منیره پنح تنی
اطلاعات حکمت و معرفت
معماری اندیشی
نوشته پتر زومتور Peter Zumthor
ترجمه علیرضا شلویری
تهران: حرفه هنرمند، ۱۳۹۴
مطالعه کتابی که فضایی میان فلسفه و ادبیات و معماری داشته باشد، تجربه ای نیست که زیاد اتفاق بیفتد. این اواخر به خاطر تمرکز بر مباحث مربوط به معماری و پدیدارشناسی مکان، کتاب هایی از این دست را بیشتر می خوانم. اما تمام لذت کتاب «معماری اندیشی» به خاطر فضای خلاقانه ای است که نویسنده اش برای خواننده می سازد و یا بهتر بگویم می نوازد، فضایی که به سختی می توان نام فلسفه، ادبیات یا معماری بر آن نهاد؛ هر چند این کتاب اثری درباره معماری باشد.
«معماری اندیشی» کتابی است که سر و کارش با ذوق خواننده است؛ پس حوزه تخصصی خواننده هر چه باشد می تواند با لذت، کتابی ادیبانه با اندیشه های ظریفِ فیلسوفانه به زبانی ساده در “قالب” معماری بخواند. کتاب معماری اندیشی کتابی است به قلم پتر زومتور، معمار هفتاد و دوساله سوئیسی، دارنده جایزه پریتزکر، که یکی از درخشانترین و تأثیرگذارترین چهرهها در جمع معماران معاصر است. زومتور اهل فرش قرمز نیست، به جریانات روز و حاشیهها بیاعتناست و همراه با همسرش آنالیزا ـ که نویسندهای نامدار است ـ در گرابوندنِ سوئیس زندگی میکند. در روستای هالدناشتاین با چیزی حدود یکهزار نفر جمعیت. از سال ۱۹۷۳ آتلیه معماریاش را در این روستا تأسیس کرده و با حدود ۲۵ نفر از همکاراناش مشغول به کار است. زومتور عاشق موسیقی است و گاهی کونتراباس هم مینوازد. او اهل «سکوت» و «کار صبورانه» است. در گفت و گوهایی با علیرضا شلویری چه در زمان حضورش در ایران و چه هنگام اقامتش در برلین از او در باره این کتاب پرسیدم. به گفته شلویری، «زومتور، در مقام معمار، به “شأن” چیزها، به “راز” چیزها عشق میورزد و در تمام گزارههای کتاباش جلوه ای از این اشتیاق را پیش چشم خواننده ترسیم میکند. پی بردن به ذات اصیل چیزها.» ـ شاید این مناسبترین عنوان فرعی برای کتابی باشد که در فارسی به «معماریاندیشی» ترجمه شده است. هنگامی که از شلویری درباره معماری اندیشی پرسیدم، چنین پاسخ داد:
«معماریاندیشی ترجمه اصطلاح آلمانی Architektur Denken است. ترکیبی نامتعارف که در زبان مبدأ هم قدری غریب مینماید. غریب از این لحاظ که فعل denken که معنایاش اندیشیدن است، در چنین مواردی معمولاً به صورت denken an etwas (اندیشیدن به چیزی) یا nachdenken über etwas (اندیشیدن درباره چیزی) به کار میرود. اما زومتور در عنوان کتاب آگاهانه از به کار بردن اضافاتی مثل «به» یا «درباره» پرهیز میکند، تا از همان ابتدا خواننده را با این نکته روبهرو کند که نویسنده این کتاب در «باره»ی معماری نمیاندیشد، بلکه در «قالب» معماری میاندیشد. معماری را زندگی میکند. یا به بیانی دیگر: از درون معماری به معماری میاندیشد. و این همان تفاوتی است که میان بازیگر و تماشاگر تئاتر وجود دارد. از این دو یکی نقش را «زندگی» میکند و دیگری آن را «تماشا». کار زومتور هم در این کتاب آشکارا از جنس کار بازیگری است: به تجربههای زیسته میپردازد و نه صرفاً به مشاهدات.»
بر همین اساس است که زومتور از همان ابتدا ـ و بعدتر در جایجای کتاب ـ به خواننده یادآوری میکند که او اعتقادی به دوگانگی سوژه و ابژه ندارد و این درک مستقیم پدیدههاست که نزد او از اصالت برخوردار است و راه را برای خلق بنایی میگشاید که «فقط یک بنا باشد، بازنمودِ چیز دیگری نباشد، تجلی خالص ذات خود باشد.» شلویری همچنین، توضیح روشنگری درباره نحوه اندیشیدن زومتور به معماری می دهد:
«زومتور در مقام یک معمارِ اندیشمند تلاش میکند بیواسطه و بیفاصله، از دل معماری، معماری را بیاندیشد، چیزها را از آن خود کند، و نتیجه را در قالب گزارههایی ناب و عمیق در اختیار خوانندهاش بگذارد. در کتاب سخن از تمام عرصههایی به میان میآید که یک معمار (هنرمند) در زندگی حرفهایاش با آنها سروکار دارد. اما بیش از هر چیز بر «تجربه» و «درک حسی» معمار از محیط پیراموناش تأکید میشود.»
زومتور در سراسر کتاب در پی دستیابی به «هسته سختِ زیبایی» است و در این مسیر همواره خواننده را با خود همراه میکند و با یادآوری نمونهها و شواهدی از تجربیات زیسته، او را نسبت به درک زیبایی حساس و کنجکاو میکند. پس به جاست دوباره تأکید کنم که خواننده «معماریاندیشی» الزاماً معمار نیست، بلکه هر ذهن کنجکاو، خلاق و آفرینشگری است که زاویه تازهای برای اندیشیدنِ چیزها و کشف محیط پیرامون خود جستوجو میکند. معماریاندیشی مجموعهای است از گزارههای نابِ پدیدارشناسانهای که خواننده را با نگاه خاص، نکتهسنج و حساس زومتور به محیط پیراموناش و به چیزها آشنا میکند. کتاب حاصل تجربههای زیسته زومتور ـ و نه نظریات انتزاعی ـ است و این امکان را برای ما فراهم میکند که به یاد داشته باشیم: یگانه راهِ دریافت معماری «چشم» نیست، بلکه باید تمام حواس را به خدمت گرفت و «حضور تنانی» را یکسره به ابزار درک و دریافت بدل کرد.
معماریاندیشی، در عین حال، نوعی شیوه خاص معمارینویسی را به ما ارائه میدهد که اصالتاش را از نگاه فرد و تجربههای زیستهاش میگیرد و نه از معلومات و دانش نظری. در بخشی از کتاب زومتور درباره کیفیت های هنری یک اثر معماری چنین نوشته است: «به اعتقاد من، یک اثر معمارانه تنها زمانی می تواند از کیفیت های یک اثر هنری برخوردار باشد که ترکیب فرم ها و محتواهایش اتمسفر پرقدرتی بیافریند که بتواند ما را تحت تأثیر قرار دهد. این هنر، یعنی تبدیل عناصر و فرم های مادی به حس ها و دریافت های بشری، با پیکربندی های جذاب یا نوآور نسبتی ندارد، بلکه با بینش و شناخت شهودی، فهم، و بیش از همه با حقیقت در ارتباط است. و چه بسا شعر همان حقیقت نامنتظر است؛ حقیقتی که برای آشکارگی به سکون و آرامش نیاز دارد، شکل بخشیدن به این توقعِ آرام وظیف هنری معماری است، چرا که بنا خود هرگز شاعرانه نیست. بنا صرفا می تواند دارای کیفیت های ظریفی باشد که در لحظه هایی خاص، امکان فهم چیزی را برای ما فراهم می کنند که پیشتر، این گونه قادر به فهم آن نبوده ایم.»
کتاب «معماریاندیشی»، نوشته پتر زومتور با ترجم علیرضا شلویری در روزهای پایانی سال ۱۳۹۳ از سوی نشر «حرفه هنرمند» منتشر شده است. نقد و بررسی آثاری از این دست، از یک سو نقطه آغازی است بر طرح و بسط گفتمان تازهای که بر آرای نویسنده اثر استوار است و از سوی دیگر پرتوی است بر گفتمان معماری معاصر ایران.
فصل های هشتگانه کتاب در ترجمه فارسی:
نگرشی دیگر به چیزها
هستهی سخت زیبایی
از عشق به چیزها، تا خودِ چیزها
کالبد معماری
آموزش معماری، آموختن معماری
آیا زیبایی شکل دارد؟
جادوی امر واقعی
نور در چشمانداز
مشخصات کتاب در آمازون: اینجا