راهنمای کتاب

Search
Close this search box.

وقتی فروغ به زبان عبری حرف می زند

پروانه وحیدمنش

بی بی سی فارسی 

فروغ فرخزاد (۸ دی ماه ۱۳۱۳-۲۴ بهمن ۱۳۴۵) که با مجموعه اشعارش در کشاکش سالهای دهه سی به شهرتی همطراز مردان شاعر آن روزگار رسیده بود، بعد از مرگ با فاصله کوتاهی به جهانیان معرفی شد.

ترجمه های متعدد از اشعار فروغ به زبان انگلیسی سر آغاز جریانی بود که این زن ایرانی به جهان بشناساند. بعدها به زبانهایی نظیر ترکی،‌ عربی، چینی ، فرانسوی، ژاپنی، آلمانی و… شعر های فروغ بارها ترجمه شد. به نحوی که برای مثال در دنیای عرب شاعری چون غاده السمان که در ورای مرزهای سوریه تعلق دارد به فروغ دنیای عرب معروف شده است و خود نیز معتقد است از فروغ در اشعارش الهام گرفته است.

با وجود تمامی ترجمه هایی که از فروغ به زبانهای زنده دنیا صورت گرفت جای ترجمه آثار او در دنیای عبری و در میان اسرائیلی ها خالی بود. اگرچه روشنفکران و ادبیان او را می شناختند و گاه اشعاری از او در مجلات ترجمه شده بود اما کار ترجمه آثارش تا سال ۲۰۱۲ عملی نشد. سیوان بالسلاب که در دانشگاه تل آویو رشته مطالعات تاریخ خاورمیانه را می خواند و اخیرا اشعار فروغ را ترجمه کرده، دلیل این تاخیر را گسست فرهنگی میان دو کشور ایران و اسرائیل می داند.

فروغ فرخزاد در اسرائیل

ترجمه اشعار فروغ به عبری اما با تاخیری دراز مدت صورت گرفت. اگرچه نویسندگان و شعرای اسرائیلی فروغ را از روی ترجمه اشعارش به زبانهایی نظیر انگلیسی و عربی می شناختند اما اخیرا سیوان بالسلاب متولد ۱۹۸۲ دانشجوی رشته مطالعات تاریخ خاورمیانه از دانشگاه تل آویو دومین مجموعه از اشعار فروغ به نام “تولدی دیگر” را روانه بازار کرده است؛ او که چند سالی است در کنار دروس دانشگاهی اش زبان فارسی می خواند به انتخاب معلمش “پرنده مردنی است” را ترجمه کرد.

این اولین تجربه او برای ترجمه اشعار فروغ بود. موفقیت در این ترجمه، سردبیر انتشارات “کشاب” را متقاعد کرد تا مجموعه ای از اشعار فروغ به عبری منتشر کند. در مرداد ماه ۲۰۱۲ اولین ترجمه از اشعار فروغ وارد بازار اسرائیل شد. تولدی دیگر سریع به فروش رسید و به عنوان کتاب برگزیده سال ۲۰۱۲ و یکی از پرفروش ترین کتب سال معرفی شد. روزنامه اسرائیلی هاآرتص شعر “غزل” از این مجموعه را بازنشر داد. همین بازنشر سبب شد ناشران دیگری با سیوان تماس بگیرند و خواستار انتشار ترجمه اشعار فروغ شوند.

بالسلاب درباره کار ترجمه این مجموعه می گوید: “قدرت احساسات نهفته در اشعار فروغ ابتدا مرا ترساند. فکر می کردم چطور می شود با اینهمه حس آشکار و نهان و غلیان مدام که در میان کلمات و واژگانش وجود دارد ترجمه ای شیوا و بدون ایراد از کارهای او داشته باشم. روزهای سخت اما سرشار از حس فروغ را گذراندم تا بتوانم ترجمه ای خوب روانه بازار کنم .”

سیوان بالسلاب کمتر از دوسال بعد از ترجمه “تولدی دیگر ” ، مجموعه “‌ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد “را در سال ۲۰۱۴ ترجمه و روانه بازار کتاب اسرائیل کرد. او که این بار تجربه تولدی دیگر را با خود داشت، توانست از نظرات و کمک های ایرانیان ساکن اسرائیل و نیز چند استاد زبان فارسی در تل آویو بهره ببرد. رونمایی کتاب او در دی ماه جاری و به مناسبت تولد فروغ با استقبال خوبی روبرو شد.

در این مراسم که در شهر کفرسبا برگزار شد علاوه بر بالسلاب، رافی ریچرت، ناشر کتابهای فروغ در اسرائیل در خصوص استقبال مردم از این اشعار و انتشار آثار زبان فارسی برای خوانندگان عبری سخنرانی کرد . در این مراسم همچنین تعدادی از آثار نمایشگاهی با موضوع فروغ فرخزاد که دی ماه سال گذشته در گالری ویستای تهران به معرض نمایش در آمده بودند برای بینندگان اسرائیلی نمایش داده شدند.

ادبیات فارسی در اسرائیل

سیوان بالسلاب معتقد است ادبیات فارسی با وجود گستردگی و غنایی که دارد هرگز نتوانسته در ترجمه آثارش موفق باشد و سهم کمی از ادبیات جهانی به ادبیات معاصر ایران اختصاص دارد. جز دایی جان ناپلئون اثر ایرج پزشکزاد و کلنل محمود دولت آبادی کتاب دیگری قبل از اشعار فروغ از ادبیات معاصر فارسی به عبری ترجمه نشده اند.

هر چند در دهه های گذشته از ادبیات کلاسیک ایران، حافظ ، فردوسی و خیام به عبری ترجمه شدند اما تولدی دیگر فروغ اولین اثر مدرن شعر فارسی است که به عبری برگردانده شده است . هرچند کتابهایی چونلولیتا خوانی آذر نفیسی و پرسپولیس مرجان ساتراپی از زبان انگلیسی به عبری ترجمه شده اند و سهم بسیاری در شناخت جامعه ایران برای اسرائیلیان ایفا می کنند هرگز نمی توانند جای آثاری را بگیرند که به فارسی و در محدوده جغرافیایی ایران منتشر می شوند.

این در حالی است که یهودیان ایرانی بسیاری در اسرائیل زندگی می کنند و کرسی های شرق شناسی در این کشور رونق خوبی دارد. فرهاد مرادیان استاد دانشگاه در تل آویو معتقد است به دلیل گسست سیاسی میان دو کشور ایران و اسرائیل و عدم مراودات حتی عادی بین این دو سرزمین انتقال ادبیات و فرهنگ ایرانی به این کشور در سالهای پس از انقلاب تقریبا متوقف شد و تنها در سالهای اخیر و به برکت اینترنت یهودیان ایرانی توانسته اند با محصولات فرهنگی، کتب جدید و هموطنانشان در ایران ارتباط برقرار کنند. ترجمه آثار ادبی هم در سالهای اخیر با توجه جهانی به ایران روندی تصاعدی پیدا کرده و انتظار می رود در سالهای آینده شاهد یک جنبش ترجمه از فارسی به عبری باشیم .”

هارون ایلات از یهودیانی که مدتی در اسرائیل زندگی کرده معتقد است نسل یهودیان ایرانی در اسرائیل فارسی را به کودکانشان آموزش نمی دهند و یا در ترویج نوشتاری آن کوششی نمی کنند این مساله علاوه بر مهاجرت و تلاش برای یادگیری زبانی کاملا جدید، به دلیل ازدواج های مردم کشورهای مختلف در اسرائیل و چند زبانی در خانه ها پر رنگ تر می شود . “‌پدر من لهستانی است و مادرم ایرانی است. اینکه علاوه بر عبری بخواهیم به این دو زبان تسلط داشته باشیم سخت می شود و کم کم این زبان های مادری و پدری ما فراموش مان می گردد.”

اما عکس العمل جامعه یهودی نسبت به اشعار فروغ شگفت آور و بیانگر میل این جامعه به شناخت ادبیات فارسی بود. اورلی سابان دانشجوی فرهنگ و زبان ملل خاورمیانه این کتاب را خیره کننده توصیف می کند. “‌باور اینکه زنی از کشوری مسلمان و محافظه کار چون ایران این طور بی پروا از معشوقش حرف بزند،‌ بی عدالتی ها را با رندی خاص یک زن از خاورمیانه به خواننده گوشزد کند و در برابر دیدگان ما عریان شود تا زیبایی را ببینیم برایم سخت بود اما با کنکاش بیشتر در آثار معاصر فارسی فهمیدم درک ما از ایران به شدت مبتنی بر رسانه است تا واقعیت.”

اورلی سابان بعد از این ترجمه در صدد است آثار دیگری از فارسی را که به عربی وجود دارد به دلیل تسلطش به این زبان بخواند. “‌امیدوارم مترجمان، کتب بیشتری از ادبیات فارسی به ویژه ادبیات ایرانی ترجمه کنند تا خواننده عبری، جامعه ای که هر روز در عرصه سیاست با آن درگیر است را از ورای ادبیات ببیند و بشناسد. کار سیوان بی نظیر بود. او با وجود اینکه اخیرا زبان فارسی را فراگرفته تقریبا توانسته حس شاعر را به خواننده منتقل کند.”

اورلی معتقد است در اشعار فروغ مرگ در کنار زندگی ، امید در کنار یاس، شفافیت در کنار ابهام چنان در هم تنیده شده اند که خواننده دچار این زن می شود. “باید بگویم من دچار فروغ شده ام و او را از وقتی شناختم زندگی می کنم. روایت ازدواج او و سپس طلاقش، دوری اش از پسرش کامیار، عشق نافرجامش با ابراهیم گلستان برایم یک داستان عادی چون رمان هایی که هر روز می خوانیم نیست؛ زنی است که در این مسیر بخشی از تاریخ معاصر ایران و به نحوی جهان را می سازد.”

همرسانی کنید:

مطالب وابسته