تصحیح: روزنامه ایران کتاب آقای سفیر را به جای مطلب خود جا نزده است!

به روز رسانی: بعد از بازنشر این مطلب نویسنده در یادداشت دیگری (اینجا) نوشته است که از آن پیدا ست در مورد ارجاع ندادن به کتاب آقای سفیر از روی خود روزنامه قضاوت نکرده و روزنامه را ندیده بوده است! سرچشمه خطا از روی نقل دیگر سایتهای داخلی از روزنامه ایران است که گفته بودند روزنامه ایران با ظریف مصاحبه کرده است (مثلا تابناک در اینجا). این مصاحبه به مناسبت تولد او در شماره ۱۷ دی ماه ۱۳۹۳ انجام شده است. در متن روزنامه مصاحبه دیده نمی شود (شماره ۱۷ دی را اینجا بخوانید) و باید در ضمیمه آن باشد که آنلاین نیست. در عکسی که نویسنده مطلب (ظاهرا از این ضمیمه) به آن استناد می کند (اینجا) هم نام آقای راجی و هم نام کتاب و ناشر آمده است. راهک نیز بنوبه خود از اینکه مطلب نویسنده را از نظر تاریخ و صحت چک نکرده است عذرخواهی می کند. درست آن بود که به روزنامه ایران مراجعه می شد و اصل گزارش/مصاحبه دیده می شد و به نقد نویسنده اکتفا نمی شد. – راهک

خبرنگاران ایران

محمدآقازاده، از روزنامه نگاران پیشکسوت و همکار سابق روزنامه ایران، با اشاره به یک سرقت مطبوعاتی در روزنامه ایران به وضعیت اسفناک نظام رسانه ای کشور اشاره می کند و می گوید: این آفت حاصل حضور سردبیرانی است که این کاره نیستند و تنها کاری که بلدند رعایت “خط قرمز” (دولتی) نه تنها در روزنامه ها بلکه در چگونگی پوشش و رفتار اعضای تحریریه هاست. محمد آقا زاده در یک پست فیس بوکی عمومی نوشته است:

وقتی روزنامه ایران ارگان دولت به صورت آشکار از کتاب معروف آقای سفیر دزدی می کند و خبرگزاری ها همین دزدی را بخاطر جذاب بودن مطلب باز نشر می کنند و هیچکس متوجه این سرقت آشکار نمی شود می توانیم بفهمیم وضعیت نظام رسانه یی کشور چه اوضاع اسفناکی را تجربه می کند. این آفت حاصل حضور سردبیرانی است که اینکاره نیستند و تنها کاری که بلدند رعایت خط قرمز نه تنها در روزنامه ها بلکه در چگونگی پوشش و رفتار اعضای تحریریه هاست.

مدتی است با محمد مهدی راجی مصاحبه گر و نویسنده کتاب آقای سفیر فرصت گپ و گفت پیدا کرده ام. راجی در رشته روابط بین الملل دکترا دارد و به شدت اهل مطالعه است و دغدغه آینده کشور را دارد. وی در زمانی به سراغ ‫‏محمد‬ جواد ظریف می رود که او دوران بازنشستگی اش را می گذارند و کتابی را تدارک می بیند که در آینده به عنوان یک سند تاریخی بی نظیر می تواند مورد استفاده متخصصان تاریخ قرار بگیرد تا انها بتوانند درک بهتر و کامل تری از دوران ما داشته باشند.

وقتی کتاب را به عنوان هدیه به من داد، از همان لحظه شروع به خواندش کردم و تا پایان نگرفت رهایش نکردم. امروز از منظر این کتاب مذاکرات هسته ای را دنبال می کنم می دانم نقاط ضعف و قدرت ها مذاکره کننده ارشد ایرانی که این روزها در مسند وزارت امور خارجه نشسته است کجاست. یکی از ضعف هایی که در رفتار و منش ظریف به تمامی هویدا است و به صورت دقیق در این دو سال اخیر خود را نشان داده است عدم رغبت ایشان برای شناخت دقیق صورت بندی قدرت در داخل کشور است و به دلیل همین بی رغبتی در صحنه داخلی از خود رفتارهایی نشان می دهد که از نظر حرفه یی قابل تصور نیست.

در مورد این کتاب به صورت مفصل خواهم نوشت. صبح امروز راجی متوجه می شود مدتی قبل روزنامه ایران با کپی برداشتن بخشی هایی از این کتاب آن را با عنوان مصاحبه اختصاصی اش با وزیر واتاب می دهد. در این مصاحبه جعلی به گذشته و ازدواج وزیر پرداخته می شود. مولف این کتاب می گفت حتی یک کلمه پرسش ها و جوابها جابجا نشده اند. وی به شدت عصبانی بود و این کار را غیر حرفه ای و غیر اخلاقی می دانست. می پرسید چرا نامی از مصاحبه گر و کتاب نیامده است و من به عنوان کسی که سالها در روزنامه ایران حضور داشتم از فهمیدن این سرقت شرمنده شدم ، گفت با سردبیر این روزنامه تماس می گیرم و خواهان توصیح و در نهایت عذر خواهی رسمی می شوم. می دانستم در نظام رسانه ای کنونی ما جایی برای این عذر خواهی ها نیست.

گذاشتم تماس اش را بگیرد. غروب زنگ زد و گفت حتی سردبیر حاضر نشد حرف مرا بشنود! به او نگفتم ولی اینجا می نویسم ظریف حتما این مصاحبه و باز نشرش را دیده است. چرا او به حرمت کسی که در دوران عزلت نشینی اش به سراغش رفت به روزنامه دولت چرا اعتراض نمی کند و از این روزنامه نمی خواهد حرمت تلاش دیگران را رعایت کند؟ آدمها در دوران عزلت و قدرت تفاوت دارند. شاید همین تفاوت ظریف را بی خیال هر گونه اعتراضی کرده است.

——————

*با ویرایش و تصحیح. سایتهایی که مطالبی را از دیگران بازنشر می کنند خوب است مطلب را برای تصحیح خطاهای تایپی یا انشایی بازخوانی کنند. – م.ج

همرسانی کنید:

مطالب وابسته