راهنمای کتاب

Search
Close this search box.

مرور جلد سوم تاریخ جامع ایران؛ جامعه، هنر و پول در دوره ماد و هخامنشی

یزدان صفایی فعلا تنها منتقدی است که به صورت پیگیر تاریخ جامع ایران را به جلد به جلد نقد می کند. تا کنون چهار جلد از تاریخ جامع ایران را (که تا ۵ جلد اول در باره تاریخ ایران باستان است) نقد و بررسی کرده است که طبعا مرور است بیشتر؛ چون وارد شدن به نقد تفصیلی نیاز به مقاله های بلندتر دارد. ولی همین هم فعلا غنیمت است. نقد او از جلد اول را اینجا و جلد دوم را اینجا بخوانید. مرور جلد سوم در پی می آمد و مرور جلد چهارم هم در روزهای آتی بازنشر خواهد شد. – راهک

یزدان صفایی
ایران نبشت

جلد سوم تاریخ جامع هخامنشی با عنوان فرعی «اوضاع اجتماعی و اقتصادی ایران، هنر و معماری ماد و هخامنشی» به جنبه‌های اجتماعی، اقتصادی و هنری تاریخ ایران باستان می‌پردازد.

فصل نخست «اوضاع اجتماعی ایران از آغاز غارنشینی تا تشکیل طبقات اجتماعی»، نوشتۀ حسن فاضلی نشلی، به پرسش‌هایی نظیر چگونگی تغییرات اجتماعی، نوع روابط جوامع انسانی و نحوۀ اعمال قدرت در جوامع باستانی از دوره‌های پیش از آغاز شهرنشینی تا حدود هزارۀ چهارم ق­م با اتکا بر شواهد باستان‌شناختی دشت تهران و قزوین، دشت شوشان و منطقۀ رشته‌کوه‌های جنوبی زاگرس می‌پردازد و سیر تحول‌های اجتماعی را در انواع سازمان شهری، سازمان حاکم‌نشین، سازمان قبیله‎‌ای و سازمان گروهی، طبقه‌بندی می‌کند.

توماسو نیولی فصل بعدی «اوضاع اجتماعی در دوره‌های سلوکی و اشکانی» را با تکیه بر منابع به دست آمده از آناتولی و سوریه میان‌رودان نوشته است. این مقاله به جنبه‌هایی چون روابط شاه و دربار، ارتش و جنگ و همینطور ساتراپ‌های ایرانی و مهاجرنشین‌های دولت سلوکی می‌پردازد. مباحث بر اساس آن که مربوط به دولت سلوکی باشند و یا اشکانی تفکیک نشده‌اند

فصل بعدی «اوضاع اجتماعی در دورۀ ساسانی» تألیف حسن کریمیان است. کریمیان منابع تحقیق خود را شامل چهار گروه منابع مذهبی، سنگ‎‌نوشته‌ها، اندرزنامه‌ها و گزارش‌های برجای‌مانده در متون متأخر و کتب تاریخی تقسیم می‌کند و بر مبنای آنان جامعۀ ساسانی را متشکل از اشراف، دبیران، روحانیان، ارتش و عامۀ مردم می‌داند و هر یک را به اختصار معرفی می‌کند.

«حقوق در ایران باستان» عنوان فصل بعدی نوشتۀ منصور شکی است و تقریباً تنها به جنبه‌های حقوقی در متون زردشتی پرداخته است. البته او دربارۀ دورۀ هخامنشی به اختصار اشاره‌هایی از کتاب دانیال و یا چند وام‌واژۀ حقوقی از فارسی باستان به جای مانده در منابع آرامی را متذکر می‌شود اما مهم‌ترین منبع که می‌تواند به جنبه‌های مختلف مباحث مربوط به کار و کارگر در دورۀ هخامنشی، پرتو روشنایی بتابد یعنی متون بارو و خزانۀ تخت جمشید را از قلم می‌اندازد. بخش دیگر مقاله به حقوق در خانواده می‌پردازد که با مقالۀ بعدی این جلد، هم‌پوشانی موضوعی و محتوایی دارد. حقوق جزایی و اختیارات و وظایف متصدیان امور قضایی، بخش‌های پایانی این فصل هستند.

کتایون مزداپور که فصل «خانواده در ایران باستان» را نوشته است متخصص زبان‌های ایرانی و همچنین دین زردشتی به شمار می‌آید و از همین روی، مقالۀ نسبتاً بلند او عمدتاً منحصر می‌شود به بحث‌های واژه‌شناختی و زبان‌شناختی در متون دینی زردشتی. او در این میان کوشیده است که داده‌های این متون را با دورۀ هندو-اروپایی مقایسه کند و برای این کار غالباً متکی است بر دانسته‌های موجود از جامعۀ یونان و روم باستان. انواع ازدواج، زن در خانواده، طلاق، قانون‌های ارث‌بری مهم‌ترین بخش‌های این فصل هستند.

فصل «خوردنی‌ها نوشیدنی‌ها در ایران باستان» نیز تألیف کتایون مزداپور است که با اتکا بر اوستا، اسناد عیلامی تخت جمشید، گزارش‌های یونانی و متون ایرانی میانه و فارسی و عربی نوشته شده است. آداب خوراک خوردن، شیوۀ باژ گرفتن، شیوۀ پختن خوراک، فهرست مواد خوردنی و ابزارهای پخت و پز، بخش‌های عمدۀ مقاله است و نویسنده مانند مقالۀ پیشین، توجه خود را صرف ملاحظات لغوی نموده است.

محمود جعفری دهقی «آرایش و پوشش در ایران باستان» را نوشته است. رویکرد نویسنده بررسی منابع مادّی و متنی موجود به صورت در زمانی است. او از پیش تاریخ و با محوطه‌هایی مانند سیلک و شوش و لرستان و مارلیک آغاز می‌کند تا به ورود آریایی‌ها می‌رسد. آرایش و پوشش اشراف و بزرگان، روحانیون، نظامیان در دوره‌های تاریخی ماد تا ساسانی از نظر نوع جامه، کلاه، تاج آرایش مو و کفش به واسطۀ گزارش‌های کلاسیک، نقش‌برجسته‌ها و دیگر آثار هنری مانند مهرها و سکه‌ها تشریح شده‌اند.

محمود موسوی «سکه‌های هخامنشی» را تألیف کرده است. او نخست به آغاز سکه‌زنی در آناتولی و سپس دیگر مناطق اشاره می‌کند. احتمالاً فتح سارد به دست کورش نخستین اندیشه‌های استفاده از سکه را نزد هخامنشیان برانگیخته است. این اندیشه در نهایت در دوره داریوش عملی می‌گردد. غیر از سکه‌های شاهی، ساتراپ‌ها نیز به ضرب سکه می‌پرداخته‌اند. بخش پایانی مقاله دربارۀ گاهنگاری سکه‌های هخامنشی است و به جهت فقدان نوشته یا تاریخ روی آنها چنین کاری نسبتاً دشوار تلقی شده است.

نازنین خلیلی‌پور در فصل «سکه‌های یونانی – بلخی» به شرح سکه‌های دولت‌های یونانی می‌پردازد که در نواحی شرقی مناطق فتح‌شدۀ اسکندر تشکیل شده بودند و آن‌ها را در دو مقیاس ضرب سکۀ آتنی و هندی گروه‌بندی می‌کند و ضمن ارائۀ عکس از سکه‌ها، گاهنگاری آن‌ها را ارائه می‌کند. این سکه‌ها غالباً در ضراب‌خانه‌های بلخ ضرب می‌شدند و غالباً چهار دراخمه‌ای و در مقیاس آتنی بوده‌اند و یک زبانه همراه با عبارت یونانی هستند.

 فصل «سکه‌های الیمایی» نوشتۀ محمدرضا چیت‌ساز متأسفانه فاقد تصویر است. این سکه‌ها عموماً در ایذه و مسجد سلیمان و شوشتر و اهواز و همدان یافت شده‌اند. نخستینِ آن‌ها سبک یونانی دارند پشت سکه‌ها نقش‌های متنوعی مانند آپولونِ برهنه، فیل، لنگر وارونه و سر اسب دارد. تا مدتها بر روی سکه‌ها از خط یونانی استفاده می‌شد اما از زمان ارد اول در کنار خط یونانی از خط آرامی نیز استفاده شده است .

«سکه‌های اشکانی» را حسن رضایی باغ‌بیدی نوشته است. اشکانیان پس از روی کار آمدن از درهم نقره با معیار آتنی به عنوان واحد اصلی پول استفاده می‌کردند در حالی که نمونه‌های سکه‌های ساخته شده از طلا مربوط به دورۀ اشکانی بسیار اندک است. باغ‌بیدی به فراخور، به نکاتی در خصوص سکه‌های اسکندر و دورۀ سلوکی نیز اشاره می‌کند و تمرکز خود را بر روی نشانه‌های پشت سکه‌ها معطوف می‌کند. در نهایت تصاویر سکه‌های اشکانی ضمیمۀ مقاله شده است.

ریکا گیزلن «سکه‌های ساسانی» را منبع باارزشی برای شناخت تاریخ و فرهنگ ساسانی می‌داند. او در ابتدا سکه‌های بیرون از قلمرو شاهنشاهی شامل سکه‌های عرب – ساسانی و کوشانی – ساسانی را بررسی می‌کند. ساسانیان نیز به سکه‌های نقره خود درم می‌گفتند که از دراخمۀ یونانی مشتق شده بود. ساسانیان از سکه‌های مسی، مسی – سربی و طلا نیز استفاده می‌کردند. گیزلن در ادامۀ مقاله به گنجینه‌ها، فناوری ضرب سکه، نظام مالی، ضرابخانه‌ها، نوشته‌های سکه‌ها و تصویرشناسی آنها پرداخته است.

«سکه‌های کوشانی – ساسانی» عنوان فصل بعدی است که سیامک ادهمی نوشته است. کوشان‌شاهان عنوان شاهزادگان ساسانی بوده که بر قلمرو کهن کوشانیان در بلخ حکومت می‌کرده‌اند. سکه‌های ایشان تحت تأثیر سکه‌های قدیمی‌تر کوشانی اما متفاوت از آنها بوده است. ادهمی این سکه‌ها را شامل گونه‌های هرمزد و گونه‌های بهرام می‌داند و به شمایل‌نگاری آن‌ها از نظر سبک مو، نوارهای تاج، آتشدان و صحنه‌های اعطای منصب می‌پردازد. متأسفانه این مقاله نیز فاقد عکس است.

فصل «تشکیلات اداری در ایران باستان» را تورج دریایی نوشته و خداداد رضاخانی ترجمه کرده است. دریایی در این مقاله رویکرد در-زمانی دارد و ابتدا به بررسی دولت و دربار در شاهنشاهی‌های ماد و هخامنشی می‌پردازد.‌ اطلاعات دربارۀ ماد بسیار اندک است. در این خصوص تنها چند اصطلاح اداری در زبان مادی قابل بازسازی است. دریایی معتقد است که هخامنشیان سیستم اداری مادها را گرفته و با افزدون عناصری از فرهنگ عیلامی آن را تکمیل کرده‌اند. مقام‌های اداری متفاوتی احتمالاً به ابتکار داریوش در دورۀ هخامنشی وجود داشت که دریایی به تشریح آنان از میان مدارک یونانی‌ و آرامی‌زبان می‌پردازد. تقسیم‌بندی‌های استانی، ادارۀ املاک دیگر عناوین مورد بررسی دریایی برای دورۀ هخامنشی است. در این میان جای خالی بررسی چگونگی ساز و کار بایگانی‌های هخامنشی احساس می‌گردد. دستگاه اداری در دوران سلوکی و اشکانی تا حدودی تداوم دورۀ هخامنشی است. البته مدارک در این خصوص بسیار اندک و پراکنده است و دریایی کوشیده است از میان منابع، اصطلاحات اداری دورۀ اشکانی را معرفی کند. اطلاعات نسبتاً زیادی از دستگاه اداری ساسانیان در دست است. دوره‌های اولیه با کتیبه‎‌های شاهانۀ سدۀ سوم شناخته می‌شود که شامل اصطلاحات مربوط به مقام‌های سلطنتی و طبقات مختلف هستند. دیوان اداری و وظیفه دیوانیان، کاتبان و کارفرمایان، دربارها و ادارات محلی بخش‌های دیگر این مقاله هستند.

تورج دریایی مقالۀ بعدی این جلد «تشکیلات نظامی در ایران باستان» است که به قلم مرجان فنایی ترجمه شده است. او با پیشینۀ هندو-اروپایی نظامی‌گری آغاز می‌کند و در این میان با استفاده از ملاحظات زبان‌شناختی تلاش می‌کند تا تجهیزات نظامی را نزد هندو-اروپاییان بازشناسی کند. مادها که نخستین دولت ایرانی را تشکیل داده بودند با این سابقۀ نظامی پس از ورود به فلات ایران از همسایگان خود به خصوص آشوری‌ها نیز در زمینۀ فنون نظامی، تأثیر گرفتند. در ادامه پارسیان قدرت را در دست گرفتند و با برتری نظامی، قلمرو خود را گسترش دادند و در زمان داریوش این تشکیلات به یک ارتش پیشرفته تبدیل شد. دریایی با استفاده از منابع کلاسیک، تلاش می‌کند تا تصویر روشنی از اقوام تشکیل‌دهندۀ ارتش امپراتوری و ساز و برگ آنها به دست بدهد. در ادامه، ارتش پارتی متشکل از نیروهایی بود که فرمانروایان محلی در اختیار شاه اشکانی قرار می‌دادند. ارتشیان در دورۀ ساسانی تبدیل به یک طبقۀ اجتماعی شدند که تحت رهبری فرماندۀ خود برای شاه می‌جنگیدند تا آن که در دورۀ تحولات عصر قباد و خسرو، سپاه به چهار قسمت تقسیم شد.

فصل «باستان‌شناسی ماد» را مهرداد ملکزاده نوشته است. او پس از مقدمه‌ای دربارۀ تشکیک‌های اخیر دربارۀ نفی بازشناسی باستان‌شناسی و هنر هخامنشی، به سه محوطۀ عمدۀ مادی می‌پردازد: نوشی‌جان تپه، گودین تپه و باباجان تپه و پس از آن سفال دورۀ ماد را مورد بررسی قرار می‌دهد که در واقع همان سفال عصر آهن ۳ غرب ایران است. پس از بحث دربارۀ پیشینۀ نظریات در این خصوص با استفاده از داده‌های سه محوطۀ پیش‌گفته، سفال ماد را از نظر شکل، رنگ و مرغوبیت بررسی می‌کند و در نهایت به معرفی سفال محوطۀ جامه‌شوران در جنوب ماهیدشت می‌پردازد.

فصل «معماری ماد» را نیز مهرداد ملکزاده نوشته است که به نوعی مکمل فصل پیشین و در ارتباط با فصل بعدی است. او معتقد است که برخلاف نظر پیشینیان، سبک معماری ماد را باید از سبک پارسی تفکیک نمود و برای بازشناسی این سبک، توجه خود را به استفاده از گزارش‌های منابع آشوری از دژهای مادی چه در منابع متنی و چه منابع مادّی مانند نقوش دژهای مادی از کاخ سارگان دوم در خُرصاباد معطوف می‌کند. در ادامه عمدۀ بحث این فصل حول پایتخت مادها، هگمتانه و بررسی نظرات مختلف دربارۀ جایابی این شهر مشهور اما یافت‌نشده می‌گردد. برخلاف تصور نخستین که می‌پنداشتند شهر همدان امروزی همان هگمتانۀ مادی است به نظر می‌رسد که شواهد موجود تنها تا دورۀ هخامنشی به عقب برمی‌گردد و بنابراین بحث همچنان گشوده باقی می‌ماند و اظهار نظر قطعی ناممکن است.

فصل «هنر ماد» نیز تألیف مهرداد ملکزاده است که همراه مادها از خراسان بزرگ به غرب فلات ایران آورده شده بود و با توجه به موقعیت جغرافیایی، گاه رنگ میان‌رودانی نیز به خود گرفته است. عمدۀ بحث ملکزاده، آثار منسوب به مادی‌هاست. آثاری که از کاوش‌های رسمی پیدا نشده‌اند و غالباً نزدیک به هنر هخامنشی و با کیفیتی نازل‌تر بوده و به همین دلیل مادی دانسته شده‌اند اما نویسنده بر این باور است که بیشینۀ آن‌ها تنها تلاشی ناموفق از سوی جاعلان برای تقلید هنر هخامنشی بوده‌اند و بنابراین باید از فهرست آثار مربوط به هنر مادی کنار گذاشته شوند.

مهرداد فکور فصل «هنر هخامنشیان» را تألیف کرده است که مشتمل بر آثار هنری پاسارگاد، شوش، بیستون، نقش رستم و تخت جمشید است. او همچنین بر شیوه‌های پیکرتراشی، پوشاک و جامه، سیمای پادشاه، صحنه‌های شکار، جنبه‎‌های فلزکاری این آثار هنری توجه کرده است. سکه‌ها و جواهرات نیز دیگر آثاری هستند که نویسنده به بررسی آنها پرداخته است اما متأسفانه توجه به مهرها و اثرمهرهای هخامنشی نشده است.

فصل آخر این جلد «معماری هخامنشی» را شاهرخ رزمجو نوشته است. او در این میان توجه خود را پاسارگاد، هگمتانه، شوش، کاخ شائور، تخت جمشید معطوف کرده است. معماری آرامگاهی، برج‌ها، شهرها و خانه‌ها، راه‌ها و جاده‌ها، معماری هخامنشی در سرزمین‌های دیگر بخش‌های بعدی مقاله را شامل می‌شوند. تأکید رزمجو غالباً بر وجود یک روح ایرانی و طراحی ایرانی در هنر هخامنشی است؛ او معتقد است علی‌رغم نقش غیر قابل انکار مناطق دیگر امپراتوری و نقوذ هنریِ آشوری، یونانی، مصری و غیره، عامل اصلی در هنر هخامنشی، تکامل هنر موجود در فلات ایران بوده که جلوۀ اصلی آن در معماری هخامنشی نمایان می‌گردد.

تا جایی‌که نگارندۀ این سطور مطلع است هفت فصل از این جلد، بیش از ده سال پیش تألیف شده‌اند و بر همین اساس، مشاهده می‌شود که در مواردی، داده‌های جدید و تحلیل‌های تازه به مقالات راه نیافته‌اند. با این وجود کیفیت عمومی مقالات این جلد نسبت به دو جلد پیشین در سطح بهتری قرار دارد و مقالات یکدست‌تر هستند؛ همچنین غلط‌های این جلد (۳۲ عدد!) نیز کمتر شده است.

همرسانی کنید:

مطالب وابسته