راهنمای کتاب

Search
Close this search box.

اریک فروم و مترجمانی که شربت شهادت به او نوشاندند!

مهدی خلجی

اریش فروم، از اندیشمندان محبوب برای مترجمان، و پرهوادار در میان طیف گسترده‌ای از خوانندگان فارسی‌‌زبان است، بدون آن‌که بتوان به امکان شناخت اندیشه‌ها و فهم درست آثارش بر اساس ترجمه‌‌های فارسی آن‌ها اطمینان داشت!

نمونه‌‌ای رسوا:
اریک فروم، جزم‌اندیشی مسیحی و جستاری در مذهب، روانشناسی و فرهنگ،‌ منصور گودرزی، تهران، مروارید، ۱۳۷۸.
برگردانی از متن انگلیسی زیر:

Erich Fromm, The Dogma of Christ and Other Essays on Religion, Psychology and Culture, New
York, Holt, Rinehart and Winston, 1963.

لازم نیست لای ترجمه‌ی فارسی را باز کنیم. برگردانِ خود عنوان کافی است تا ما را از چندوچون ترجمه، و میزان فهم مترجم از درون‌مایه‌ی کتاب به خوبی آگاه سازد. منصور گودرزی، The Dogma of Christ را «جزم‌اندیشی مسیحی» برگردانده و در پیش‌گفتار خود بر این کتاب کار خود را چنین توجیه نموده است: «مترجم،‌ ضمن کنکاش با آگاهان و بررسی منابع در دسترس، برابر فارسی «جزم‌اندیشی» را در مقابل واژّه‌ی Dogma، و برابر «جزم‌اندیشی مسیحی» را برای The Dogma of Christ که عنوان این کتاب است، ‌برگزیده است. اما در جای جای متن کتاب و به فراخور جایگاه واژه، از برابرهای رایج دیگر، یعنی «اندیشه‌ی جزمی»، «جزمیت» و گاه «شریعت» استفاده کرده است. با توجه به تعاریف مندرج در فرهنگنامه‌ی علوم بریتانیکا و سایر منابع در دسترس، می‌توان چنین استنباط کرد که واژه‌ی Dogma در حوزه‌ی مسائل دین‌شناختی به معنای اصول عقاید ونظریه‌های مذهبی و یا ایمان و باورهای بنیادی و گاه شریعت است. …نویسنده…این واژه را آن‌چنان‌‌که خود متشرعین مسیحی به کاربرده‌اند، برگرفته است.» (صص. ۱۲-۱۳)

توجیه مترجم خود «عذر بدتر از گناه» است، و نشانه‌ی ناآشنایی وی با موضوع کتاب و بیگانگی با زبان اصطلاحی آن: دگما (dogma)،‌ در اصطلاح الهیات مسیحی، آموزه‌ای (teaching/doctrine) است که کلیسای خاصی آن را اصلی اعتقادی می‌شناسد (دگما از ریشه‌ای یونانی به معنای «حکم/فتوای عمومی» می‌آید. (بنگرید به درآیه‌ی doctrine در The Cambridge Dictionary of Christian Theology) هم‌چنین، دگماتیک (dogmatics) یعنی «اعتقادات قطعی» یا «اصول اعتقادی».
بنابراین، The Dogma of Christ یعنی «اصل اعتقادی مسیح»، و نه «جزم‌اندیشی مسیحی». گفتن ندارد که در سیاق الهیات مسیحی، هرگز Dogma را نمی‌توان به «شریعت» برگرداند، و اگر مترجم خرده‌ای با مسیحیت آشنا بود، سخن از «شریعت» در این دیانت را روا نمی‌پنداشت. افزون بر این، مترجم با نشناختن فرق میان «مسیح» و »مسیحی» عمق فهم خود از موضوع و محتوای کتاب را به رخ می‌کشد!

ترجمه‌ی درست عنوان فرعی کتاب هم چنین است: «و جستارهای دیگر درباره‌ی دین، روان‌شناسی و فرهنگ».

آوردن نمونه‌‌های مهمل و مضحک بیشتر از این ترجمه هیچ نیاز نیست، چون جدا از کژفهمی درون‌مایه‌ی اصلی کتاب، صفحه‌ای نیست که خطاهای بسیاری در آن به چشم نخورد. با این همه، دو عبارت از صفحه‌ی اول پیش‌گفتار فروم بر ترجمه‌ی انگلیسی می‌آورم، و بیش از این را بیهوده‌ای بیرون از حوصله‌ی خواننده‌ی کاردان می‌دانم:

“While most of the essays in this volume have been written during the last ten years, the longest paper, “The Dogma of Christ”’ first appeared in German in 1930. Professor James Luther Adams of the Harvard Divinity School made a translation many years ago and suggested that I publish it together with other papers in one volume.” p. Vii.
ترجمه‌ی گودرزی:
«این بررسی، بار نخست به سال ۱۹۳۰ به زبان آلمانی منتشر شده است. پرفسور جیمز لوتر آدامزاز دانشکده‌ی علوم دینی هاروارد، سال‌ها پیش این بررسی را به انگلیسی برگرداند، و به من پیشنهاد کرد که آن را همراه با مقالات دیگرم در یک جلد به چاپ برسانم.» (ص. ۱۴)

ترجمه‌ی پیشنهادی:
«با آن‌که بیشتر جستارهای این کتاب طی ده سال اخیر نوشته شده‌اند، بلندترین نوشتار، «اصل اعتقادی مسیح»، نخست، به زبان آلمانی، در سال ۱۹۳۰ نشر یافت. پرفسورجیمز لوتر آدامز، استاد مدرسه‌ی الهیات هاروارد، سال‌ها پیش آن را به انگلیسی برگرداند، و پیشنهاد کرد همراه دیگر جستارها در مجلدی واحد به چاپ برسانم.»

“I one-sidedly stressed in this work the social function of religion as a substitute for real satisfaction and as a means for social control.” p. viii.
ترجمه‌ی گودرزی:
«من به طور یک‌جانبه، روی کارکرد اجتماعی مذهب به عنوان عامل رضامندی و ابزاری برای کنترل اجتماعی تأکید کرده‌ام.» (ص. ۱۵)
ترجمه‌ی پیشنهادی:
«من در این کتاب، بر کارکرد اجتماعی دین، به مثابه‌ی جایگزینی برای رضایت واقعی و هم‌چون ابزاری برای کنترل اجتماعی، تأکیدی یک‌سویه‌ ورزیدم.»

ترجمه‌ی مغلوط اثری دیگر از فروم

کتاب خواندنی دیگری از اریش فروم نیز می‌توان نام برد که به دست مترجم محترم دیگری شربت شهادت نوشیده است:
اریک فروم، انقلاب امید: در ریشه‌های عوامل غیراومانیستی و اومانیستی جامعه‌ی صنعتی، مجید روشنگر، تهران، مروارید، ۱۳۶۸.
که برگردانی است از:
Erich Fromm, The Revolution of Hope: Tow3ard a Humanized Technology, New York, Harper & Row Publishers, 1968.
مترجم فارسی (که از ناشران پیش‌کسوت ایران نیز هست)، بدون دلیلی موجه، عنوان فرعی کتاب را، آن‌هم به عبارتی مهمل، تغییر داده است:
ترجمه‌ی درست آن چنین است: «انقلاب امید: به سوی تکنولوژی انسانی‌شده»

اصولاً مترجم در سراسر کتاب میان human, humane, humanized, humanistic, تفاوتی نمی‌شناسد، و اغلب، همه را «اومانیستی» ترجمه می‌کند، و طبعاً با این آشفته‌کاری راه فهم درست محتوای اصلی اثر را بر خواننده می‌بندد. این ترجمه بسیار پرخطا و به غایت شلخته است، و باید نبوسیده کنار گذاشت، و ذهن را از آسیب چنین مهملاتی دور داشت. کافی است به فهرست نگاهی بیندازید:
عنوان بخش اول، Crossroads است که روشنگر آن را «گذرگاه‌ها» برگردانده که خلاف است: باید «نقطه‌ی عطف» ترجمه شود (Crossroads در این‌جا جمع نیست، ولی روشنگر به هوای s آخر واژه آن را جمع پنداشته است.)

وانگهی، روشنگر عنوان بخش اول را «در ریشه‌های عوامل غیراومانیستی جامعه‌ی صنعتی» قرار داده، که سراپا من درآوردی است و، در عوض، فصل اولی برای این بخش جعل کرده با عنوان «گذرگاه‌ها». در متن اصلی این بخش هیچ فصلی ندارد. مترجم ظاهراً فکر نکرده که یک فصل در یک بخش به چه معناست.

«شهیدان باغ این شهیدی دگر!»

ترجمه‌ی شرم‌آور دیگری از فروم به فارسی

Fromm Erich, You Shall Be as Gods: A Radical Interpretation of the Old Testament and Its Traditions, New York, Fawcett Premier, 1966.
اریک فروم، همانند خدایان خواهید شد، نادر پورخلخالی، تهران، گلپونه، ۱۳۷۷.
عنوان فرعی کتاب ترجمه نشده است: «تأویلی ریشه‌ای از عهد عتیق و سنت‌‌های آن». مترجم به جای آن‌که در پیشگفتار خود تلمیح عنوان کتاب به آیه‌ای در سفر پیدایش (۳:۵) را به خواننده‌ی فارسی – که بر خلاف خواننده‌ی غربی، اغلب مسلمان و ناآشنا با زبان کتاب مقدس است – توضیح دهد، یک صفحه مهمل محض و ژاژ نوشته است.

ترجمه سرشار از خطا و خلل است، و مترجم با محتوای کتاب غریبه. بدتر از این، مترجم جملات و کلمات انگلیسی ساده هم را هم نمی‌فهمد. حتی درک نمی‌کند تعابیری مانند «جهودها» به جای «یهودیان» امروزه در فارسی توهین‌آمیز تلقی می‌شوند. حقا که بهتر از این نمی‌توان متنی را آتش زد. مشتی نمونه‌ی خروار:
“The Jews were in possession of effective and impressive secular power for only a short time, in fact, for only few generations.” p. 15
ترجمه‌ی پورخلخالی:
«جهودها برای مدت کوتاهی، در حقیقت، تنها چندین نسل، دستخوش نیروهای غیر روحانی بودند.» (ص. ۲۰)
ترجمه‌ی پیشنهادی:
«یهودیان، تنها طی مدتی کوتاه، به واقع تنها برای چند نسل، قدرت دنیوی را به طور حقیقی و مؤثر در اختیار داشتند.»
این ترجمه را باید به زباله‌دان فرهنگ افکند.

همرسانی کنید:

مطالب وابسته