یاسین موحدی
روزنامه ایران
دردنیایی که اطلاعات حرف اول را میزند، پژوهش و تحقیق جایگاه والایی یافته است اما آیا هر پژوهشی میتواند پاسخی به نیاز اطلاعاتی امروز باشد؟ مهرماه امسال، دکتر مقصود فراستخواه با ارائه یک کتاب تألیفی و یک اثر ترجمهای در حوزه روش تحقیق کوشید تا به بخشی از نیاز پژوهشی جامعه آکادمیک ما، پاسخی در خور دهد: کتاب «روش تحقیق درعلوم اجتماعی؛ با تأکید بر نظریه برپایه» اثری تألیفی از فراستخواه است که از سوی انتشارت آگاه روانه بازار نشر شد.
این کتاب حاصل سلسله درسگفتارهای دکتر فراستخواه درباره روش تحقیق «گراندد تئوری» است که سالها در درس روش تحقیق برای رشتههای مختلف دکترا یا دورههای آزاد انجمنهای علمی ارائه شده است. فراستخواه دراین اثر به اکثر رویکردهای متنوع در سنت روششناختی نظریه زمینهای پرداخته است و مثالهایی قابل درک از مطالعات ایرانی انجام شده با این روش را در کتاب خود آورده است. این کتاب به دلیل ارائه بحثهای مبنایی درباره پژوهش کیفی، بیان مسألهها و تجربههای ایرانی، ارائه آخرین دیدگاهها و رویکردها در حوزه نظریه زمینهای، میتوان گفت اثر قابل تأملی است.
کتاب «روش تحقیق در علوم اجتماعی» دارای هشت فصل است و مؤلف نخست به چیستی و چرایی روش تحقیق کیفی میپردازد، فرضهای متفاوت درباره حقیقت و معرفت را از منظرهای متعددی به بحث میگذارد، خواننده را به صورت کلی با انواع تحقیقات کیفی آشنا میکند و در نهایت به توضیح پنج روش پژوهش مهم کیفی میپردازد؛ این پنج روش عبارتند از:
- مردمنگاری
- تحقیق پدیدارشناختی
- موردکاوی
- تحقیق روایی
- نظریه برپایه
در ادامه نویسنده به سوی روششناسی نظریه برپایه حرکت کرده و خاستگاه و مبانی نظریه برپایه را تشریح و مسائلی را از طریق نظریه برپایه مورد کندوکاو قرار میدهد و در نهایت، به موضوع «اعتباریابی نظریه برپایه» پرداخته ۱۶ملاک کوچک و بزرگ برای بررسی اعتبار نظریه برپایه به پژوهشگران پیشنهاد میکند.
اما کتاب دیگر فراستخواه یک اثر ترجمه ای با عنوان «روشتحقیق آمیخته»، نوشته شارلن نگی هسه بایبر، جامعهشناس دانشگاه بوستون است که این اثر نیز به همت انتشارات آگاه روانه بازار نشر شده است.
این کتاب دارای هشت بخش است: مؤلف نخست، مقدمه ای را بر «روش تحقیق آمیخته» ارائه میکند و در ادامه، به تدوین پرسشها، نحوه پیش بردن روند مرور متون و منابع موجود، طرح نمونهبرداری و محوریت اخلاق در روشهای پژوهشِ آمیخته میپردازد. او همچنین به چگونگی داشتن رویکرد کیفی به طرح، تحلیل، تفسیر، نگارش و اعتبار تحقیقات نیز پرداخته به چیستی رویکرد تفسیرگرا در روشهای آمیخته اشاره میکند.
مؤلف دراین کتاب همچنین رویکردهای فمینیستی و پسامدرن در تحقیقات آمیخته را نیز محل تأمل قرار میدهد.
دکتر فراستخواه مخاطبان این دو اثر را جامعه آکادمیک کشور می داند و معتقد است این دو کتاب میتوانند در رفع پاره ای ابهامات روش تحقیق در حوزه علوم انسانی پاسخگو باشند.