سرودههائی از هادی خرسندی که در سه چهار دهه گذشته به نقل و به تکرار در رسانههای گوناگون آمده و بعضی آنها به گفته طنزآمیز خودش شهرتی بیش از سرایندهاش پیدا کرده (!)، اکنون در قالب کتابی نفیس به همت نشر باران به دست علاقه مندان میرسد.
هادی خرسندی در مقدمه کتابش مینویسد: «خوشحالم کتاب را تقدیم آنانی کنم که از خواندن و شنیدنِ پراکندۀ سروده های من در رسانه ها و سایت های اینترنتی به ستوه آمدهاند و همه را یکجا میخواهند که بگذارند کنار!» و البته اشاره شوخ طبعانه خرسندی به علاقه مندان بسیاری است که در این سالها سراغ کتاب او را میگرفتند.
او همچنین میگوید «در این کتاب جای نیمی از سروده های عزیزم خالی است که دلم براشان تنگ میشود.» …. و در پی آن وعده «به زودی» برای انتشارات بعدی میدهد.
«شعرانه» واژهی تازهای ست که خرسندی برای کارهای شاعرانهاش ساخته و تنها سرودههای او را نمایندگی میکند، چرا که او اطلاق لفظ «شعر» یا «نظم» را به کارهای خود نمیپسندد یا مناسب و فراگیر نمیداند. در این مورد مقالهای تحلیلی از دکتر اسماعیل نوری علا در کتاب «شعرانه» آمده است.
یکصد و شصت شعرانهای که در جلد اول کتاب آمده در مجموع تاریخچهی تلخ و شیرین سی و اندی سال گذشتهی سرزمین ما و مردمش در داخل و برونمرز است. خرسندی در مقدمه میگوید: «غافل نبودیم که سروده هائی که بر خبر بخصوصی سوار است و با گذشت زمان از داغی و شیرینی افتاده است، در این کتاب نیاید، مگر اینکه اگر خبر کهنه شده باشد، موضوعش از تازگی نیفتاده باشد و حکایت همچنان باقی. بعضی سروده ها هم با اشارۀ مختصری، از اولش تازهتر شد!»
انتشار «شعرانه– جلد اول» بویژه برای آنان که بعضی سرودههای خرسندی را نشان کرده بودند و سراغ میگرفتند و البته برای همه دوستاران طنز سیاسی – اجتماعی فارسی خبری شیرین است و به امید انتشار جلد دوم شعرانه به قول خودش «به زودی».