شهزاده سمرقندی
رادیو زمانه
گفتوگو با یولتان صادقوا، مترجم روسیزبان به مناسب هشتاد سالگی فروغ
یولتان صادقوا مترجم اشعار شاعران معاصر ایران به زبان روسیست. او از معدود مترجمانیست که آثار ادبی را از اصل فارسی آن به روسی ناب ترجمه میکند. به خصوص اشعار فروغ فرخزاد را با عشق و علاقه ویژه پیگیری میکند و آن طور که خود او در گفتوگو با رادیو زمانه گفت با فروغ زندگی میکند.
یولتان صادقوا متولد شهر کازان، پایتخت تاتارستان است. او بیست و شش سال دارد اما ده سال است که در مسکو به سر میبرد و مشغول کارهای پژوهشی ادبی و جامعهشناسیست.
ترجمههای او در سایتهای مختلف ادبی روسیه و هم در روزنامههای ادبی به چاپ رسیده است. به ویژه “ناویی میر” که از بزرگترین مجلههای ادبی روسیه است، تصمیم دارد به تازگی چند ترجمه او از فروغ فرخزاد را منتشر کند.
محبوبیت فروغ در سرزمین روسزبانها
یولتان صادقوا با تاسف میگوید اشعار معاصر ایران در کشور های روسیزبان به طور باید و شاید شناخته نشده است. دلیل آن را ترجمههای غیرحرفه ای و سطحی میداند. او معتقد است که فروغ را در زبان روسی نمیشناسند وگرنه عاشق او می شوند. یولتان از تجربه خود میگوید که وقتی در یکی از برنامههای ادبی در شبکه تلویزیونی ترجمه تازه خود را از شعر های قبل از دفتر “تولد دیگر” او به زبان روسی میخواند “حاضران و بینندگان این برنامه لبریز از احساس شده بودند و حتی اشک در چشمانشان حلقه زده بود.”
یولتان میگوید قبل از ترجمههای او نیز تلاشهایی برای برگردان کردن اشعار شاعران معاصر ایران شده است اما به قول یولتان این ترجمهها بیشتر تحتاللفظیست و روح و فضای شعر معاصر ایران را منتقل نمیکنند. او معتقد است که تسلط بر دو زبان و دو فرهنگ برای ترجمه شعر کافی نیست. مترجم باید با تمام وجود شاعر و قلب حساسی داشته باشد.
یولتان با تمام وجود شاعر است و عاشقانه شعر میخواند و شعر برای ترجمه انتخاب میکند. او میگوید آشنایی با شعر معاصر ایران او را با دنیای زیبایی آشنا کرده و میخواهد در آن بماند و قصد ندارد به این زودیها از آن بیرون آید.
در پاسخ به این سؤال که روسها تا چه حد فروغ را میشناسند میگوید روسها در کل همچنان ادبیات کلاسیک ایران را با علاقه دنبال میکنند. در دانشگاه نیز به ما تا نیما یوشیج را میآموزاندند. اما از نیما به بعد هر شاعری در ایران سر زده ما آشنایی زیادی با او نداریم. خود من بعد از فارغ التحصیل شدن از دانشگاه تازه شروع کردم به آموختن ادبیات معاصر ایران. یولتان میگوید فروغ را در کازان در زادگاه او نیز تنها افراد معدودی از ادبیان و شاعران و استادان دانشگاه میشناسند.
فروغ در زبان روسی
میخایل سیلنیکاف، شاعر و مترجم روس معتقد است “شعر ترجمه پذیر نیست”. او این حرف را در دفاع از ترجمههای اشعار ملل مختلف به روسی گفته است. وقتی اشعار فروغ را با ترجمه روسی گوش میدهم یا اشعار ترجمه شده آنا اخماتوا را به فارسی به این فکر میکنم که چه قدر روح شاعر با زبان مادریاش پیوند خورده که در زبان دیگر حس و حال خود را از دست میدهد. از یولتان میپرسم چه طور با این حس کنار میآیی؟ روح فروغ را به روسی چه طور ممکن است که برگردان کنی؟ میگوید من از استعدادی برخوردارم که زود روح شاعر و روح زبان را تشخیص میدهم، همان طور که از حافظه خوبی برخوردارم. از همان دفعه اول که شعری را میخوانم میتوانم درک کنم که این شعر را میشود ترجمه کرد یا خیر. او معتقد است که شعر فروغ در مقایسه با شعر شاملو راحتتر ترجمه میشود. هرچند نه همه اشعار او. او از مجموعه “دیوار” و “اسیر” فروغ که از دفاتر اولیه او و قبل از دفتر “تولدی دیگر” است به عنوان شعرهایی یاد میکند که ترجمه آنها سخت است. اما عقیده دارد که دفتر “تولدی دیگر” به راحتی به زبان روسی ترجمه میشود و میتوان سخت کوشید تا چیزی را در راه ترجمه از دست نداد.
از او میپرسم با احمد پوری، مترجم اشعار آنا اخماتوا به فارسی آشنا هستی؟ میگوید آشنایی ندارم اما در سفر بعدی که در برنامه دارم پرس و جو خواهم کرد. یولتان میگوید در حال کشف فضای ادبی و شعر ایران معاصر است و از این که به تازگی با سرایندگان شعر حجم در ایران و پیروان این جریان شعری در ایران آشنا شده بسیار ذوق زده است.
او به شاعران جریان کوبیسم و کوبا-فوتوریستها در شعر قرن بیستم روسیه علاقه دارد. نمونههای فارسی این نوع شعر او را به وجد آورده و علاقه او به شعر معاصر ایران را افزایش داده است. یولتان میگوید جهان نو شعر معاصر ایران برای خوانندگان روسی تا به حال پوشیده مانده است و آشنایی و علاقه روسیزبانها متاسفانه محدود به ادبیات کلاسیک و شعر نو تا نیمای ایران است.
با فروغ اما از طریق فیلم کیارستمی آشنا شدم
یولتان میگوید پدربزرگش که پزشکی شناختهشده در تاتارستان است، “از ابن سینا این قدرتعریف میکرد که من بالاخره عاشقاش شدم. کتابخانه بزرگی داشتیم و هنوز هم داریم که من در نوجوانی آن را به پناهگاه خودم تبدیل کرده بودم. با غزلیات نظامی و رباعیات خیام آشنا بودم. فرهاد و شیرین علیشیر نوایی را دوست داشتم”. او میگوید: “در واقع دانشمندان و روشنفکران تاتار از قدیم به زبانهای عربی و فارسی تسلط داشتند. من شنیده بودم که اجداد ما اعتقاد داشتند که زبان فارسی دومین زبان بهشت است.”
اما آشنایی او با شعر نو ایران از طریق سینما صورت گرفت؛ از طریق فیلم “باد ما را با خود خواهد برد” ساخته عباس کیارستمی. یولتان میگوید “من تقریبا ده بار فیلم را برگرداندم که تنها این شعر را باز و باز گوش کنم” و از بر میخواند:
گوش کن وزش ظلمت را/ من غریبانه به این خوشبختی مینگرم/ من به نومیدی خود معتادم…
خودم را پیدا کردم
“من با این که بیست و شش سال دارم خودم را و راه خود را زود پیدا کردم. وقتی به ترجمه شعر معاصر ایران شروع کردم نوری در زندگی خود و در راه آمده خود دیدم. قبلاً تجربههایی در نثرنویسی داشتم اما زندگیام پر از درام و تراژدی بود و نیمپیکر سوفوکل، پدر تراژدی را که تقریبا همیشه همراه خود داشتم فروختم و زندگی تازه ای را شروع کردم. ترجمه اشعار معاصر ایران نور تازهای در زندگی من است.”
معنای واژه “یولتان” راه پرنور است و او معتقد است که شاید بتواند با این عشق و علاقه مشعل روشنی برای خواننده روسزبان از شعر معاصر ایران آورد.
زیارتهای ناکام از مزار فروغ
یولتان تا حال چند بار به ایران سفر کرده است و تلاشهای او برای بازدید از آرامگاه فروغ فرخزاد بینتیجه بوده. تجربه عاشقانه او با اشعار فروغ از زبان خود او شنیدنیست. وی فارسی امروز ایران را به خوبی آموخته و میگوید که یکی از دلایل رفت و آمد او به ایران این است که با فضای شعر و زبان فارسی امروز ایران بیشتر آشنا شود و به روز بماند.
او برنامه دارد برای هشتاد سالگی فروغ فرخزاد دوباره به ایران رود به امید این که این بار موفق شود به زیارت شاعری که عاشقانه اشعار او را در متروهای مسکو میخواند و تلاش میکند که روح فروغ را به زبان روسی منتقل کند.
در این گفتوگو یولتان از تلاشهای ناموفق خود برای زیارت فروغ میگوید و اینکه چرا در مراجعه به گورستان ظهیرالدوله با درهای بسته رو به رو شد و از این که احساس کرد سایهای از آن جا با او همراه شد؛ سایهای که به قول خود او روح فروغ بود که تا مرزهای روسیه با او آمد. او می گوید چون فروغ سرما را دوست نداشت شاید ترجیح داد وارد سرزمین سرد نشود.
* برای شنیدن برنامه گفتگو با یولتان صادقوا و شعرخوانی او و فروغ به سایت ناشر مراجعه کنید.
سایت مترجم اشعار فروغ: یولتان (به روسی)