تهران: هرمس، ۱۳۹۵، ۲۷۰ صفحه
هنر تحلیل آثار ادبی، مانند رقص با کفشهای چوبی، رو به زوال است. سنتی که نیچه آن را «آهستهخوانی» مینامید، در معرض نابودی است، بیآنکه ردی از آن باقی بماند. این کتاب با توجه دقیق به تکنیک و شکل ادبی، تلاش خود را مصروف این میکند که در نجات دادن این سنت نقشی هرچند ناچیز داشته باشد. این کتاب اساسا راهنمایی است برای نوآموزان. اما امید آن میرود برای کسانی که درگیر مطالعات ادبی هستند، یا کسانی که صرفا از خواندن شعر، نمایشنامه و رمان در وقت آزادشان لذت میبرند نیز مفید باشد. سعی شده بر مسائلی چون روایت، پیرنگ، شخصیت، زبان ادبی، ماهیت ادبیات داستانی، مشکلات تفسیر انتقادی، نقش خواننده و مسئله ارزشـداوریها پرتوی افکنده شود. در این کتاب برای کسانی که به آشنایی با نویسندگان و جریانهای ادبی از جمله کلاسیسیسم، رمانتیسم، مدرنیسم و رئالیسم نیاز دارند، ایدههایی مطرح شده است.
برای اینکه منتقد ادبی باشیم باید چیزهای مختلفی را یاد بگیریم؛ از جمله نحوۀ بهکاربردن برخی تکنیکها. این تکنیکها را مانند خیلی از تکنیکهای دیگر مثل غواصی و … در عمل بهتر میتوان یاد گرفت تا نظریه. همۀ این تکنیکها متضمن توجه دقیقتر به زبان است. بنابراین در فصل اول تمرینهایی ارائه شده که برای تحلیل ادبی مفید است و به سطرهای آغازین یا جملات چند اثر ادبی معروف پرداخته شده است.
یکی از رایجترین شیوههای نادیدهگرفتن «ادبیت» رمان یا نمایشنامه این است که طوری با شخصیتهایش برخورد کنیم که انگار این شخصیتها افرادی واقعیاند. از جهتی دوریجستن از این کار تقریباً ناممکن است. توصیف کردن شاه لیر به عنوان فردی قلدر، تندخو و خودفریب ناگزیر به معنای شبیهکردن او به فردی منتفذ و امروزی در دنیای مطبوعات است. در فصل دوم کتاب به مسئلۀ شخصیت در داستان و نمایشنامه پرداخته شده است.
برخی از راویان را در ادبیات داستانی دانای کل مینامند؛ به این معنا که میپندارند این راویان همۀ جزئیات داستانی را که تعریف میکنند، میدانند و اینکه خواننده هم قرار نیست آنچه را که میگویند، زیر سؤال ببرد. البته تسلیم مرجعیت راوی شدن چندان خطری ندارد، چه با این کار چیزهای خاصی را نپذیرفتهایم. «روایت» در رمان و ادبیات داستانی در فصل سوم این کتاب بررسی شده است.
هنگامی که نوشتهای را «ادبی» مینامیم، منظور این است که متن موردنظر به هیچ زمینۀ خاصی محدود و وابسته نیست. تمام آثار ادبی ریشه در موقعیتهای خاص دارند؛ مثلا رمانهای جین آستین از دنیای زمینداران انگلیسی قرن هجده و اوایل قرن نوزدهم نشئت میگیرند و پیشزمینۀ نگارش “بهشت گمشده” میلتون جنگ داخلی انگلستان و حوادث پس از آن است. «تفسیر» داستان، رمان، ادبیات داستانی و نمایشنامه در فصل چهارم بررسی شده است.
چیست که اثری ادبی را خوب، بد یا متوسط میکند؟ در طول تاریخ پاسخهای بسیاری به این سؤال داده شده است. عمق بصیرت، بازنمایی راستین زندگی، انسجام ساختاری، اقبال در سطح جهانی، پیچیدگی اخلاقی، خلاقیت زبانی و بینش تخیلی، همۀ این موارد در مقاطع مختلف اثباتکنندۀ قدرت ادبی بودهاند؛ هرچند گاه معیارهای مبهمی نظیر پاسداشتن روحیۀ شکستناپذیر ملت یا …. نیز مدنظر بوده است. فصل پایانی کتاب به مسئلۀ «ارزش» در آثار ادبی پرداخته است.
فهرست مطالب کتاب:
- پیشگفتار
- آغاز آثار ادبی
- شخصیت
- روایت
- تفسیر
- ارزش