مجموعه کامل قوانین مورفی
گردآوری: ابراهیم صالح رامسری
ناشر: معین، چاپ اول، ۱۳۹۳
۳۳۶ صفحه، ۱۷۰۰۰ تومان
توی ترافیک ایستادهایم،ماشینها از جایشان جم نمیخورند. کمی بعد لاین بغل شما به حرکت درمیآید، درحالیکه اصلاً امیدی به حرکت لاین ما وجود ندارد؛ با هر زحمتی که هست تغییر لاین میدهیم اما در همین لحظه لاین قبلی ما راه میافتد و لاین جدیدمان متوقف میشود! چیزی همیشه توی خانه جلوی چشم ما بوده، اما درست وقتیکه آن را لازم داریم امکان ندارد بتوانیم پیدایش کنیم، دنبال برگ کاغذی لای پوشهها میگردیم، این برگه زمانی که همه پوشهها را بازکردهایم، لای آخرین پوشه پیدا میشود. کتابی را همه کتابفروشیها پشت ویترین گذاشتهاند، آنقدر دیدهایم که نسبت به آن آلرژی پیداکردهایم، اما زمانی که تصمیم میگیریم آن را بخوانیم، یکباره نایاب میشود انگار که نسلش از روی زمین برچیده شده است.
زیر آسمانی صاف بدون حتی یک پرنده در حال قدم زدن هستیم، در همین موقع پرندهای بهاندازه یک نقطه در آسمان ظاهر میشود، سیستم گوارشی پرنده، سرعت حرکت ما و جاذبه نیوتن، همه و همه قوانین فیزیکی دستبهدست هم میدهند تا حاصل فعالیت دفعی پرنده درست به فرق سر ما اصابت کند. خدا نکند روی سرتان قسمت کمپشتی داشته باشید، چراکه در این صورت محل اصابت حتماً همین نقطه خواهد بود!
از اینجور مثالها فراوان است شاید بتوان سیاهه بلند و بالایی از آنها درست کرد.
وقتی این اتفاقها برای ما پیش میآید اغلب از آنها بهعنوان بدشانسی تعبیر میکنیم. این قسم اتفاقات یا بدشانسیها تابع قوانینی هستند که در اصطلاح «قوانین مورفی» مینامند. نشر معین به همت ابراهیم صالح رامسری کتابچهای از این قوانین را جمع کرده و تحت عنوان مجموعه کامل قوانین مورفی وارد بازار کرده است.
کتابی که پارهای از قوانین جمعآوریشده در آن برایمان بسیار آشناست و موقع خواندن آنها با یادآوری تجربیات مشترکمان با این قوانین مدام خندهمان میگیرد. بهخصوص اینکه گردآورنده سعی کرده آن را با حال و هوای کشور خودمان تطبیق دهد تا حاصل کار برای مخاطب اینجایی خواندنیتر بشود.
اما اینکه چرا چنین قوانینی را قوانین مورفی خواندهاند، خود حکایت جالبی دارد که در پیشگفتار کتاب بدان اشارهشده است. در سال ۱۹۴۹ در یک پایگاه نیروی هوایی واقع در کالیفرنیای آمریکا، سرگردی به نام ادوارد مورفی مشغول کار کردن روی یک پروژه بود. پروژهای علمی که قرار بود طی آن مقاومت انسان در برابر سقوط ناگهانی تعیین شود و مشخص شود که انسان تا چه اندازه میتواند شتاب منفی را تحمل کند.در حین پروژه دکتر نیکلای استپ دوست قدیمی سرگرد مورفی با او همکاری داشت.
این آزمایش ها نیازمند ساعتها تلاش برای آماده سازی جهت اجرا هستند؛ امادرست در لحظه آخر، آزمایش ناکام می ماند. سرگرد مورفی متوجه شد دستیارش به شکلی عجیب تمام سیمها را اشتباه وصل کرده است. سرگرد آنقدر عصبانی میشود که خطاب به دستیارش میگوید تنها یکراه برای خرابکاری وجود داشته و او همان یکراه را انتخاب کرده است. سرگرد مورفی با وجود اصرار دیگران ادامه کار را متوقف میکند. جمله سرگرد مورفی خطاب به دستیارش در میان آن گروه به این شکل تکرار میشود که: هرچه بخواهد خراب شود، خراب میشود. بههرحال از آن زمان به بعد این اتفاقات به قوانین مورفی مشهور شد.
یکی از قوانین مورفی میگوید نان همیشه از طرفی که کره مالی شده روی زمین میافتد. در سال ۲۰۰۱ فیزیکدانی به نام متیوز در دانشگاه آستن انگلستان سعی کرد این قوانین را با کمک ده هزار دانشجو به اثبات برساند. این دانش آموزان ۹۸۲۱ نان کرهای را روی زمین انداختند و ۶۱۰۱ بار آن از طرف کره مالی شده روی زمین افتاد.
این قوانین از زمان آن اتفاق که برای سرگرد مورفی رخ داد تا امروز گسترش زیادی پیداکرده. جمله «اگر قرار باشد چیزی خراب شود، خراب میشود» به یک جمله رایج در فرهنگ غرب بدل شده است.
قوانین معروف به قانونهای مورفی، سالبهسال به تعدادشان افزودهشده، و افراد بسیاری به جمعآوری آنها پرداختهاند. با اینکه قوانین مورفی از وجوه بدبینانه برخوردارند اما همه میدانند که این قوانین اغلب رخدادهایی معمول در زندگی نشأتگرفتهاند، و بیشتر از هر چیز جنبهی شوخی دارند. درواقع تسکینی برای بدبیاریهایی ازایندست هستند که در لحظهی اتفاق افتادن آدم را حسابی کفری میکنند. به همین خاطر گردآورنده این کتاب آن را تقدیم کرده به آدمهایی که خود را بدشانس فرض میکنند و مجموعه قوانین کتاب را هم با این قانون شروع میکند که لبخند بزن فردا روز بدتریه….
————-
*در باره قوانین مورفی و برخی ضرب المثل های مطایبه آمیز آن: ویکیپدیا