راهنمای کتاب

Search
Close this search box.

عمر “نامه ایران باستان” به سر رسید

تورج دریایی

امروز از مرکز نشر دانشگاهی خبر رسید که دیگر میلی به چاپ مجلات در مرکز نیست و نامه ایران باستان هم دیگر چاپ نخواهد شد.

خوشحالم که در بیش از یک دهه در میان تمام مشکلات توانستیم مجله ای با مقالات خوب به چند زبان در ایران خودمان به چاپ رسانیم و نشان دهیم که در وطن خودمان نیز این توان را داریم که مانند دیگر کشورها مجله ای با استانداردهای جهانی ارائه دهیم.

اگر اشتباه نکنم ۱۳۷۸ بود که تهران بودم و با ابولفضل خطیبی کسی که بیشترین کار را برای پاگرفتن این مجله کرد آشنا شدم. گفتم که خوب است مجله ای درباره تاریخ و تمدن ایران باستان داشته باشیم که دیگران نیز ببینند که می توان در ایران چنین کاری کرد. رفتیم دفتر دکتر پورجوادی که در آن زمان رییس مرکز نشر دانشگاهی بودند. هنوز “ایران باستان” موضوعی بود نه چندان مورد علاقه و گروهی پس از چاپ مجله نیز به آن تاختند. اما دکتر پورجوادی بزرگواری کردند و قبول کردند که تا زمانی که بنده کارهای آنرا انجام دهم چنین مجله ای چاپ شود (همراه دکتر خطیبی).

با دکتر جلال خالقی مطلق صحبت کردم و ایشان لطف کردند نام مجله را توصیه کردند. مرحوم ایرج افشار درباره داشتن و گرداندن مجله سخن گفتند و پند و اندرز دادند. از ایران و اروپا و آمریکا مقاله گرفتیم و تقریبا بدون غلط به سه زبان آلمانی و انگلیسی و فارسی اولین جلد در سال ۱۳۸۰ بچاپ رسید.

این یکی از لحظه های شیرین زندگی من بود. با خود فکر کردم که در حد خودم برای مملکتم و اشاعه علم ایرانشناسی کاری کرده ام. من در این رشته تحصیل کرده ام و می توانم در حد خودم کاری برای ایران انجام دهم. اعتقاد دارم که هر کسی در حد سواد خود و در رشته خودش باید زحمت بکشد و کار کند. این پندی است که در متون پارسی میانه نیز همیشه گوشزد می شود. باید هر کسی به اندزه خودش کار کند که همه چیز به خوبی به جلو رود.

بله سختی زیاد بود. چند بار مجله را خواستند ببندند. در بعضی روزنامه ها ناسزا گفتند و حتی بعضی دوستان سعی در تعطیل مجله کردند. اما من پند ایرج افشار را دنبال کردم که می گفت می بایستی سر را پایین بگیری و کارت را انجام دهی. می گفت در پایان معلوم می شود که چه کسی کار کرده و چه کسی فقط حرف زده است. مجله در دوره ی تحریم (زمانی که کاغذ نبود) با ۵۰ کپی به چاپ رسید و در قبل آن تا ۱۵۰۰ کپی که تقریبا تمام آن فروش می رفت.

خانم ها توکلی و عبدالحسین زاده به عنوان ویراستاران چقدر زحمت کشیدند. خانم ولایی چه خوب صفحه آرایی کردند. کار گروهی در ایران لذت بخش بود و هست. مشکل بزرگ مجله پخش کم آن در خارج بود. به غیر از صد جلد که به مراکز ایرانشناسی خارج می رسید بسیار مشکل بود که مجله را در خارج مشترک شد.

اکنون که مجله دیگر به چاپ نمی رسد و شاید خیلی ها آن را ندیده باشند در فکر هستم که همه جلدهای نامه ایران باستان را بصورت رایگان روی اینترنت بگذارم که همگی هم مقالات را بتوانند بخوانند و هم از آن استفاده کنند. به هر حال سیزده سال عمر ما صرف این مجله شد و حیف است که دیگران دست رنج نویسندگان و دست اندکاران را نبینند. از دوستان کمک می طلبم که به ما یاری دهند که بتوانیم مجله را روی انترنت قرار دهیم.

همرسانی کنید:

مطالب وابسته