کتابهای رایگان: کتاب درمانی چیست؟

اوستا علیرضایی

کتاب درمانی چیست؟ ساده ترین تعریف از چیستیِ کتاب درمانی را فاطمه شعیبی در کتابی با همین عنوان اینطور خلاصه کرده است: کتاب درمانی -که معادل واژه Bibliotherapy است- به شیوه درمانی گفته می شود که در آن از کتاب به منظور خودشناسی برای ایجاد دگرگونی بهره می برند.

کتاب درمانی یعنی استفاده از مواد خواندنی برگزیده در راهنمایی و حل مشکلات شخصی و جمعی با مطالعه هدفمند. درباره تاریخچه کتاب درمانی باید  گفت پیشینه کتاب درمانی به اندازه پیشینه خود کتاب یا بهتر است بگوییم به قدمت خواندن است!

برخی از کارشناسان کتاب درمانی و فیلم درمانی را از جمله موثرترین راهکارهای اجتماعی شدن بیشتر افراد بیمار می دانند و بر این باورند که با این روش اشخاص به خودآگاهی بهتری نسبت به تشخیص مشکلات و سپس حل آنها و سرانجام رسیدن به نقطه ای از کمال که آرامش و نشاط در آن تجلی یابد دست خواهند یافت.

بسیاری از درمانگران در راستای جمله ای منتسب به ارسطو که گفته بود تراژدی موجب تزکیه روح تماشاگر است معتقدند که بعضی وقت ها افراد با کمک نویسنده و شخصیت های یک کتاب و درگیر شدن با سرگذشت روحی و روانی و جسمی شخصیت های داستان و یا حتی زندگینامه ها و یادداشت ها می توانند کتاب درمانی کنند. به این ترتیب که افراد این امکان را پیدا می کنند تا در متون با شناخت شخصیت ها و مشکلات آنها و مقایسه با مشکلاتی مشابه که در زندگی خود دارند به حل مسائل خود کمک کنند.

در گفتگویی با لیلی شکاری درمانگر در کلینیک توانبخشی مهرگان از او پرسیدم اینکه گفته می شود همذات پنداری با قهرمانهای یک کتاب تاثیری مثبت در روندهای درمان ایجاد می کند تا چه اندازه در مورد بیمارانی که به معلولیت های جسمی دچار هستند صادق است؟ آیا این روش ساده می تواند در بازپروی نقشی اساسی ایفا کند؟

خانم شکاری می گوید به دلیل پیشرفت های علمی و تشخیص زود هنگام بیماری ها و بالا رفتن سطح اطلاعات عموم مردم، بیشترین مراجعین به کلینیک های توانبخشی، کودکان خردسال هستند. اولین نقش کتاب کمک به اولیای بیماران برای عبور از مرحله انکار است. همانند سازی والدین با شخصیت های موجود در کتاب و رو به رو شدن با درگیری های احساسی مشابه با خود، پذیرش بیماری کودک را آسانتر می کند. کتاب مناسب، نقش مهمی در درک احساسات و رفتارهای افراد دچار معلولیت و شناخت توانایی ها و مشکلات آن ها دارد، که در نهایت این شناخت منجر به افزایش امیدواری خانواده ها نسبت به آینده ی کودک خود و سازگاری بیشتر و سریع تر با شرایط پیش آمده می شود.

خانم شکاری که بیست سال در حوزه توانبخشی بیماران سابقه دارد در پاسخ به این پرسش که چه نوع کتابهایی معمولا برای کتاب درمانی افراد دچار معلولیت های ذهنی و جسمی مفید هستند، می گوید: در شروع درمان و ابتدای مراجعه ی افراد، خواندن کتاب های علمی مرتبط با بیماری فرد، پیشنهاد نمی شود. درمانگران با معرفی کتاب هایی که موضوع آن ها خاطرات افراد موفق دچار معلولیت است، یا داستان هایی که در ارتباط با شخصیت هایی است که وضعیت و شرایطی شبیه به فرد مراجعه کننده دارند، گام بزرگی در راه تسهیل روند درمان برمی دارند. مثلا کتاب “آن روزها” به قلم طه حسین نویسنده نابینای مصری به خوبی می تواند زندگی را از زبان و نگاه یک کودک متفاوت به دیگران توضیح دهد. یا کتابی با عنوان “ماجرای عجیب سگی در شب” نوشته ی مارک هادون، ترجمه ی شیلا ساسانی نیا که احساسات یک کودک مبتلا به اوتیسم را در قالب داستان به خواننده منتقل می کند.

پدر، مادر، درمانگر و یا حتی معلم، در موقعیتی مشابه با کودک دچار معلولیت قرار ندارند و کودکان دچار معلولیت مثل دیگر کودکان تمایلی به پذیرش مستقیم حرف و اندرز از بزرگترها ندارند، به همین دلیل بزرگترها نمی توانند مستقیماً کودکان را از ماهیت بیماری و مشکلات آن آگاه کنند. کودکان دچار معلولیت جسمی در فرایند رشد، بیشتر از دیگر کودکان دچار مشکلات مربوط به ویژگی های رشدی می شوند (مانند لج بازی) که علت آن هم بحران در کسب استقلال و هویت است. کتاب ها می توانند غیر مستقیم، از طریق همذات پنداری کودک با شخصیت های داستانی منجر به درک موقعیت و پذیرش آن و پی بردن به توانایی های فردی شوند.

کتاب درمانی ساده ترین روش برای بازپروری افراد بیمار است. شیوه ای بسیار کارآمد و ارزان و به غایت دلپذیر و موثر. کتاب درمانی می تواند به صورت گروهی و یا فردی انجام شود. در پاسخ به این که چه تفاوتی بین این دو حالت وجود دارد و اساسا کدام گزینه (گروهی-فردی) تاثیر بیشتری بر افراد و گروه های مخاطب دارد، لیلی شکاری می گوید: در بیماران دچار معلولیت که توانایی خواندن دارند، کتاب خوانی را ابتدا خود فرد انجام می دهد. کتاب خواندن گروهی نیازمند احساس اعتماد بنفس بالاست که در شروع درمان، بیشتر بیماران فاقد آن هستند. ابتدا از بیمار خواسته می شود که کتاب را به تنهایی بخواند و در مرحله ی بعد، بخش هایی از کتاب را در حضور درمانگر بازخوانی کند و یا خلاصه ای از آنچه را خوانده است بازگو کند و سپس مشکلات بیمار در ارتباط با کتاب خوانی مشاهده و درمان می شود و در نهایت بیمار به گروه راه پیدا می کند.

قرار گرفتن بیمار از ابتدا در گروه، باعث ایجاد احساس عدم کفایت و سر خوردگی می شود. بیشتر بیماران دچار معلولیت جسمی، بویژه بیماران دچار فلج مغزی، مشکلات گفتاری دارند یا عدم هماهنگی چشم و دست ( گم کردن خطوط کتاب، عدم توانایی دنبال کردن خطوط) و یا درک مفهوم جمله و … در آنها دیده می شود. خواندن گروهی مستلزم رفع مرحله به مرحله ی مشکلات ذکر شده و درمان آن است.

در بیمارانی هم که مشکل عمده ی آن ها عدم پذیرش جمع و درخود فرورفتگی است، ابتدا کتاب خوانی به طور فردی و بعد با تاکید و تشویق بر حضور در گروه انجام می شود.

همانطور که فاطمه شعیبی در کتاب خود (ص ۴۵) توضیح می دهد متخصصین رشد و پرورش کودکان، بارها، کتاب درمانی را برای مواردی که کودکان درفشارهای روحی مانند بستری بودن در بیمارستان، از دست دادن دوست و جدایی والدین، یا در شرایط جنگ و رخداد های طبیعی همچون سیل و زلزله قرار می گیرند نیز توصیه کرده اند. اما در مجموع گزینش متن و کتاب از سوی درمانگران بسیار حائز اهمیت است. چرا که کتاب می تواند نقشی همچون آینه را برای کودکان بازی کند؛ به این معنا که بازتاب دهنده ی ویژگیهای ظاهری، روابط، احساس ها و اندیشه های آن ها در پیرامونشان باشد. همچنین کتاب می تواند چون پنجره ای رو به جهان باشد که کودکان رابه نگاه فراتری از خود و پیرامون شان دعوت کند تا با شخصیت ها و شرایط پیوند برقرار نمایند.

به نظر لیلی شکاری، گزینش کتاب از طرف درمانگر باید متناسب با سن، موقعیت فرهنگی و اجتماعی بیمار و خانواده اش باشد. برای کودکانی که هنوز مهارت خواندن و نوشتن را کسب نکرده اند، می توان از کتاب های متناسب با سن هوشی کودک استفاده کرد، کتاب هایی که والدین آنرا برای کودک بخوانند و یا کتاب های تصویری. کتاب های تصویری می توانند نقش مهمی در پرورش خلاقیت ذهنی کودک داشته باشند، درمانگر می تواند از کودک بخواهد که آزادانه برداشت خود را از تصاویر بیان کند و یا به زبان ساده و کودکانه از او بخواهد که قصه ی عکس را بگوید. در بیمارانی که اختلال تمرکز و یا توجه دارند، ابتدا باید از داستان ها و کتابهای بسیار کوتاه استفاده شود، آن هم با نثری روان که خسته کننده نباشد، و گرنه کودک دیگر سراغ کتاب و کتاب خوانی نمی رود. موضوع و تم داستان های انتخابی باید بگونه ای باشد که تشدید کننده ویژگی های رفتاری نادرست نباشد. کتابی که درمانگر برای کودکان طیف اوتیسم پیشنهاد می دهد، با کتاب مناسب برای کودک بیش فعال و یا بیمار دچار معلولیت جسمی که اختلال یادگیری هم دارد، متفاوت است.

مراجعین به کلینیک ها، مردم یک جامعه هستند با تفاوت های فرهنگی و اجتماعی، درمانگران در کلینیک های توانبخشی با توجه به این تفاوت ها و احترام به آن ها، کتاب مناسب را معرفی می کنند. درونمایه کتاب ها و واقع گرایی موضوعات میتواند در برانگیختن رویکرد بیماران نسبت به رفع مشکلات کمک بسزایی باشد. ارائه تصویری درست و حقیقی از مشکلی که در خواننده و یا شنونده کتاب است و همچنین طرح منسجم و بار ادبی روان و دلپذیر در مخاطب تاثیر بسزایی دارد.

از خانم شکاری می پرسم آیا پس از اینکه کتاب برای افراد بلندخوانی شد و یا اینکه خودشان آن را خواندند، بازگویی و پرسش و پاسخ با بیماران چه تاثیری در فرآیند درمان دارد؟ می گوید: پس از خواندن کتاب، پرسش و پاسخ می تواند جوابی برای سوال های زیر باشد:
-آیا بیمار به مطالب کتاب توجه داشته است؟ یا خواندن بیشتر حالت طوطی وار داشته؟
-آیا بیمار در طول خواندن کتاب موضوع را با تمرکز دنبال کرده است؟
– آیا بیمار توانسته است داستان را ذهن خود پردازش کند؟
واکنش بیمار در پاسخ به پرسش های مربوط به شخصیت ها، می تواند غیر مستقیم اشاره ای به میزان همذات پنداری بیمار و درک مشکلات و مسایل مربوط به آن شخصیت و در نهایت درک مشکلات خود بیمار باشد. با بازگویی و بیان خلاصه داستان، درمانگر می تواند به میزان درک مطلب و یا فهم کامل بیمار از داستان پی ببرد. بیماری که مفهوم داستان را درک نکرده باشد، نمی تواند خلاصه ای هر چند کوتاه از داستان را به زبانی ساده و روان بازگویی کند.

کتاب درمانی نوشته فاطمه شعیبی را می توانید از این صفحه دریافت کنید.

همرسانی کنید:

مطالب وابسته