زندگینامه خودنوشت دکتر حسن انوری در جشن‌نامه او

ابوالفضل خطیبی

سخن عشق،
به خواستاری دکتر علی‌اشرف صادقی و دکتر محمود عابدی،
به کوشش دکتر حسینعلی رحیمی و منیژه گازرانی،
ویراستار: فرهاد قربان زاده،
تهران: سخن، ۷۰۰ صفحه، ۶۵۰۰۰ تومان.

این کتاب تازه منتشر شده و جستاری هم به قلم من با عنوان “عسلی، غیار و یهودانه” در آن هست.

زندگانی خودنوشت استاد انوری که بیش از ۸۰ صفحه است، در آغاز این جشن‌نامه آمده است. این زندگانی خودنوشت تاریخ فرهنگی و اجتماعی ۷۰ سال اخیر ایران است و به دوستان توصیه می کنم، حتماَ آن را بخوانند. استاد با لحنی بسیار صمیمی، بی‌آنکه خود را سانسور کند، از نداری‌ها، مشکلات، و ستمها سخن می‌گوید. مثلاً نوشته است که زمانی در چند شب متوالی نان خالی خورده‌اند و هیچ نداشتند. بعدها نیمی از حقوق خود را خرج خانواده می‌کرد. درس بگیریم دوستان!

دربارۀ تدریس در دانشگاه می‌نویسد: بعد از انقلاب درسهایی را تدریس می کردم که از نظر دانشجویان افراطی، جای گفتگو داشت: نقد ادبی، شاهنامه و منوچهری و جز آنها. نخستین روزی که به کلاس شاهنامه رفتم، آنچه در عظمت فردوسی بایسته است، گفتم و آخر سر هم شعر حسین مسرور را خطاب به فردوسی خواندم:
کجا خفته‌ای ای بلند آفتاب / ز جا خیز و بر فرق گردون بتاب
تو در جام جمشید کردی شراب / تو بر تخت کاووس بستی عقاب….

سپس به تفصیل شرح می‌دهد که با جوانان افراطی وارد گفتگو می‌شده و آنان را به راه می‌آورده است و در نهایت هم می‌گوید: «در جدالی که میان فردوسی و تندروان درگرفت، فردوسی پیروز شد.»

در پایان این نوشته، سفارش دیگری هم به دوستان نازنینم دارم. اگر کتاب استاد انوری با عنوان صدای سخن عشق، گزیدۀ غزلیات حافظ را نخوانده‌اند، حتماً بخوانند، به‌ویژه مقدمۀ هفتاد صفحه ای آن را. بنده هیچ شارح و مفسر حافظ را ندیدم که این چنین لایه‌های معنایی تو در توی اشعار حافظ را آشکار سازد و زیبایی‌ها و طراوت و دل‌انگیزی غزل‌ها را با توجه به آرایه‌های ادبی بنماید. برای استاد انوری تندرستی و طول عمر آرزومندم.

همرسانی کنید:

مطالب وابسته