خواندن گزارش زیر در باره کتابی تازه در حوزه مطالعات زنان بار دیگر مرا وا می دارد به ناشران پرکار که کتابهای ارزشمند منتشر می کنند یادآوری کنم که تولید کتاب خوب کافی نیست! باید بعد از تولید هم برای معرفی کتابها وقت گذاشت و سرمایه گذاری کرد و افرادی را آموزش داد که کتابها را بدرستی معرفی کنند. حرف آخرم را اول می زنم و بعد گزارش زیر را تحلیل می کنم تا نشان دهم چرا گزارش خوبی نیست و چیزی در باره کتاب نمی گوید. حرف آخر من این است که معرفی کتابها از چند راه ساده ممکن است:
- نوشتن معرفی کتاب به قلم نویسنده / مترجم آن برای تبلیغات رسمی کتاب
- انتشار بخشی از مقدمه کتاب یا اگر مقدمه کوتاه باشد تمام آن تا تصویری از محتوای کتاب ارائه شده باشد
- در دسترس گذاشتن فهرست کامل کتاب تا سرعنوان های مورد بحث در کتاب ارائه شود
- و نهایتا گزارش مجلس رونمایی کتاب با تمرکز بر خود کتاب و نه مباحث فرعی و حول و حوش موضوع
اگر ناشر وبسایت دارد و مثل شیرازه وبسایت خوبی هم دارد شایسته است که معرفی کتاب را در صفحه معرفی کتاب بیاورد و نقدهایی که بر کتاب می شود را هم در همان صفحه جمع آورد. صفحه معرفی زن بوشهری فعلا جز عکس روی جلد اطلاعات دیگری از کتاب نمی دهد.
حال مروری می کنم بر گزارش زیر. متن به خط معمولی است و نقد به خط ایرانیک:
نشر و پژوهش شیرازه
جلسه رونمایی از کتاب “زن بوشهری” که مقارن با شصت و دومین سالگرد کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ بود در محل اندیشگاه فرهنگی کتابخانه ملی ایران برگزار شد. این جلسه با گرامیداشت یاد و خاطره دکتر محمد مصدق آغاز گردید. پس از آن خانم زیبا جلالی نائینی صاحب امتیاز نشر و پژوهش شیرازه در مورد کتاب زن بوشهری و مجموعه عناوین کتاب های مجموعه مطالعات زنان نشر و پژوهش شیرازه برای شرکت کنندگان توضیحاتی را ارائه دادند:
در مقدمه ما آماده می شویم از زبان مدیر نشر در باره کتاب زن بوشهری اطلاعاتی کسب کنیم (در مورد کتاب زن بوشهری … توضیحاتی ارائه داد) اما آنچه می خوانیم مروری بر مجموعه مطالعات زنان در این انتشارات است که به جای خود ارزشمند است اما ربطی به کتاب مورد بحث ندارد.
اولین کتاب از گروه مطالعات زنان تحت عنوان “از جنبش تا نظریه تاریخ دوقرن فمنیسم” تالیف خانم دکتر حمیرا مشیرزاده می باشد این کتاب در سال ۱۳۸۴ منتشر و جایزه صدیقه دولت آبادی را دریافت کرد.
زنان در تکاپو فمینیسم و کنش اجتماعی دومین کتاب و ترجمه ای از کتاب مرجع دانشگاهی است.
عنوان سومین کتاب “نهضت نسوان شرق” است که به اولین نشست و همایش زنان در ایران می پردازد.
چهارمین کتاب “زنان پبشگام ایرانی” اتوبیوگرافی از دختر بی بی خانم استرآبادی که جایزه کتابخانه فرهنگی را از آن خود کرده است.
پنجمین کتاب “فصل مشترک تبعیضها”ست که به کنوانسیون رفع کلیه تبعیض ها علیه زنان پرداخته است.
ششمین کتاب “زنان و محیط زیست” تالیف آقای عباس محمدی اصل می باشد که جایزه کتاب فصل ارشاد را به خود اختصاص داد.
هفتمین کتاب “زنان و نظریه اجتماعی” و هشتمین کتاب “آنسوی پیکر طبیعی” که به تفاوت جنسیتی از نگاه بیولوژیک پرداخته است.
نهمین کتاب “روزنامه مظفری بوشهر” است که به وضعیت زنان قبل از مشروطه پرداخته
و دهمین کتاب “زنان در شرایط بحرانی” که در واقع به عنوان راهنمای کاربردی مطالعات زنان جهت امدادگری به زنان در وضعیتهای بحرانی نگاه کرده است.
و بالاخره عنوان یازدهمین کتاب این مجموعه “زن بوشهری در جنگ و فرهنگ” نام دارد.
دو کتاب آخر روزنامه مظفری و زن بوشهری در جنگ و فرهنگ دو کتاب از یک مجموعه سه گانه ای است که به وضعیت زنان در شهرهای دیگر ایران و غیر پایتخت می پردازد. سومین کتاب از این سه گانه در خصوص تاریخ ۵۰۰۰ ساله وضعیت زنان در جنوب و به اصطلاح پاره نوشته های زیسته زنان جنوب را به نگارش میآورد و این مجموعه سه گانه بخشی از پروژه وضعیت زنان در شهرستان می باشد.
ملاحظه می کنید که در بند بالا ما لیست ۱۱ کتاب را دریافت می کنیم و در باره کتاب زن بوشهری اطلاعی نمی گیریم فقط متوجه می شویم که این بخشی از یک مجموعه سه جلدی است و به زنان غیرتهرانی می پردازد (که این البته چیزی فراتر از تیتر کتاب نیست: زنان بوشهری).
این دو کتاب از دو نظر قابل بحث می باشد یکی اینکه کلاَ دسترسی به منابع و مستندات تاریخی زنان در لایه های اجتماعی بسیار مشکل و در واقع مثل یک اکتشاف علمی است از سوی دیگر قرار دادن اسناد در کنار هم برای رسیدن به یک روایت منطقی خود کار مهمی است. کتاب نتیجه ۲۰ سال تجربه پژوهش در این زمینه است. نکته دوم شکستن سکوت در میان زنان شهرستان و غیر پایتخت نشین می باشد و یکی از پروژه های نشر و پژوهش شیرازه در زمینه تاریخ شفاهی است برای پرداختن به زیست زنان دیگر شهرها که در همین جا از جامعه شناسان و محققان علاقمند دعوت به همکاری می شود.
با این بند آخر حرفهای مدیر شیرازه به پایان می رسد و ما همچنان چیزی از کتاب زن بوشهری نمی دانیم. ملاحظه کنید که این بند با این جمله شروع می شود: این دو کتاب از دو نظر قابل بحث است … اما هر بحثی در باره هر کتابی پس از آن آغاز می شود که ما آن را معرفی کرده باشیم. نخست معرفی درست و روشنی از کتاب ضروری است و سپس بحث های دیگر مثل اینکه دسترسی به منابع مشکل است و یا کتاب نتیجه ۲۰ سال پژوهش است. چه چیزی در کتاب آمده که برای آن ۲۰ سال کار لازم بوده؟ نمی دانیم.
در ادامه جناب آقای سید قاسم یا حسینی نویسنده کتاب درباره تاریخ مغفول مانده زنان ایران صحبت نموده و اشاره کردند که با وجود آن که ما در بستری از اسناد و مدارک نشسته ایم و انبوهی از منابع در دسترس داریم همچنان کار نشده باقی مانده است. وی اشاره کرد باید زنان را به سخن گفتن واداشت و از روش های هرمنوتیک ،جامعه شناسی، مطالعات فرهنگی، تحلیل محتوایی، زبان شناسی و روش های دیگر استفاده نمود. همچنین توضیح دادند که هسته اولیه این تحقیقات در نشر شیرازه شکل گرفته است و در دو دسته فعالیت خواهد شد . ابتدا ۱۰ زن در عرصه های مختلف از زنان ایلیاتی گرفته تا زنان دانشگاهی انتخاب شده تا زندگی خود را روایت کنند و در این مرحله از روش تاریخ شفاهی استفاده خواهد شد. در مرحله دوم ۳۰ زیست زنانه از مجموعه تاریخ زنان در ۳۰ شهر مهم ایران را جمع آوری و به صورت کتاب تهیه خواهیم کرد.
در بند بالا مولف کتاب صحبت می کند. اما او هم بحث در باره خود کتاب را در پرانتز می گذارد! در عوض چه می گوید: کلی منبع و مدرک داریم و کار نشده. اما نمی گوید که ۲۰ سال کار خود او چه بوده و چه حاصلی داشته است. این یک آسیب مهم است که مرتب از کارهای نشده حرف بزنیم در حالی که کتابی روبروی ما ست که ۲۰ سال کار برده و از آن حرف نزنیم! بعد به طور مبهم اشاره می شود که «هسته اولیه این تحقیقات» در شیرازه شکل گرفته اما کدام تحقیقات؟ تحقیقاتی که در کتاب زن بوشهری آمده است؟ یا تحقیقات دیگری که این نشر انتشار داده و لیست آن را مدیر آن ارائه کرده است؟ و بعد هم روشن نمی شود که زنان ایلیاتی و زنان دانشگاهی انتخاب شده از کجا انتخاب شده اند؟ آیا منظور زنان بوشهری است؟ آیا مولف دارد در باره کتاب خودش حرف می زند؟ پس چرا از فعل «استفاده خواهد شد … تهیه خواهیم کرد» استفاده می کند؟ از این نحوه گزارش چه چیز مفیدی به دست می آید؟
سخنران بعدی سرکار خانم دکتر الهام ملکزاده عضو هیات علمی پژوشگاه علوم انسانی بودند که ضمن اشاره به مشکلات چاپ کتاب از نشر و پژوهش شیرازه برای انتشار کتاب مورد بحث تشکر کرده و تأکید نمود این کتاب علاوه بر آنکه بسیار شیرین و خواندنی است در عین حال کاری علمی قلمداد شده و دارای منابع دست اول و مستند و دارای ارجاعات مفصل است و در تدوین کتاب از آرشیو شفاهی و منابع کتبی استفاده شده است. پیشنهاد ایشان برای ارتقای محتوای کتاب دوری از عناوین ژورنالیستی در متن کتاب بود. ایشان در کنار مسائل فرهنگی و جنگ زن بوشهری به توضیح مختصری درباره فرهنگ عاشورا درمیان زنان بوشهرپرداخت و به تعامل مردم بوشهر با ادیان و مذاهب دیگر در منطقه اشاره نمود. وی گفت بوشهریان به خلوص و پاکی در میان اقوام دیگر معروف هستند و به واسطه ویژگیهای زن بوشهری است که نویسنده توانسته است کتاب خوبی به خوانندگان ارائه دهد. دکتر ملکزاده مراسم عاشورای زنان بوشهری را خاص آنان دانسته و تأکید نمود کلیه امور عزاداری توسط بانوان انجام شده و زنان مانند مردان دسته های عزاداری به راه انداخته و اعتقاد دارند زنان باید در تعزیه ها به جای زنان خاندان اهل بیت ادای وظیفه نمایند.
حرفهای سخنران سوم هم گرهی نمی گشاید. از حرفهای او می فهمیم کتابی شیرین و خواندنی منتشر شده و کاری علمی است و مستندات زیاد دارد و از آرشیو شفاهی و کتبی استفاده کرده. اما همین و بس! نه معلوم می شود آن آرشیوها کجا هستند (آیا منظور آرشیو انتشارات شیرازه است؟) یا چرا کاری علمی است و دستاورد تازه اش چیست؟ و باز می بینید که بعد از این دو سطر ناقص که هنوز نمی دانیم کتاب منتشرشده چه جور کتابی است و چه دستاوردی دارد یا کاستی اش کدام است می رسیم به «پیشنهاد برای ارتقای محتوای کتاب». منظور از عناوین ژورنالیستی چیست؟ از این نقد سربسته چیزی نمی فهمیم ولی ممکن است به همان علمی بودن کار تردید کنیم. بعد سخنران محترم در باره فرهنگ عاشورا حرف می زند. این موضوع چه ربطی به کتاب دارد؟ آیا بزرگداشت عاشورا در کتاب آمده است؟ این را هم نمی دانیم.
سخنران بعدی سرکار خانم فیروزه مهاجرکارشناس ارشد مطالعات فرهنگی ،مترجم و فعال حقوق زنان بودندکه توضیحاتی را درباره کتاب زن بوشهری و روزنامه مظفری ارائه نمودند. ایشان اهمیت کار آقای یاحسینی را در بوشهرپژوهی و جنسیت پژوهی ستودند و توضیحاتی در مورد روزنامه مظفری گفتند که روزنامه ای وزین بوده و در سال ۱۳۱۹ برابر با ۱۹۰۰ میلادی توسط میرزاعبدالرحیم خان متین السلطنه و لبیب الملک مظفری انتشار یافته است. ایشان از کتاب وَنِسا مارتین استفاده کرده و از بحث مذاکرات ایشان سود جستند. در ضمن یاد و خاطره آقای “حسن زنگنه” از مترجمان و محققان بنام در حوزه بوشهر و خلیج فارس را گرامی داشتند. خانم مهاجر از حرمت زنان و داوری مورد قبول آنان نزد مردان، همچنین شرکت در اعتراضات عمومی و مبارزه با بیگانگان ،جمع آوری اخبار،کمک به زخمیان جنگ، پر کردن تفنگ مبارزان، نگهداری اسب در عین تحمل سختی های ناشی از بمباران دشمن یاد نمودند.
سخنران چهارم هم غیر از کلیات چیزی نمی گوید. مقداری تحسین مولف و مقداری در باره کتاب دیگری به نام روزنامه مظفری. گزارش روشن نمی گوید که این روزنامه مظفری در بوشهر منتشر می شده است؟ ربط دو کتاب با هم چیست؟ در دو سطر آخر سخنران محترم در باره ویژگیهایی از فعالیتهای زنان بوشهر صحبت می کند که نمی دانیم در کتاب آمده یا سخنران دارد جداگانه به آنها اشاره می کند. و البته باز هم روشن نمی شود که از کدام جنگ صحبت در میان است.
آخرین سخنران این نشست خانم دکتر مسرت امیرابراهیمی دارای مدرک دکترای جغرافیا و کارشناس ارشد جامعه شناسی از پاریس، محقق و پژوهشگر مستقل در حوزه زنان و شهر بودند. ایشان تاریخ نویسی در ایران را بسیار مذکرنویس، مذکرمحور و زنگریز دانسته و اکثر اطلاعات تاریخی از زنان را در ارتباط با فرهنگ، مطبوعات و سیاست معرفی نمودند و شاهد سخنان خویش را اولین رمان نوشته شده به نام”تهران مخوف” دانسته که تصویر ارائه شده در آن زنی کاملاً سنتی است و بیرون بودن ایشان از خانه برابر با به انحراف کشیده شدن اوست. از موارد مورد تاکید دکتر امیرابراهیمی در کتاب داستان زنان اروپایی مقیم بوشهر است و خاطره نویسی مادر و دختر انگلیسی تبار ساکن بوشهر به نام “فرگوسن”. وی همسر رئیس بانک شاهنشاهی بود که تحت امر کنسول آلمان به اسارت گرفته می شود. خاطرات دختر وی بسیار زیبا عنوان شد و این دختر ۱۲ ساله توانست تصویری درست از بوشهر ۱۹۰۵ را ارائه دهد. دکتر امیرابراهیمی یادآوری کردند خاطره نویسی در میان زنان ایرانی جدی گرفته نشده و زنان فقط برای خواندن آموزش می دیدند نه برای نوشتن.
نوبت می رسد به سخنران پنجم. اینجا هم گزارشی بجز کلیات از صحبت های او نداریم. ایشان در باره تاریخ مذکر صحبت می کند و بعد در باره رمان تهران مخوف و اشاره ای به زنان فرنگی مقیم بوشهر می آورد و به اهمیت خاطره نویسی زنان تذکر می دهد. زن بوشهری در صحبت های ایشان هم معرفی نمی شود.
در انتهای نشست آقای یاحسینی در مورد الهه یا ایزد بانو بوشهری در پنج هزار سال پیش به نام کری ریشا صحبت نموده و نام شهر بوشهر را برگرفته از نام این الهه دانستند.
***
تاریخ چاپ فارسی در پنج جلد؛ معرفی در پنج جمله آنهم ناکافی