امیر عزتی
از ملانصرالدین حکایت و لطیفه بسیار به جا مانده است. برخی نیز برای فهماندن منظور خود حکایتهایی با شخصیت محوری ملانصرالدین ساختهاند. دربارۀ محل و تاریخ تولد او اختلاف بسیار است. برخی او را بخارایی میدانند و برخی بغدادی، برخی او ترک میخوانند و برخی عرب. در یک کلام او شخصیتی فرامرزی است که زمان و مکان را پشت سر گذاشته است و یک نفر نیست. هر جا لازم بوده تا دماغ ستمگری به خاک مالیده شود حضور داشته، اما قهرمانی با تعاریف رایج نیست و گاه حتی رفتاری ابلهانه نیز دارد. استدلالهایش نیز از این قاعده مستثنی نیست. گاه لطیفههایش را چون برهان قاطع در گفتارمان به کار بستهایم تا طرف مقابل را به نرمش وادار کنیم و گاه اعتراضها و برخوردها را به آشتی بدل کنیم. او حسن ختام گفتارهاست. او استاد فراست و نمایندۀ پیروزی سادگی بر حیلهگری است. آلفرد نورث وایتهد، فیلسوف انگلیسی از اثر شفابخش طنز در برابر روزمرگی اجتماعی سخن گفته بود و ملانصرالدین، عالمی دارای چنین قدرت شفابخشی است. همیشه به او نیاز داشتیم و خواهیم داشت. ما به دنیای او که در آن گاه عقل و منطق و شعور راهی ندارد، همواره محتاجیم.
مجموعه لطایف او به شکل کتابهایی در ابعاد و چاپهای متفاوت (موثق یا غیر موثق) به خانۀ ایرانیان راه یافته و بسیاری از کتابخوانهای ایرانی ِپنجاه سال گذشته با کتابهای «شهر آشوب» و «خدیوزادۀ جادو شده» (یا: شاهزادهای که خر شد) نوشتۀ لئونید سالاویف آشنا هستند. از دیدگاه آنها سالاویف (به اعتبار مقدمه کتابش) اولین کسی است که برای این شخصیت زندگینامهای نوشته است. زندگینامهای که طبعاً از آموزههای ضدستمگرانه دوره انتشارش در اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی سابق دور نیست و در سالهای نه چندان دور از کتابهایی بود که از سوی احزاب چپگرای ایرانی خواندنش به طرفداران نوجوان توصیه میشد. سالاویف شهر آشوب را در ۱۹۴۰ نوشته و اولین بار در ۱۹۴۳ چاپ شده است. خدیوزادۀ جادو شده نیز ده سال پس از آن منتشر شده و هر دو کتاب با فاصلۀ تقریبی سه دهه به فارسی برگردانده شدهاند.[۱] اما نسل پیشین کتابخوان ایرانی زندگینامه دیگری از ملانصرالدین را به خاطر میآورد که ناشر آن «بنگاه مطبوعاتی حسین بریانی شبستری» بود. این نسخه «زندگانی خواجه نصرالدین» نام داشت. نوشتۀ کمالالدین شوکرو و همان گونه که روی جلد آمده بوده زندگانی شخصیت اصلی خود را در سه مقطع کودکی، جوانی و پیری روایت میکرد.
نسخه فارسی دیده شده از این اثر تاریخ انتشار ندارد. اما با توجه به سالهای فعالیت بنگاه بریانی[۲] و اینکه سی و یکمین کتاب منتشر شده از سوی این ناشر بوده، میتوان تاریخ انتشار آن را ۱۳۱۸ شمسی دانست. نسخۀ اصلی کتاب در سال ۱۹۳۰ و در سه جلد با عنوانهای: کودکی و دوران مکتب، جوانی و دوران تحصیل، پیری و دوران قضاوت؛ در انتشارات قناعت[Kanaat Kütüphanesi) [3) با نقاشیهایی از منیف فهیم (Münif Fehim) منتشر شده و یک سال بعد جلد چهارمی با عنوان مجادله او با تیمور لنگ[۴] به مجموعه افزوده شده است. تاکنون موفق به دیدن جلد چهارم نشدهام، شاید فاصله میان انتشار این مجموعه با جلد چهارم سبب شده تا حسین بریانی نیز از وجود جلد چهارم بیخبر بماند.
زندگی نصرالدین برای اولین بار در ۱۹۲۹ در ۶۳ شماره از روزنامه اقدام منتشر شد و سپس به صورت کتابی سه جلدی درآمد. این چهار کتاب پس از هشت دهه، در سال ۲۰۱۹ به کوشش مصطفی کیرنجی(Mustafa Kirenci) تجدیدچاپ شده (در انتشارت Büyüyen Ay ) و بار دیگر نام شوکرو از پس غبار زمان هویدا شده است. سرنوشتی مشابه با برگردان فارسی آن که اینک پس از هشتاد سال در قالب نسخۀ دیجیتال به دست کتابخوانهای ایرانی میرسد.
شوکرو کتابش را همچون فیلم سینمایی پیکره بندی کرده، اما از تفسیر لطیفهها نیز غافل نبوده و موفق به ترسیم چهرهای پذیرفتنی از نصرالدین به عنوان شخصیتی واقعی شده است. شخصیتی که برای بسیاری از ما آشناست، اما از زیر و بم زندگی وی آگاهی چندانی نداریم. متاسفانه نسل جدید در هیاهوی رسانهای فعلی و دنیای مجازی با آن چنان بمباران اطلاعاتی دربارۀ شخصیتهای واقعی و تخیلی غیربومی روبرو است، که میترسم روزی نام ملانصرالدین برایش بیگانه شود. هر چند ملانصرالدین شخصیت بی همتایی در فرهنگ ما به شمار میرود و قرنهاست در زندگی روزانه ما حضور داشته است. نماینده تفکر، فرهنگ و رفتار ما بوده و جزئی از میراث فرهنگی مشترک خلقهای شرقی است.
شوربختانه اینک به نسخه تجدید چاپ شده مجموعه دسترسی ندارم تا نیک و بد کار مترجم را وارسی کنم، برای پرداختن به سرنوشت ناشر ایرانی کتاب نیز مهلتی دیگر لازم است. اما برای خوانندۀ کتاب خواجه نصرالدین که اولین زندگینامهنویس این شخصیت را امروز کشف میکند، قرعۀ شناساندن نویسنده ترک به نام من افتاده است. چون کمالالدین شوکرو به واسطه تجدید چاپ همین اثر در سال گذشته بار دیگر به خوانندگان هموطنش شناسانده شد.
کمال الدین شوکرو اُربای (Kemalettin Şükrü Orbay) تولد ۱۸۷۸، مرگ ۲۷ آوریل ۱۹۴۰. روزنامهنگار و رمان نویس. در استانبول به دنیا آمد. پس از تحصیل در دانشکدۀ حقوق به فرانسه رفت و از دانشگاه سوربن دکترا گرفت. در بازگشت مدتی در سمت فرمانداری خدمت کرد و بعدها جذب روزنامهنگاری شد. پس از کار در روزنامههای «اقدام» و «زمان» از استانبول به ازمیر رفت. در روزنامههای آن شهر به کار پرداخت و شروع به نگارش رمانهای تاریخی کرد. تصور میکنم انگیزه اصلی وی در این کار آشنایی با رمانهای تاریخی فرانسه و ترجمه دو کتاب مشهور «عشاق ونیز»(میشل زواگو) و «اسرار پاریس» (اوژن سو) به ترکی بوده که در سالهای ۱۹۱۱ و ۱۹۲۲ منتشر کرده و اولین کتابهای او به شمار میروند.
سرگذشت نصرالدین را شوکرو اولین بار در روزنامه «آناتولی» ازمیر به شکل دنبالهدار و سپس در استانبول به صورت کتاب منتشر کرد. سپس سالها در مقام سردبیر روزنامه «ینی عصر»(قرن جدید) به کار پرداخت. از ۱۹۳۲ تا ۱۹۳۸ رمانهای او در ینی عصر توجه خوانندگان را جلب کرد و شوکرو به شهرت رسید. «قصۀ عشاق»، «نفاق در تاریخ اسلام» (کربلا، حسن و حسین)، «به دنبال هاجر»، و «امپراتوری با چهار همسر» از پاورقیهای برجسته وی در این دوره هستند. نفاق در تاریخ اسلام که بعدها به شکل کتاب نیز منتشر شد، توفیق فراوانی یافت و سبب شد تا دیگر قصههای دنباله دار وی در ینی عصر نیز که گاه بدون نام و یا با اسامی مستعاری چون اُربای قلعهلیزاده (Orbay Kalelizâde)، قلعهلیزاده شوکرو و قلعهلیزاده منتشر شده بودند، به شکل کتاب چاپخش شود.
انتشار نفاق در تاریخ اسلام در انتشارات قناعت به سال ۱۹۲۸ پیوند محکمی میان ناشر و نویسنده ایجاد کرد و سبب شد تا در فاصلۀ سالهای ۱۹۳۰ تا ۱۹۳۲ بیست و شش اثر تالیفی و ترجمه از شوکرو شامل خاطرات، کتابهای تحقیقی، زندگینامه و رمانهای تاریخی ترجمه یا نوشته شوکرو به همت این ناشر منتشر شود. این دورۀ سه ساله پر حاصلترین مقطع کاری شوکرو بود و از ۱۹۳۲ تا زمان مرگش فقط دو کتاب از وی در کارهای ناشران دیگر به چاپ رسید.
رمانهای شوکرو دارای سبک روایی جذاب و نثری ساده هستند که خواننده را وادار میکند تا انتهای قصه کتاب را زمین نگذارد. بدیهی است که نویسنده خواسته تا خوانندۀ نوجوان را با زمانهای دور و قهرمانهای نامدار بیشتر آشنا کرده و تجارب آنان را به نسل امروز منتقل کند. رمانها و زندگینامههای تاریخی شوکرو به شخصیتهای تاریخ ادبیات ترک و اسلامی (دوره عثمانی) اختصاص دارد. مانند توفیق فکرت، نامق کمال، سلطان جم، هارون الرشید، عبدالرحمان اموی، موسی ابن ناصر و طارق ابن زیاد، ناخدا تورگوت، برادران بارباروس، ناخدا کمال و ناخدا بوراک، دریادار کلیچ علی پاشا و ابوعلی سینا.
شوکرو به شخصیتهای ادبیات عامه نیز علاقه داشت و به جز ملانصرالدین کتابهایی دربارۀ «حاتم طائی» و «اصلی و کرم» نیز نوشته است. وی به جز رمانهای ابتدای کارنامۀ ادبیاش در سالهای ۱۹۳۰ رمان «کارابان لجباز» نوشته ژول ورن و در ۱۹۳۲ «رابینسون کروزو» نوشته دانیل دوفو را نیز از فرانسه به ترکی برگردانده است. کتاب «دردهای متارکه» نیز از آثار مشهور او به شمار میرود که شامل خاطراتش از آتش بس تا دوران تاریک اشغال استانبول توسط متفقین جنگ جهانی اول است. کارنامه ادبی هفت سالۀ شوکرو، هرچند کوتاه اما پربار بود.
زندگانی خواجه نصرالدین
در ایام کودکی-جوانی-پیری
به قلم کمالالدین شوکرو
ترجمۀ نصرالله شاهرخی
ناشر حسین بریانی
از اینجا دریافت کنید:
https://yadi.sk/i/Sv-EjJ4xmd6IFg
شهرآشوب
لئونید سالاویف
ترجمۀ داریوش سیاسی
https://yadi.sk/i/Zu4N0vQVOgQfsg
خدیوزادۀ جادو شده
لئونید سالاویف
ترجمۀ حبیباله فروغیان
https://yadi.sk/i/wPhcUvmEXs0pqw
**********
پانوشتها:
۱-نسخهای که از شهرآشوب دیدهام دومین چاپ آن -متعلق به انتشارات هدهد در ۱۳۶۰ – بود. هرگز چاپ اول آن را ندیدهام. خدیوزادۀ جادو شده نیز اولین بار در ۱۹۷۶ توسط انتشارات پروگرس منتشر شد که نام ف. حبیب(حبیباله فروغیان) را به عنوان مترجم در شناسنامهاش دارد و در سال ۱۳۵۸ توسط انتشارات کتابهای جیبی با عنوان «شاهزادهای که خر شد» بازچاپ شده است.
۲- متاسفانه با وجود انتشار کتابچهای دربارۀ حسین بریانی شبستری و اشاره به فعالیت بنگاه انتشاراتی وی در چند کتاب دیگر، هنوز نوشتۀ تحقیقی دقیق و مستندی در دست نیست. برای پر کردن این خلاء روی پژوهشی کار میکنم که در آینده نزدیک منتشر خواهد شد.
۳- Kanaatبه معنای باور و نظر نیز هست.
۴- Nasreddin Hoca’nin Hayati: Cocuklugu ve Hayati – Gencligi ve Medrese Hayati – Ihtiyarlik ve Kadilik Hayati – Timurlenk’le Mücadelesi