کتاب “قبل از پایان ابدیت” نام آنتولوژی شعر زنان ایرانی است که در روزهای اخیر انجمن قلم (پن) جمهوری چک و با همکاری و ترجمه رادک هاسالیک شاعر و یکی از اعضای این انجمن، به زبان چکی و در پانصد نسخه منتشر کرده است.
در این مجموعه اشعاری از شیما کلباسی، شیدا محمدی، رویا حکاکیان، شعله وولپی، بی تا ملکوتی، مانا آقایی، محبوبه شادزی، شیرین رضویان و لادن سلامی به سه زبان چکی، انگلیسی و در بعضی از موارد فارسی، آمده است.
رادک هاسالیک که از او دو شعر نیز در این مجموعه و به زبان چکی منتشر شده، پیش از این اشعار چندین شاعر ایرانی را به زبان چکی ترجمه و در مجموعه های دیگری منتشر کرده است. از جمله مجموعه شعری از سپیده جدیری، رزا جمالی، فاطمه اختصاری، مهدی موسوی و لیلی خدایی.
در این مجموعه او روی ادبیات مهاجرت تمرکز کرده و شاعران زنی را انتخاب کرده است که خارج از ایران زندگی می کنند. این کتاب ۱۳۵ صفحه است.
تصویر شعری از لادن سلامی را می بینید که در این کتاب آمده است:
و همچنین شعری از شیدا محمدی:
این هم شعر “مرز” از بیتا ملکوتی از دیگر شعرهای این کتاب:
من و تو از مرز گذشتیم
شهر من از محدوده دست های تو آغاز می شود
شهر تو از انحنای کتف من
من و تو وطن نداریم
جایش دو اسب چوبى داریم و از روی کابوس ها می پریم
بی گذرنامه
گذرنامه ات
همان کشتزارهای آفتابگردان است
که از پشت پنجره قطار
به سویت می چرخیدند
گذرنامه ات دو ورق آزادی است
و برگی از بهار پراگ
شناسنامه هم نداری
شناسنامه ات گل های نسرین
آوازهای خانگی
کوچه اختر
و یک پای روی مین مانده پسر همسایه
شناسنامه ات
ابرهای منتظر است
و بوی شیرین لیموهای شیمیایی شده
برگه ی شناسایی نداری
اما هر شب ماه
از گلوی کولى هاى دوره گرد
لالایی می خواند برایت
و هر صبح پدر
روی پیشانی ات یک درخت می کشد
تا هر بار که گریه کنی
برگ ها بریزند روی زمین
و روی گلوله ها را بپوشانند
پسرم شهر تو ابتدای باد است نه تهران
تهران تنها طرح پارچه ى پیراهنى است که عیدها مى پوشم
در عوض کنار ماست گور کافکا
سال که تحویل شود
حسن یوسف ها را می بریم
خویشاندوی نیست
اما چخوف می آید
آن وقت هر چه باغ آلبالوست به نامت می کند
یک روز یلنایت می شوم
و فردایش نینا
اصلا همان دختر گرجی می شوم
که برای تو
روی رود ارس هم راه می رود