راهنمای کتاب

Search
Close this search box.
صادق سمیعی از میان ما رفت. او از خاندان خوشنام سمیعی بود. با مردانی چون مهدی سمیعی که در روزگار پیشین رییس بانک مرکزی بود. از جانب مادر به خاندان اکبر می رسید که یکی از آنان سپهدار رشتی سال ۱۲۹۹ چندی صدراعظم بود.
سمیعی مردی در تراز بین المللی بود. آزموده آداب دیپلماتیک بود. با بسیاری از رجال برجسته دنیا رفاقت داشت. نظم در ذاتش بود. پاکیزگی و ادب در او به اوجی رسیده بود. اشراف‌زاده بود. اما کمترین مایه از تفرعن اشراف نداشت. از مال دنیا بهره زیاد داشت. مالش را خرج انتشار کتاب میکرد. و هم گشاده دست بود. مخصوصا شماری از هنرمندان راستین را زیر پروبالش داشت. هر بار که در کارش درنگ میکردم دریغ میخوردم که انسانی با این مایه شرافت و پاکی و درستی را در امر میهن دستی نیست، و فرومایگی به بلوغی شگرف رسیده است.
دلی داشت، بسته ایران و ترقی ایران و ایرانی. به هر ایرانی در هر جای ایران یا دنیا میرسید. خودم چندی پیش چند جوان را به دیدارش بردم که در فیلمی خارجی درخشیده بودند. آنان را نواخت. کراواتهای مخصوصی میزد که بر روی آن به خط جلیل رسولی، خوشنویس نامدار، مصرع «چو ایران نباشد تن من مباد» را دوخته بود. در روزهای جاری که خبرهای ناگوار از افغانستان گرامی میرسید دلواپس آن کانون فرهنگ ایرانی بود.
بانکدار بود. اما پس از آن که از کار دلش محروم شده بود با دوستانی از جمله خسرو هدایت انتشارات کتابسرا را راه انداخته بود. اوج کارهایش انتشار دوره هفت مجلدی یادداشتهای امیر اسدالله علم بود که من آن را ویراستم. دفترش پاتوق اهل هنر و قلم بود. هرگز درش بسته نبود.
زمانی نامزد انتخابات شورای شهر تهران شده بود. اما به جای رسیدن به آرزوی خدمت به شهر و مردمش، گرفتار تندروها شد. سروکارش به مایوکلینیک در امریکا افتاد و عمل قلب کرد. اما یک دم بی نشاط نبود. نماد امید و سرزندگی بود. تنها بیگانه با او مرگ بود. سخن از شاهنامه و فردوسی بر جانش حک بود. باور داشت که گردون بر مدار بهی میگردد و کلاه مهی به ما بازخواهد رسید.
من، تازه داغ نزدیکترین خویشاوندان چشیده ام و لب نگشوده ام. چون محیط عمومی را جای درددل شخصی نمیدانم. اما به رفتن صادق سمیعی نتوان خموش ماند. او پاره ای از ایران بود. روز شنبه قرار است او را به خاک ایران بسپریم.
دریغا من شدم آخر دریغاگوی «صادق سمیعی»!
۱۶ تیر ۱۴۰۰
————
تصویر روی جلد از این ویدئو که به معرفی یکی از آخرین کتابهایی که نشر کرد می پردازد: با ایران چه ها که نکردند؟
همچنین درباره صادق سمیعی در دیگر رسانه ها:
همرسانی کنید:

مطالب وابسته