روزنامه فرهیختگان
مثال بارز داستانهای در آستانه موفقیت اما ناکام، داستان «چیزی که هست و نیست» از مجموعه حاضر است. داستان با ترفند دیالوگ به جای نشان دادن همه اتفاقها به گفتن آنها بسنده میکند و همه رفتارها و انتقادها نقل قول میشوند. داستان در آستانه تولد، میمیرد. اگرچه تمامی داستانهای مجموعه با استفاده از ایده حسرت و کمک از تم نوستالژیک سعی دارند همذاتپنداری مخاطب را برانگیزند، همانطور که گفته شد به سمتی نامشخص میروند و امکان ارتباط کامل نویسنده و مخاطب را از داستان میگیرند. یکی دیگر از دلایل این اتفاق، اتخاذ راوی نامناسب است. «من راوی» برای نویسندههای جوان همیشه این آسیب را دارند که داستان را از دست راوی به دست نویسنده بسپارند و روایت سابجکتیو را سریعا به خویشتننویسی ببازند.
در کنار همه این نقدها به مجموعه داستان «پاهای آویزان آن زن» باید داستان «چوری» را یک داستان بسیار موفق دانست. داستانی که ایده، شخصیت پردازی، فضاسازی، حادثهسازی، گرهگشایی و پایانبندی درستی دارد. داستانهایی شبیه «چوری» به خاطر نوع نگاه هوشمندانه به ایده و پرداخت داستان، در ادبیات ایران غنیمت هستند. داستانی که گذشته و حال را به هم پیوند میزند و تکرار نافرجام تاریخ را بسیار نامحسوس روایت میکنند.
«چوری» آینده شکیباست، دخترعمویش با آمریکاییها میرود و او سالهاست خیره به باغی است که حالا شکیبا در آن روزهایش را شب میکند و دخترعموی رفته، همان ممد است که حالا در دانشگاه تهران «مهندسی کشاورزی» میخواند. هر چه علیخانی عناصر داستانی را در دیگر داستانها به تنهایی – هر چند با مهارت – به کار برده، اما در این داستان همه قابلیتهایش را جمع کرده و داستان موفقی ساخته است. «چوری» در چند صفحه تاریخ را روایت میکند، سرگذشت آدمهایی که میمانند و دیگری که میرود. «چوری» برای دختر داستان حکم دیگری را دارد، واقعیت پذیرفته نشده اوست. «چوری» ناخودآگاه دختر است، گوساله مرده متولد شده از گاوه نر شکیبا و گاو ماده ممد است. داستان «چوری» به علت نگاه ناب علیخانی و شناخت ریزبینانه او از مفهوم داستان به معنای خاص، میتواند به یک الگو در داستاننویسی ایران تبدیل شود.
باز هم باید این نکته را تکرار کرد که در سایر داستانها علیخانی داستانهایی نوشته شده که فقط تعدادی از عناصر داستان در آن به حد اعلای خود رسیدهاند، اما در این داستان همه آن استادی را یکجا جمع کرده و داستانی آفریده که بسیار خواندنی و بهیادماندنی است. مجموعه داستان «پاهای آویزان آن زن» نوشته الاهه علیخانی به خاطر همین یک داستان، میتواند به مجموعهای فراموشنشدنی تبدیل شود. امید است مجموعه داستانها و رمانهای بیشتری از این بانوی نویسنده در آینده بخوانیم.