ترک ها چگونه هویت خود را برای کودکان شان بیان می کنند؟

عباس جوادی
چشم انداز

این بار که در ترکیه بودم چندین کتاب ترکی «تاریخ برای کودکان» از چند انتشارات گرفتم. برایم جالب بود ببینم تاریخ را چطور به کودکان می آموزند. به نظرم اکثرشان یک نگرش «قوم بنیاد» دارند که روی «ترک ها به عنوان یک قوم و گروه نژادی» متمرکز شده  است؛ «ما» اول در آسیای مرکزی بودیم؛ «ما» که آن وقت اوغوزها بودیم از کناره های دریای آرال به سمرقند و بعد به نیشابور مهاجرت کردیم و بعد به عنوان سلجوقیان «ما» به ایران و آناطولی آمدیم و دولت ترکیه را تشکیل دادیم… یعنی «ما» یک گروه قومی و نژادی بودیم و هنوز هستیم. این چند هزار کیلومتر را در عرض هزار سال آمدیم. سرزمین و وطن ما قبلا آسیای میانه بود، بعد خراسان و حالا ترکیه…

یعنى اینجا وطن اصلى ما نیست. یعنى هست، اما فقط هزار سال است که وطن ماست. ما هزار سال پیش همانهائى بودیم که در آسیاى میانه بودیم و حالا در ترکیه هستیم. ترکیه قبلا وطن ما نبود و اسمش آناتولى بود. بعد ما آمدیم و اینجا وطن ما شد. ما تغییر نکردیم. مکان زندگى ما تغییر کرد. قبل از ما ترک ها و اسلام، اینجا وطن ما نبود. و از این جهت قبل از دوره ترک ها و اسلام، این سرزمین براى ما اهمیتى ندارد

«وطن» که میگویند کجاست؟

در آمریکا وقتی «ما» میگویند منظورشان همه شهروندان آمریکاست – صرفنظر از اصلیت ها، چه آنگلوساکسون باشد، چه «هیسپانیک»، چه چینی، چه ایتالیائی و ویتنامی… وقتی شهروند آمریکا شدید آمریکائی هستید… متعلق به «ما» هستید.

وقتی شهروند آمریکا هستید همه جای آمریکا موطن شماست. هم مینسوتا و هم تگزاس، هم نیویورک و هم کالیفرنیا. نمیگویند آنجا کاتولیک ها هستند و به ما مربوط نیست و اینجا ایتالیائی تبارها هستند و نزدیک به «خودمان»…

آیا تاریخ آمریکا با آمدن آنگلوساکسون ها از بریتانیا به آمریکا شروع میشود؟ کسانی که از فرانسه، اسپانیا، پرتغال، هلند، آفریقا، چین و غیره آمدند «ما» نیستند؟ قبل از همه اینها، تاریخ بشری آمریکائیان هزاران سال قبل از همه اینها با بومیان باصطلاح «سرخپوست» آمریکا شروع نشده؟

وقتی نمونه ایالات متحده آورده میشود بعضی ها این را «طبیعی» جلوه داده میگویند علتش آن است که آمریکا کشور مهاجرها بوده و هنوز است. البته این در احساس مردم موثر است. در واقع یا حالا و یا در گذشته هر کشوری زمانی و به نوعی صحنه مهاجرت اقوام مختلف شده – جزایر و اعماق جنگل ها و مناطق قطبی و کوهستان های بلند کمتر و بقیه بیشتر.

ملت فرانسه ترکیبی از اقوام فرانک ژرمن، گل، کلت، لاتین، اتروسک و حتی یونان و در زمان های بعد تر اقوام شمال آفریقاست.

یک دوست فرانسوی میگوید در فرانسه «وطن» سرزمین جمهوری فرانسه است و «ما» همه کسانی هستند که شهروند فرانسه هستند – صرفنظر از اصلیت و رنگ پوست ومذهب، صرفنظر از کوچ ها و حوادث تاریخی  که امروز میتوانند برای ما خوش آیند باشند یا نباشند.

عجیب است. در ترکیه، سرزمین تاریخی بیزانس سابق و پادشاهی های مختلف اقوام رنگارنگ، هیچ دانشگاهی رشته پژوهش های بیزانس ندارد، کمتر دانشمند تاریخ ترکیه به خود زحمت میدهد که یونانی، ارمنی، آسوری و یا کُردی یاد بگیرد.

البته در بسیاری کشور ها طبقه عوام گروه اکثریت (قومی، زبانی و یا مذهبی) خودش را «مالک» واقعی و اصلی و بقیه را «مهمان» تصور میکند.  اما تمدن هر کشور و ملت هم ضمنا به آن مربوط میشود که تا چه حد در رفتار، فرهنگ، منش، مقام قانونی و عملی در زندگی اجتماعی، بین گروه های مختلف جامعه فرق و تبعیض قائل میشوند و چقدر عالم بر این تبعیض ها هستند و میخواهند آن را بر طرف کنند  و یا اینکه حتی بدست حکومت آن را اجرا میکنند.

بیزانس یعنی «روم شرقی»، طوری که ترکیه تا دوره اسلام خوانده میشد به شما «مربوط» نیست؟ «وطن» شما نیست؟ تاریخ و زبانش، مردمش برای شما اهمیتی ندارد؟ به درد آموختن نمیخورد؟ اکثریت ترک ها فکر میکنند از آسیای میانه آمده اند. نمیدانند که یک گروه بزرگ از آنجا آمده با مردم بومی اینجا آمیخته و این شده که امروز آنها هستند و همه میبینند – چیزی غیر از آنچه در آسیای میانه میبینید، اما با زبانی نزدیک به آنها… یونانی ها و ارامنه و آسوری ها و کرد ها هم نمیدانند خود آنها در «کُد ژنتیک» خود باصطلاح «اصلیت ترکی» هم دارند و چند بار «هویت عوض کرده اند»…

رئیس جمهوری (سابق نخست وزیر) ترکیه آقای اردوغان در یکى از همین نشست هاى داووس سوئیس برای جلب نظر ارامنه دنیا با چنان لحنی در باره تعمیر اخیر کلیسای مخروبه ارمنی در جزیره آختامار در دریاچه وان ترکیه صحبت کرد که مثل اینکه با این کار منتی بر ارامنه ترکیه و دنیا گذاشته است. «من آنجا را دادم برای هموطنان ارمنی خودم تعمیر کردند (!) و در ضمن ارامنه دیگر هم بیایند و از آن دیدن کنند»!

یعنی اگر یک مسجد در خاک ترکیه باشد «مال» ترک ها و مسلمان هاست و اگر موضوع بر سر یک کلیسای ارمنی باشد آنجا «مال» ارمنی ها؟ آنجا دیگر «مربوط» به شما و مسلمانان ترکیه نیست؟ منطق شهروندی که آقای اردوغان میگوید بدنبال آن است و به همین خاطر خواهان عضویت در اتحادیه اروپاست در کجای این طرز فکر است؟ حتی در دوران عثمانی نگرش ترک های ترکیه یعنی دولت عثمانی به موضوع میهن و وطن تا این درجه محدود به یک دین و قوم نبود.

نه اینکه ما در ایران از این طرز تفکر ها نداشتیم و نداریم. در ایران هم بعضی ها در گذشته چنان رفتار میکردند که همه چیز این کشور و ملت «مال» مسلمانان، آنهم مسلمانان شیعه است و بقیه مهمانانی هستند که اگر تحملشان میکنند باید منت دار باشند. بعد جای مسلمانان شیعه را «نژاد پاک آریا» گرفت، بعد هم باز دوباره «اسلام ناب محمدی»… ولی به نظرم ایرانیان از این نقطه نظر تا این درجه پسرفت نداشته اند. این موضوع هم بماند برای یک صحبت دیگر.

همرسانی کنید:

مطالب وابسته