راهنمای کتاب

Search
Close this search box.

مردم نگاری خانواده؛ ازدواج سنتی و ازدواج مدرن

انسان شناسی و فرهنگ

مرتضی منادی،
مردم نگاری خانواده،
تهران: نشر آوای نور، ۱۳۹۴، ۱۹۲ صفحه

از منظر و دیدگاه جامعه شناسی زمانی که انسجام در کانون خانواده ها وجود داشته باشد، نظم در خانواده حاکم است، روابط خوب و نسبتا مناسب و سالم بین اعضاء بر قرار شده، سلامت اخلاقی و روانی در فضای خانواده و بین اعضاء ایجاد شده، اعضاء از حضور در خانواده و در کنار یکدیگر لذت می بردند و خانواده باعث تکامل، پیشرفت و رشدشان خواهد شد.

سلامت روان و روابط سالم بین اعضای خانواده نظم و انسجام در خانواده را به همراه دارد. یعنی تعاملی بین این عوامل در درون خانواده وجود دارد. بدنبال آن، از آنجا که اعضاء خانواده در جامعه حضور دارند و به نقش های مختلف (آموزش دهنده و دانش آموز، کارگر و کارفرما، کارمند و رئیس، کاسب و مشتری و غیره) مشغول هستند، چگونگی حالات روانی، شخصیتی، هویتی، فرهنگی، دینی و اخلاقی خود را به درون جامعه انتقال می دهند. لذا به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم یا خواه ناخواه، یا خودآگاه یا ناخودآگاه جامعه را متاثر از چگونگی وضعیت روانی، شخصیت و رفتار و هویت خود خواهند کرد. به این دلیل، خانواده نقش مهمی در هر جامعه ای از جمله در جامعۀ ما دارد. البته خانواده نیز از نهادهای مختلف اجتماعی تاثیر گرفته و آن تاثیرات را به درون کانون خانواده هدایت و منتقل می کند. به طوری که در تمام جوامع تعاملی دائمی بین خانواده و نهادهای اجتماعی موجود در جامعه همیشه برقرار است.

خانواده از طرفی اولین آموزشگاه بشری است. خانواده نه تنها مرکز آموزشی بلکه پناهگاه اعضای خانواده است. یعنی نه تنها ترویج صمیمیت، بلکه وجود امنیت در درون خانواده نقش بسزایی بر روی چگونگی اعضای خانواده دارد. در واقع، خانواده هویت فردی، همچنین وضعیت روانی، اجتماعی و فرهنگی افراد را می سازد. لذا پرداختن به آن، توجه به آن، پژوهش در مورد آن، نه تنها ضروری بلکه الزامی است. از طرف دیگر، ساختار و کارکرد خانواده، مُعرف ساختار و کارکرد جامعه است. از این رو، شناخت خانواده می باید و می تواند ما را به سمت شناخت جامعه رهنمون کند. لذا، کافی است که تا ساختار و کارکرد خانواده را به دقت شناسایی کنیم تا به ساختار و کارکرد جامعه برسیم. در این حالت است که می توان برای جامعه کاری جدی و دقیق و نزدیک به واقعیت و امکان پذیر و عملیاتی انجام داد.

اولین گام و نخستین حرکت در ارتباط با هر نهادی از جمله خانواده، با رویکرد جامعه شناسی، شناسایی وضعیت موجود این نهاد است که مثلا خانواده به چه شکلی است. در همین مرحلۀ نخست، پرسش هایی مطرح هستند. ازدواج در جامعۀ فعلی ما چگونه شکل می گیرد؟ هر یک از اعضاء خانواده چه جایگاهی در درون خانواده دارند؟ چه نوع ارتباطی بین اعضاء خانواده وجود دارد؟ چه فرهنگی در درون خانواده ها جاری و رایج است؟ خانواده ها چه نوع فعالیت هایی دارند؟ چه اهدافی را خانواده ها پی می گیرند؟ والدین چه نوع ارتباطی با فرزندان خود دارند؟ خانواده ها چه تاثیری بر روی فرزندان دارند؟

دوم، عصر ارتباطات و جابجایی اطلاعات، ارزش ها، هنجارها، رویه ها، ذائقه ها و فرهنگ های مختلف (یا سبک زندگی متفاوت) را به دنبال داشته است. لذا، تحولات در همۀ نهادها، در همۀ افراد جامعه، از جمله در خانواده ها در جریان است. تشابه ها، تفاوت ها، اختلاف ها و تضادها هم در درون خانواده ها و هم در ارتباط با نهادهای دیگر اجتماعی در حال خودنمایی است. سنت ها، هم مورد ستایش، هم مورد بازبینی و هم مورد انتقاد و سرزنش قرار گرفته اند. مدرنیزاسیون (تجدد) هم مورد تقبیح، هم مورد تحسین است. هر یک از حالت ها طرفدارانی را با شدت وصف ناپذیر به گِرد خود جمع کرده است. بنابراین، همزمان حمایت ها، مقاومت ها، صف آرایی ها و مبارزه ها در جریان و جاری است.

این وضعیت، یعنی همکاری، رودررویی، تنش، چالش و مبارزه، پیامدهایی را بدنبال دارد. عده ای را به فکر انداخته است. عده ای بخصوص فرزندان که در موقعیت های میان فرهنگی (Intercuturalité) قرار دارند دچار شک، اضطراب، دلهره و نهایتا بهم ریختگی یا بعضا بحران سوق می دهد. منظور از میان فرهنگی، موقعیتی است که فرد در مقابل و در تعامل با دو یا چند فرهنگ متفاوت قرار می گیرد. برای مثال، در خانواده ای که هم تلویزیون جمهوری اسلامی با معرفی فرهنگی اسلامی وجود دارد و هم ماهواره با فرهنگی غربی که متفاوت یا بعضا متضاد با فرهنگ ارائه شده در تلویزیون جمهوری اسلامی است، برای فرزندان تولید دوگانگی و سردرگمی و یا حتی به هم ریختگی روانی می شود. در این حالت، موقعیت میان فرهنگی برای افراد جامعه یا فرزندان بوجود می آید. عده ای با این وضعیتِ متفاوت کنار آمده و به فراخور حال، رفتاری مشابه آن موقعیت انجام می دهند که برای جامعه اینگونه رفتارهای دوگانه مفید نیست. عده ای هم یکی از این سبک ها را برگزیده که در صورت مغایرت با فرهنگ جاری جامعه در درازمدت می تواند فرهنگ جامعه را به چالش های جدی بکشاند.

هدف پژوهشگر پرداختن به این نهاد پرتاثیر اجتماعی و تاثیر گذار بر فرزندان و آینده سازان جامعه است که به روش کیفی با ابزار مردم نگاری و تلاش در جهتِ فهم موضوع در حد توان بوده است.

هر چند تعداد خانواده هایی که در این پژوهش مورد کالبد شکافی عمیق قرار گرفته معدود است، ولی طرح این مطالب از منظر کیفی می تواند نمونه ای باشد تا محققان جوان جامعه به شکل عمیق تر (و حتی با روش کمی) و در شهرهای دیگر، خانواده های بیشتری را مورد پژوهش و کالبد شکافی قرار بدهند. تا بدین وسیله، هم شناخت دقیق تر و عمیق تر نسبت به خانواده های ایرانی پیدا کنند، و هم نکات مثبتی که در فرهنگ خانواده ها وجود دارد شناسایی شود، و هم معایب و مشکلاتی که در کانون خانواده ها وجود دارد، شناخته شود و در مجموع برای برنامه ریزان جامعه و دست اندرکاران اطلاعات دقیقی مهیا شود، تا آنان بهتر و منطقی تر و عملیاتی تر بتوانند برنامه ریزی بکنند. از این طریق، و با این اطلاعات وضعیت خانواده ها و به طبع آنها وضعیت جامعه مستحکم تر به سمت پیشرفت مطمئن حرکت بکنند.

کتاب مرتضی منادی با روش نوین انجام شده زیرا این نوع روش پژوهش (مردم نگاری) در جامعۀ ما رواج آنچنانی ندارد. در حالی که این روش در غرب بسیار مرسوم است. و بی دلیل نیست که غربی ها از این طریق هم به شناخت خوبی نسبت به جامعۀ خود و هم جوامع دیگر پیدا می کنند و هم در مواقعی به نظریۀ جدید دست می یابند. خوشبختانه اینگونه روش ها و دیدگاه های مردم نگارانه با تعداد اندکی از افراد جامعه، در جامعۀ علمی ما آغاز شده است. از جمله، «مردم نگاری سفر» از نعمت الله فاضلی (۱۳۹۰) و کتاب نظری پیرامون مردم نگاری «پشت دریاها شهری است» از همین نویسنده (۱۳۹۲). عباس کاظمی نیز از این نوع پژوهش ها را در پاساژهای تهران انجام داده است. ناصر فکوهی هم پژوهش های متعددی با این روش انجام داده است.

معرفی کتاب

کتاب مردم نگاری خانواده پس از یک پیشگفتار و مقدمه ای در خصوص حوزۀ خانواده، دارای پنج فصل و یک نتیجه گیری نهایی و فهرست منابع داخلی و خارجی در ۱۹۱ صفحه است و انتشارات آوای نور آن را در سال ۱۳۹۴ منتشر کرده است.

فصل اول به بحث روش جمع آوری اطلاعات پرداخته است که با توجه به کیفی بودن روش از نوع روش مردم نگاری در حد نیاز این روش توضیح داده شده است تا خواننده با این روش آشنا بشود و سپس اطلاعات عمومی در مورد خانواده های مورد بررسی شامل سن، سطح تحصیلات، شغل و سطح تقریبی درآمد مرد و زن معرفی شده است.

فصل دوم خلاصه ای از نطریه هایی آمده که در طول کتاب به آنها ارجاع داده می شود و در تحلیل ها از آنها استفاده شده است.

فصل سوم که هستۀ اصلی و مرکزی کتاب است، به مؤلفه های مختلف خانواده پرداخته است. نخست، شیوه های تربیتی والدین نظیر، دمکراسی، آزادی و استبدادی و پیامدهای آن بر روی فرزندان بررسی شده است. دوم، ویژگی شخصت فرزندان در سه حالت مجری، بازیگر و خالق در ارتباط با شیوه های تربیتی والدین مطرح شده است. سوم، به سبک زندگی درون خانواده ها مدرن، سنتی و ترکیبی از هر دو مدرن و سنتی اشاره شده است. چهارم، قدرت زن یا مرد در خانواده در ارتباط با مؤلفه های مختلف وضعیت اقتصادی و فرهنگی مورد بررسی واقع شده است.

در فصل چهارم، به تاثیر فرهنگ زمانه بر شخصیت و هویت فرهنگی سه نسل پدربزرگ ها و مادربزرگ ها، پدرها و مادرها و فرزندانشان می پردازد. تفاوت ها و تشابهاتی که بین این سه نسل وجود دارد مورد بررسی قرار گرفته اند. این عناصر شامل وضعیت اقتصادی، شکل سنتی یا مدرن بودن خانواده، مذهب سه نسل، وضعیت روحی روانی و اخلاقیات و شیوۀ زندگی سه نسل کالبدشکافی شده اند. همچنین، جایگاه و نگاه به عناصری مانند موسیقی، موفقیت، فردگرایی و جمع گرایی بررسی می شود.

فصل پنجم مطالعه چند زوج جوانی است که به دو روش سنتی (یعنی آغاز زندگی با خواستگاری) و یا مدرن (با آشنایی در محیط های عمومی) ازدواج کرده اند و در این میان تداوم زندگی مشترک در دو نوع ازدواج مورد کالبدشکافی قرار گرفته است.

فهرست مطالب

پیشگفتار
مقدمه
فصل اول :روش جمع آوری اطلاعات
فصل دوم : چارچوب نظری
فصل سوم : مردم نگاری خانواده
فصل چهارم :تاثیر فرهنگ زمانه بر شخصیت و هویت فرهنگی،مقایسه سه نسل
فصل پنجم :بررسی انسان شناسی تحولِ ازدواج در ایران

نتیجه گیری نهایی

—————————————–

*با ویرایش و تلخیص از جمله حذف ارجاعات چون معلوم نبود به کدام منابع است (منابعی در انتهای مطلب نیامده است). متن آشفته ای است از لحاظ نثر که بروشنی معلوم نیست چه کسی آن را نوشته است. برخی تعبیرها – که حذف شده- گویای آن است که مولف متن را نوشته. ولی در سایت انسان شناسی و فرهنگ مشخص نیست و متن به اسم گروه کتاب آمده است. انتخاب متن به دلیل اهمیت موضوع آن است ولی سایت انسان شناسی شایسته است متن ها را ویرایش و منتشر کند. صمیمانه امیدوارم نویسنده متن حاضر نویسنده کتاب نباشد چون در این صورت خواندن کتاب عذاب آور خواهد بود! – م.ج

همرسانی کنید:

مطالب وابسته