهنورد به ایفاى نقش سیاسى نپرداخته و هیچ یک از نامزدها نیز همانند میر حسین موسوى از عملکرد مستقل رهنورد فراتر از شریک زندگىاش حمایت نکرده است.
مواضع و عملکرد میرحسین موسوى نسبت به نقش و جایگاه شریک زندگىاش در میان مسئولان و علما عمومیت ندارد. از همین روست که وقتى على رییعى در مقابل دوربین رسانهها با صدایى لرزان و چشمان گریان از همسرش سخن مى گوید، مىتوان ادعا کرد که دست به اقدامى بى سابقه زده است.
با اینکه همسران مقامات با تغییر تابوهاى اجتماعى، به تدریج رخصت خروج از «اندرونى» و نقش آفرینى در عرصه هاى مختلف را یافتهاند، اما در نگاه عمومى مردان سیاست و مذهب به آنها، همچنان عرف و سنت چیره است. به همین دلیل هم در کتاب هاى خاطرات و مصاحبه هاى رسمى، زنان نقش کمرنگ و گذرایى دارند.
* شرح عکس: از راست لیلی کوچکزاده (همسر وزیر بهداشت)، همسر حسین فریدون، صاحبه عربی (همسر حسن روحانی)، منیژه جهانگیری (همسر اسحاق جهانگیری). منبع: ایسنا
————
با افزودن لینک ویدئوی علی ربیعی در جشنواره سلامت