مریم شهبازی
گفت و گو با کاظم رهبر
روزنامه ایران
آقای رهبر از چگونگی ورودتان به عرصه رسانه و کتاب بگویید.
بعد از آموختن، خواندن و نوشتن در دبستان به نشریاتی مانند کیهان بچهها و دختران و پسران علاقهمند شدم. بعد از آن هم کم کم به سراغ نشریات دیگری رفتم. دوازده سال بیشتر نداشتم که نشریه هفتگی «تاج ورزشی» (نشریه وابسته به باشگاه تاج- استقلال فعلی) یکی از نشریات مورد علاقهام بود. آنقدر به نوشتن علاقه داشتم که به دفتر تحریریه تاج ورزشی رفتم و گفتم: «میخواهم خبرنگار شوم و برای نشریه شما بنویسم.» همه با تعجب نگاهم کردند. همایون هشیارنژاد در آن جمع از من خواست نزدش بروم، او گفت از مسابقات ورزشی مدارس برای آنها خبر بنویسم. من هم نوشتم. اما مطلبی که نوشتم انشاء گونه بود و به هیچ وجه با استانداردهای خبری همخوانی نداشت. پس ایشان مرحله به مرحله خبرنویسی را به من آموزش داد و کار رسانه ایام از آنجا آغاز شد.
فعالیتتان را چطور ادامه دادید؟
همزمان با ادامه تحصیل در مدرسه به دلیل علاقهام به سینما، جذب سینمای آزاد شدم. در دورههای آموزشی آنها و در مراسم نمایش فیلمهای سینمای آزاد که در آمفی تئاتر دانشگاه آریامهر (دانشگاه شریف) برگزار میشد، شرکت کردم. در این شبها با آثار فیلمسازانی مانند بهنام جعفری، کیانوش عیاری، حسن بنی هاشمی و دیگر فیلمسازان مطرحی که آن زمان فیلمهای کوتاه میساختند، آشنا شدم. پیگیریام در این حوزه چند سالی ادامه پیدا کرد. خودم هم فیلم کوتاه ساختم. بعد از آن با کارگاه نمایش آشنا شدم. در کارگاه نمایش در دورههای بازیگری شرکت کردم که استادان ما بازیگرانی مانند سوسن تسلیمی، پرویز پورحسینی و سیاوش طهمورث بودند. بعد از انقلاب مدتی هم در شبکه دو تلویزیون برای کودکان سریال نوشتم. اما از نظر درآمد روی کار تلویزیون نمیشد حساب کرد. پس باردیگر به مطبوعات بازگشتم. آغاز دوره جدید فعالیتهایم در رسانه با مطبوعات همشهری و ایران همراه شد.
از فعالیت درعرصه هنر بهدلیل آینده نامطلوب مالی آن دست کشیدید و فعالیت رسانهای را برگزیدید؛ این در حالی است که شرایط فعالیت در رسانهها هم دست کمی از عرصه هنر ندارد!
همین طور است. این در حالی است که فعالان رسانهای در دیگر کشورها به خاطر اطمینان از شرایط مالی خود، تمام فکر و ذکرشان معطوف به وظیفهای است که بر عهده دارند. به واسطه همین تمرکز هم خروجی کارهایشان قابل تأمل است چرا که ناچار به کار همزمان در چند نشریه نیستند. راه بهبود این وضع این است که اجازه داده شود تا بخش خصوصی وارد عرصه رسانه شود. همین اتفاقی که در دیگر کشورها افتاده است. چون بخش خصوصی برای گردش کارش و جذب مشتری، نیاز به خبرنگار خوب و کار متفاوت دارد. درنتیجه تلاش میکند تا نیروهایش را تأمین کند تا آنها هم برای او کارهایی انجام بدهند که مورد پسند مخاطب باشد.
تکنولوژیهای نوین ارتباطی میتوانند به مرور رسانهها را به معنای واقعی به رکن چهارم دموکراسی تبدیل کنند؟
بله. چراکه سرعت تحولات تکنولوژی در جهان آنقدر زیاد شده که به مرور نه تنها در ایران، بلکه در تمام کشورها شاهد چنین اتفاقی هستیم. این مسأله هم دست من و شما یا مسئولان نیست، اتفاقی اجتنابناپذیر است.
از بحث روزنامهنگاری و شرایط فعلی آن که بگذریم، بگویید تحقیق و جستوجو در زمینه نوشتن از کجا آغاز شد؟
من همیشه به نوشتن و حوزههای مختلف آن علاقهمند بودم. اما در گذشته منابع به زبان فارسی در مورد آنها بسیار کم بود. نه تنها در حوزه روزنامهنگاری، بلکه در دیگر موضوعاتی که در این مجموعه آمده همچنین فقدانی احساس میشد و تنها تعداد معدودی آثار خارجی ترجمه و منتشر شده بود. البته الان شرایط با گذشته تفاوت کرده است و جوانان و علاقهمندان به نوشتن با وجود اینترنت و امکانات جدید راههای بیشتری برای کسب دانش در این زمینهها دارند.
تأکید دارید امکان دسترسی به منابع آموزشی خیلی سهل شده بنابر این چه نیازی به تألیف این مجموعه ۶ جلدی بود؟
دسترسی به منابع راحتتر شده اما مسأله اینجاست که هیچ کتاب ترجمه شدهای جای خود را به این نمیدهد که یک روزنامهنگار ایرانی به شما بگوید که چطور یادداشتنویسی را آغاز کرده، چه زمانهایی با مانع روبهرو شده و در چه شرایطی دست به نوشتن زده است. شرایط ما و مشکلاتی که با آنها روبهرو هستیم با کشورهای اروپایی یا آفریقایی تفاوت بسیاری دارد. تجربه انتقال علم ودانش در جوامع بشری به ما میآموزد که برای پیشرفت، با استفاده از امکانات و تکنولوژی جدید، تجربیات نسل گذشته را به نسل جدید منتقل کنیم. در حوزه نوشتن هم وجود چنین کتابهایی برای افرادی که به نوشتن علاقهمند هستند مؤثر است. بهطور مثال بعد از دوم خرداد یادداشتهای بسیاری از مخاطبان روزنامهها به دستمان میرسید که در نوشتههای اغلب آنان به مسائل خوبی اشاره شده بود اما متأسفانه نوشته هایشان منطبق بر اصول اولیه نوشتن نبود و نمیتوانستیم آنها را منتشر کنیم. از همین رو فکر کردیم به شیوهای ساده به افراد علاقهمند یاد بدهیم که از کجا شروع کنند و چگونه بنویسند. البته این برای شروع است. چون هر نویسندهای به مرور روشها و مدلهای نوشتن خودش را پیدا میکند. اما برای شروع الگوهایی لازم است. بخصوص که این الگوها از زبان نویسندگانی باشد که سالها در آن حوزهها نوشتهاند.
تفاوت این مجموعه کتاب با سایر آثاری که با موضوعاتی مشابه در بازار کتاب در دسترس است چیست؟
ما از همان ابتدا هدفمان این بود که با نگاهی کاربردی این مجموعه را تهیه کنیم. یعنی بر خلاف کتابهای دیگر که تنها به بحثهای تئوریک بسنده میکنند، ما قدم به قدم به علاقهمندان راه نشان بدهیم تا آنها در حوزههایی که علاقهمند به نوشتن در آنها هستند، پیش بروند و بنویسند. بنابراین تلاش شد تا برای تألیف کتابها به سراغ افرادی برویم که هر یک در حوزههای مورد نظر نوشته باشند. اگر صحبت از یادداشتنویسی بود، نمیخواستیم همچون برخی کتابها تنها درباره یادداشتنویسی حرف بزنیم! بلکه میخواستیم اشخاصی که یادداشت، نمایشنامه، فیلمنامه و داستان نوشتهاند، علاوه بر تعریف علمی آن، بگویند که چطور شروع به کار میکنند و برای نوشتن مطلبشان چه مراحلی را طی میکنند. ما میخواستیم آنها تجربیات نوشتنشان را به اشخاصی که علاقهمند به نوشتن در هریک از این رشتهها هستند، منتقل کنند. درهر جلد از این کتابها علاقهمندان به نوشتن با نام استادان بنام برخورد میکنند که ما طی ماهها گفتوگو با آنان تلاش کردهایم حاصل سالها تجربهشان را به مخاطبان منتقل کنیم. مهمترین هدفمان این بود که علاقهمندان را از آزمون و خطای دوباره بینیاز کنیم تا بتوانند با تکیه بر تجربه نسلهای قبل از خود دست به کار شوند. چون یکی از علل مهم پیشرفت در جوامع انسانی این است که به داشتههای افراد قبل از خود توجه کرده و به پیش میروند. بنابراین برایمان گفتوگو با نویسندگان، گاهی هشت ماه طول کشید. چون میخواستیم هرآنچه ما و نویسنده لازم میداند به علاقهمندان منتقل کنیم.
در شرایط امروز نشر، صَرف زمان طولانی برای تألیف یک اثر از نظر اقتصادی به صرفه نیست چطور چنین کاری کردید؟
در روزهای نخست، قبل از آنکه کار آغاز شود با افراد بسیاری صحبت کردیم، به سراغ استادانی همچون محمد رضا شفیعی کدکنی، نجف دریابندری، ابراهیم یونسی، سید فرید قاسمی، یونس شکرخواه، علی دهباشی و… رفتیم و با آنها در مورد تهیه این مجموعه گفتوگو کردیم.در خاطرم هست که آقای دریابندری گفت کارهای پژوهشی اینچنینی حتی در عرصه جهانی هم مخاطبان خاصی دارد و از جمله آثار به اصطلاح پرفروش (best seller) نیست. ایشان متذکر شدند که نمیتوانیم کار این اثر را به تنهایی ادامه بدهیم چراکه این قبیل کارها در همه دنیا با حمایت یک مرکز دانشگاهی یا پژوهشی همراه است! نکتهای که ایشان به آن اشاره کردند، درست بود. شروع این کار سخت بود و ادامه دادن آن هم هنوز مشکل است. اما بالاخره باید ازیک جا شروع میشد، چون این نویسندگان ما گنجهای فرهنگی هستند که باید دانش آنها به نسل آینده منتقل میشد.
از همان ابتدای گفتوگو، تأکید داشتید که «ما» این کار را انجام دادیم و همواره از ضمیر و فعل جمع استفاده کردید!
برای تهیه و انتشار این مجموعه همکاران مطبوعاتی، نویسندگان، مترجمان و تیم انتشارات کمک کرده و میکنند. از همین رو تأکید میکنم که این کتابها را بیش از آنکه کاری فردی بدانم، محصول کار جمعی است و از همه دوستان سپاسگزارم.
چرا در کتابی که به نویسندگی خلاق تعلق دارد از هیچ نویسنده ایرانی مطلبی درج نشده؟
این رشته و رشتههایی از این قبیل، رشتههای آمورشی دانشگاهی و بحثهای جدیدی است که در دانشگاههای کشورهای غربی تدریس میشوند. تعداد قابل توجهی از دانشگاههای جهان دورههای نویسندگی خلاق دارند که ما از آن محروم هستیم. بنابراین طبیعی است که وقتی بحث خلاقیت به میان میآید به ناچار به سراغ افرادی برویم که آن رشتهها را در حال حاضر در آن دانشگاهها تدریس میکنند. در حال حاضر آنها در ارتباط با نوشتن یا آموزش فن بیان از کلاسهای ابتدایی تا پایان دورههای دانشگاهی به دانشآموزان و دانشجویان مدارس و دانشگاهها این رشتهها را آموزش میدهند.
مطالب نویسندگان داخلی که حاصل تلاش خودتان و تعامل با این افراد بوده در ارتباط با نویسندگان خارجی گویا آثاری که منتشر شده ترجمه هستند، امکان تعامل با این افراد برایتان میسر نبود؟
زمانی که این کار را آغاز کردیم مانند الان تجهیزات مختلف در زمینه شبکههای اجتماعی و اینترنت در دسترس نبود. پیدا کردن نویسندگان خارجی کار بسیار سختی بود و از سویی از لحاظ محدودیت نیروی انسانی که پیگیر این امر باشند و تأمین مالی آنها ممکن نبود.
مباحث این کتابها مناسب چه افرادی است؟
این کتابها برای اشخاصی تهیه شده که علاقهمند به نوشتن هستند. شش کتابی که تاکنون منتشر شده، مرتبط با هم هستند. کتابهای دیگر این مجموعه در مورد زندگینامه نویسی، سفرنامه نویسی، شعر و… در دست تهیه است. البته چهار کتاب از این شش کتاب منتشر شده در مورد داستاننویسی، نمایشنامه نویسی، فیلمنامهنویسی و مقالهنویسی است و دو کتاب دیگر عمومی است. یکی از آنها تجربیات ۱۰۰ نویسندهای است که در حال حاضر در دنیا در حال نوشتن هستند و کتابهای پرفروش دارند و کتاب دیگر در مورد پرورش خلاقیت علاقهمندان به نویسندگی است. در همه این شش کتابی که تاکنون منتشر شده، بر نکاتی تأکید شده که برای تمام اشخاصی که دست به قلم میبرند، دانستنش ضروری است. بنابراین علاقهمندان به نوشتن داستان، به گونهای دیگر در کتاب نمایشنامهنویسی یا فیلمنامهنویسی با بحث شخصیتپردازی و طراحی اثرشان روبهرو میشوند که میتواند برای آنها بسیار آموزنده باشد. چون هر اثری در حوزه نوشتن، چه مقاله، چه داستان یا نمایشنامه و فیلمنامه نیازمند داشتن طرح، ساختار، زمانبندی و… است. این مباحث با بیانهای گوناگون در این شش کتاب از زبان نویسندگان با تجربه بیان شده است که میتواند به علاقهمندان به نوشتن بسیار کمککننده باشد.