خواننده به مثابه استعاره؛ کتابی در باره کتاب

مهدی خلجی

دیروز کتاب «مسافر، برج و کِرم؛ خواننده به مثابه‌ی استعاره» نوشته‌ی آلبرتو منگِل (Alberto Manguel) را خواندم؛ کم‌حجم، ولی شیوا و گیرا – و باب دندان هر کس که کتاب‌شیدا، کتاب‌باز، کتاب‌خوان و به قول کریم امامی «کتابنده» است. این کتاب درباره‌ی کتاب است و استعاره‌هایی که از قدیم درباره‌ی خواننده و کتاب به کار برده می‌شده: خواننده‌ی کتاب چونان مسافر جهان، کتاب خود به مثابه‌ی جهان، خواننده چون کِرم کتاب یا برج‌نشین، دور از جامعه و حتا دور از خلوتِ تنهایی با خودش. منگل تاریخ و تبار این استعاره‌ها را در آثار ادبی کاویده و نشان داده که این استعاره‌ها درباره‌ی کتاب و خواننده و نیز درباره‌ی کسانی که آن‌ها را ابداع کرده و به کار برده‌اند، به ما چه می‌گویند. او این همه را نه با زبان سرد و خشکِ دانشگاهی که در نثری زنده و روایتی پرتپش بیان می‌کند.

این چهارمین کتاب منگل است که به قول خودش در کتاب بالا «با نفس‌های» منِ خواننده، برای من، جان گرفته است. «کتاب‌خانه در شب» او تأملی است درباره‌ی معنای کتاب‌خانه؛ تأملی که حسّ شخصی، تاریخ ادبیات و مشاهداتِ گوناگون‌اش از کتاب‌خانه‌ها در آن به هم آمیخته است. «تاریخ خواندن» که احتمالاً پرآوازه‌ترین کتاب اوست و کتاب «فرهنگِ جاهای خیالی» که همراه جیانی گادلوپی نوشته است؛ شرح حدود ۱۲۰۰ جایی که وجود ندارند و تنها خلق ذهنِ نویسندگان بزرگ از هومر تا امروزند.

باقی آثار این کتاب‌شیدای فرهیخته، چالاک‌خوان و چابک‌نویس هم باید خواندنی باشند از جمله کتابی که درباره‌ی بورخس نوشته با عنوان «با بورخس». منگل هم‌شهری بورخس است و وقتی بچه‌مدرسه‌ای بوده و در کتاب‌فروشی انگلیسی‌زبان و آلمانی‌زبانِ پیگمالیون در بوئنوس آیرس کار می‌کرده، بورخس را که مشتری کتاب‌فروشی بوده می‌دیده است. هم چنین، کتابِ «یادداشت‌های روزانه‌ی خواندن؛ تأملات شورمندانه‌ی یک خواننده طی یک‌سال خواندن» که خود حکایتی غریب دارد.
آثار او همه بر گردِ کعبه‌ی کتاب طواف می‌کنند.
نمی‌دانم آیا اثری از او تا کنون به فارسی برگردانده شده یا نه.

————————-
The Traveler, the Tower, and the Worm: The Reader as Metaphor

همرسانی کنید:

مطالب وابسته