اینترنت و جنبش های شهروندی جدید

سوگند صرافت

خبرنگاران ایران

جنبش‌های اجتماعی در عصر اینترنت چگونه عمل می‌کنند و چه ویژگی‌هایی دارد؟ آن‌ها به چه شکلی جوامع را متأثر می‌کنند و اینترنت و فضای مجازی چقدر در موفقیت آن‌ها نقش دارند؟

«مانوئل کاستلز» که پیش‌ از این کتاب قدرت ارتباطات او در ایران منتشر شده، برای پاسخ به این پرسش‌ها به شکل میدانی و مطالعاتی به بررسی چگونگی کارکرد شبکه‌های مجازی و ارتباط آن‌ها با جنبش‌های اجتماعی پرداخته است. او نتیجه مطالعات خود را در کتابی به نام «شبکه‌های خشم و امید، جنبش‌های اجتماعی در عصر اینترنت» گرد آورذه است.

نویسنده معتقد است: شهروندان عصر اطلاعات با درگیر شدن در تولید پیام‌های رسانه‌ای توده‌ای و توسعه‌ی شبکه‌های مستقل ارتباط افقی قادر می‌شوند برای زندگی خود برنامه‌هایی جدید با مواد رنج‌ها، ترس‌ها، رؤیاها و امیدهای خود بیافرینند. آن‌ها با اشتراک گذاردن تجربه‌ی خود، برنامه‌های خود را می‌سازند. آن‌ها با اشغال رسانه و ایجاد پیام، روند معمولی ارتباط را ویران می‌کنند و با شبکه‌بندی خواسته‌هایشان بر بی‌قدرتی ی نشأت‌گرفته از یاس تنهایی‌شان غلبه می‌کنند. آن‌ها با شناسایی شبکه‌های موجود باقدرت های موجود مبارزه می‌کنند.

فصل اول کتاب به «شبکه‌بندی ذهن‌ها، ایجاد معنا، به چالش کشیدن قدرت» اختصاص دارد. نویسنده در پاسخ به این‌که جنبش‌های اجتماعی از کجا می‌آیند و چگونه شکل می‌گیرند؟ می‌نویسد: جنبش‌های اجتماعی در هر جامعه‌ای ریشه در بی‌عدالتی بنیادین آن جامعه و تقابل بی‌وقفه آرمان‌های عدالت‌خواهانه انسان با این بی‌عدالتی دارد. انقراض بشریت و جوامع در هرزمانی به شکلی خود را نشان می‌دهد: دولت‌های سرکوبگر، نظام قضایی ناعادلانه، نژادپرستی، بیگانه هراسی، سانسور، بی‌رحمی پلیس، جنگ‌افروزی، تعصب مذهبی علیه باورهای دیگران، نادیده گرفتن آزادی‌های شخصی، تجاوز به حوزه‌ی خصوصی، پیرسالاری، تعصب و تبعیض جنسیتی دلایل و ریشه‌های متفاوت جنبش‌های اجتماعی هستند که در هر جامعه‌ای به شکلی خود را نشان می‌دهند.

در فصل دوم و سوم نویسنده به بررسی تجربه انقلاب‌ها و جنبش‌های اجتماعی تونس، مصر، ایسلند و اسپانیا که زمینه‌ساز جنبش اشغال وال‌استریت بود، پرداخته است و می‌نویسد: اتصال بین ارتباطات آزاد در فیس‌بوک، یوتیوب و توییتر با اشغال فضای شهری، یک فضای عمومی دورگه برای آزادی ایجاد کرد که تبدیل به ویژگی اصلی خیزش تونس شد و خبر از جنبش‌هایی می‌داد که در دیگر کشورها آغاز خواهند شد … نقش اینترنت و شبکه الجزیره در انگیزش، تشدید و هماهنگ‌سازی شورش‌های خودجوش به‌مثابه نوعی ابزار خشم، به‌ویژه در میان جوانان، برجسته به نظر می‌رسد. هر خیزش اجتماعی نوعی اعتراض به شرایط وخیم اقتصادی، اجتماعی و سیاسی است. مثل بیکاری، گرانی، نابرابری، فقر، بی‌رحمی پلیس، فقدان دموکراسی، سانسور و رشوه‌خواری به‌مثابه یک روش زندگی در سراسر کشور. ازاین‌رو، می‌توان نتیجه گرفت اعتراضات در نقطه اتصال بین شبکه‌های اجتماعی اینترنتی و شبکه‌های اجتماعی زندگی مردم شکل گرفت. ازاین‌رو پیش‌شرط وقوع این شورش‌ها وجود نوعی فرهنگ اینترنت بود که از وبلاگ نویسان، شبکه‌های اجتماعی و فعالیت سایبری تشکیل می‌شود.

سه مشخصه جنبش های اخیر

مانوئل کاستلز با اشاره به شرایط انقلاب‌ها و جنبش‌های اجتماعی سال‌های اخیر نتیجه می‌گیرد: این جنبش‌ها سه ویژگی معنادار و مجزا داشتند:

۱- وجود گروهی فعال از فارغ‌التحصیلان دانشگاهی بیکار که شورش را رهبری می‌کردند و هرگونه رهبری رسمی سنتی را نادیده انگاشته و دور زدند.

۲- وجود فرهنگ فعالیت سایبری نیرومندی که بیش از یک دهه پیش‌تر وارد فرایند نقد آشکار رژیم شده بود.

۳- نرخ نسبتاً بالای گسترش کاربرد اینترنت شامل اتصالات خانگی، مدارس و کافی‌نت‌ها.

در مصر فضای اصلی مقاومت در اینترنت شکل گرفت. شبکه‌های رسانه‌های اجتماعی نقش مهمی در انقلاب مصر ایفا کردند. راهپیمایان با تلفن‌های همراهشان رویدادها را ضبط می‌کردند و ویدئوهای خود را اغلب به‌صورت جریان زنده از طریق یوتیوب و فیس‌بوک با مرم سراسر کشور و جهان به اشتراک می‌گذاشتند. آن‌ها در فیس‌بوک هم‌اندیشی می‌کردند، از طریق توییتر خود را هماهنگ می‌کردند و از وبلاگ‌ها برای انتقال باورهایشان و مشارکت در بحث‌ها به گستردگی استفاده می‌کردند.

به نظر نویسنده، ظرفیت و قدرت انقلابی اینترنت فقط با کنترل و مراقبت دائمی قابل‌مهار است. مثل تلاش‌هایی که چین به‌صورت همه‌روزه انجام می‌دهد. هنگامی‌که یک جنبش اجتماعی به لحاظ اندازه و تأثیرگذاری به آستانه مطمئنی می‌رسد دیگر بستن اینترنت نه ممکن است و نه مؤثر. در عصر اینترنت خودکامگان مجبور خواهند بود توانایی ارتباط مستقل مردم را جدی بگیرند.

در فصل چهارم کتاب که “کرامت، خشونت، ژئو پلتیک: خیزش عربی” می پردازد، نویسنده به مسئله انقلاب‌ها و خیزش‌های صورت گرفته در مصر، تونس، لیبی و سوریه توجه می‌کند و نقش فضاهای مجازی را با دقت و تفصیل بیشتری در آن‌ها موردبررسی قرار می‌دهد.

فصل پنج و شش کتاب به موضوع جنبش‌های خشمگین‌ها در اسپانیا و جنبش اشغال وال‌استریت اشاره دارد و چگونگی کارکرد اینترنت و فضاهای مجازی را در پیوند زدن به فضاهای واقعی نشان می‌دهد. ازنظر نویسنده، فضاهای مجازی و جنبش‌های به راه افتاده در آن‌ها تنها در صورتی مؤثر و کارا خواهند بود که در پیوند با جنبش‌ها و فعالیت‌های واقعی دارای زیست دوگانه شوند.

او می‌پرسد مردم چگونه می‌توانند تغییر اساسی به وجود آورند درحالی‌که به نهادهای سیاسی‌شان اعتماد ندارند و از سرنگونی خشونت‌آمیز آن‌ها نیز اجتناب می‌ورزند؟ درحالی‌که مکانیزم های نمایندگی به‌درستی کار نمی‌کنند، قدرت‌های غیر پاسخگو از قبیل نهادهای مالی و رسانه‌های شرکتی، شرایط و نتایج هم‌اندیشی و تصمیم سازی را در یک‌ رشته گزینه‌های محدود تعیین می‌کنند و درحالی‌که انحرافات رفتاری عمده از قواعد یک‌سویه، در معرض ارعاب نیروهای امنیتی و قوه‌ی قضائیه سیاسی شده قرار می‌گیرند، مردم چه باید بکنند؟ به اعتقاد نویسنده، در این وضعیت مردم باهم اندیشی در شبکه‌های اینترنتی و کمک گرفتن از جلسات رودررو برای پیوند با یکدیگر و تمرین باهم بودن، به قدیمی‌ترین تاکتیک متوسل شدند: نافرمانی مدنی.

فصل هفتم «تغییر جهان در جامعه شبکه‌ای» با نوشته‌ای از توئیت یکی از زنان فعال در جنبش مصر آغاز می‌شود: ما دیوار ترس را فروریخته‌ایم / شما دیوار خانه ما را فروریخته‌اید / ما خانه‌های خود را دوباره خواهیم ساخت/ اما شما هرگز نمی‌توانید آن دیوار ترس را دوباره بسازید.

جنبش‌های اجتماعی در سراسر تاریخ، اهرم‌های تغییر اجتماعی بوده‌اند و همچنان هم خواهد بود. آن‌ها معمولاً از بحران در شرایط زندگی ریشه می‌گیرند که زندگی روزمره را برای بیشتر مردم غیرقابل‌تحمل می‌کند. آن‌ها براثر بی‌اعتمادی عمیق به نهادهای سیاسی مدیریت کننده جامعه برانگیخته می‌شوند. ترکیب تنزل شرایط مادی زندگی روزمره و بحران مشروعیت حاکمان، مردم را وامی‌دارد که خود جریان امور را به دست بگیرند.

فضای خودمختاری شهروندی

نویسنده در ادامه به بررسی ویژگی‌های مشترک جنبش‌های موردتوجه در کتاب می‌پردازد. این جنبش‌ها در اشکال مختلف شبکه‌ای هستند. کاربرد اینترنت و شبکه‌های ارتباطی موبایل ضروری است، اما شکل شبکه‌بندی چندوجهی است. این اشکال شامل شبکه‌های اجتماعی آنلاین و آفلاین و نیز شبکه‌های اجتماعی از پیش موجود و شبکه‌های تشکیل‌شده در دوران کنش جنبش می‌شود.

درحالی‌که این جنبش‌ها معمولاً در شبکه‌های اجتماعی اینترنتی آغاز می‌شوند، تنها با اشغال فضاهای شهری تبدیل به جنبش می‌شوند. پیوند فضای سایبر و فضای شهری، فضای سومی را می‌سازد که نویسنده آن را فضای خودمختاری می‌نامد. دلیل این نام‌گذاری توسط نویسنده نیز به این برمی‌گردد که خودمختاری فقط از طریق سازمان‌دهی در فضای آزاد شبکه‌های ارتباطی تضمین می‌شود اما درعین‌حال به‌عنوان یک نیروی دگرگون‌کننده برای به چالش کشیدن نظم نهادین انضباطی از طریق بازپس‌گیری فضای شهر برای شهروندانش اعمال می‌شود.

این جنبش‌ها به‌طور هم‌زمان محلی و جهانی هستند. خودجوش‌اند و معمولاً بر اساس برانگیختن خشم که یا مرتبط با یک رویداد خاص یا اوج نفرت از کنش‌های حاکمان است، برانگیخته می‌شوند. این جنبش‌ها به تبعیت از منطق شبکه‌های اینترنتی، ویروسی هستند. گذر از خشم به امید از طریق هم‌اندیشی در فضای خودمختاری محقق می‌شود. افقی بودن شبکه‌ها همکاری و همبستگی را تقویت می‌کند و نیاز به رهبری رسمی را کاهش می‌دهد. جنبش‌هایی بی خشونت هستند و به‌ندرت برنامه‌هایی دارند، جز هنگامی‌که بر یک مسئله واحد و شفاف تمرکز می‌کنند.

در آخرین فصل نویسنده به موضوع زندگی و مرگ جنبش‌های اجتماعی می‌پردازد. این جنبش‌های اجتماعی شبکه شده، اشکال جدیدی از جنبش‌های دموکراتیک‌اند. جنبش‌هایی که در حال بازسازی حوزه عمومی در فضای خودمختاری هستند.

این کتاب را مجتبی قلی پور ترجمه کرده و نشر مرکز آن را در ۱۶۰۰ نسخه و به قیمت ۱۹ هزار ۸۰۰ تومان در سال ۹۳ روانه بازار کرده است.

———————

* با اندک ویرایش و افزودن تیترها. در باره جنبش های متکی به وب و انواع تنگناهای ناشی از سیاست های چین و شرکتهای بزرگ از جمله در آمریکا کتاب رضایت وبستان، نوشته ربکا مک کینن، ترجمه داریوش محمدپور (آموزشکده توانا، اوت ۲۰۱۴) نیز خواندنی است که به صورت آنلاین می توانید از اینجا دریافت کنید. برای خواندن گفتگویی با مانوئل کاستلز به شماره ۲۳ اندیشه پویا (دی و بهمن ۱۳۹۳) مراجعه کنید.

همرسانی کنید:

مطالب وابسته