دیروز، پُست کتابی را که سفارش کرده بودم آورد و از دیشب، در فواصل فرصت، میخوانماش. تازهترین کتاب ماریو وارگارس یوسا به زبان انگلیسی است با عنوان «یادداشتهایی دربارهی مرگ فرهنگ؛ جُستارهایی دربارهی نمایش و جامعه» که مجموعه مقالات یوساست که برخی پیشتر به زبان اسپانیولی نشر یافتهاند و شماری نیز برای نخستین بار در این کتاب آمدهاند. کتابی خواندنی است و اگر مجالی بود، طی روزهای آینده، چند کلمهای دربارهی آن در اینجا مینویسم.
ولی سطورِ پایین نه دربارهی کتاب بالا که اشارهای است به عادتی بد؛ حمله به شخص به جای نقد اثر او یا به شکلی آشکار و صریح یا در پردهی زبانی آمیختهی غضب، بغض و غرض.
حدود ده روز پیش، در ضمیمهی کتاب روز یک شنبهی روزنامهی نیویورک تایمز (Sunday Book Review) کسی به نام جاشوا کوئن (Joshua Cohen) نقدی نوشت بر کتاب بالا (در اینجا) با لحنی عصبی و عصبانی که به جای پرداختن به متن کتاب، بیشتر یقهی یوسا را گرفته بود و آدم از خواندن آن نقد نه چیز چندانی از محتوای کتاب میفهمید نه از دلائل واقعی خشم و خروش ناقد سر درمیآورد. آخر کار هم برای اینکه میخی محکمتر به تابوت یوسا بزند نوشته بود که یوسا، درست چند روز پیش از انتشار کتاب «یادداشتهایی دربارهی مرگ فرهنگ»، زندگی پنجاه ساله با همسرش را پایان داده تا با ملکهی زیبایی سابق فیلیپین که مُدلی معروف است و «مروارید مانیلا» لقب دارد زندگی کند؛ و اینکه یوسا خبر این «رسوائی» را در توئیتر «رسمی» خود اعلام کرده و بعد خبر پیوند جدیدش با خانم یولو ایگلیسیاس (Julio Iglesias) را با عکس و تفصیلات به صورت انحصاری به مجلهی اسپانیایی «اولا» (Hola) به مبلغ هشتصد و پنجاه هزار یورو فروخته است. «اولا» از مجلات زرد به شمار میآید.
این «رسوائی» از نظر ناقد محترم، دلیلی بر انحطاط یوسا و پایان نبوغ او و باطل بودن مدعیاتاش دربارهی مرگ فرهنگ در کتاب تازه و ریاکاری اوست.
یوسا نامهای کوتاه خطاب به گردانندگان نیویورک تایمز نوشت مبنی بر اینکه او «هرگز حسابی در توئیتر نداشته و هرگز چنان چیزی در توئیتر ننوشته و هرگز در توئیتر چیزی نخواهد نوشت» و اینکه او هرگز عکس یا خبری دربارهی پیوند جدیدش به مجلهی «اولا» یا هیچ مجلهی دیگری نفروخته است.» یوسا نامه را با ابزار تعجب از این نکته به پایان برد که چطور غیبتها و شایعههایی از این دست در مجلهی محترمی مانند ضمیمهی نیویورک تایمز نشر یافته است.
در نسخهی آنلاین ضمیمه نیویورک تایمز، توضیح یوسا چاپ و خطای پیش آمده تصحیح و توجیه شد. در یادداشت دبیر مجله آمده که چاپ چنین اطلاعات تحقیقناشدهای خلاف استانداردهای ژورنالیستی نیویورک تایمز است و نباید این اتفاق میافتاد (انتهای مقاله را نگاه کنید).
این رسم ناروا در میان بسیاری نویسندگان و ناقدان ایرانی رایج است، ولی مطبوعات و ناشران فرنگی هم از آن مصون نیستند؛ چون تضاد منافع و تنشهای درونیِ مهارنشدنی، خاص این یا آن انسان و جامعه نیست و همه جا و همیشه هست. تنها باید همیشه بدان آگاه بود.
ما انسانایم و نمیتوانیم هرگز دروغ نگوییم؛ ولی میتوانیم بکوشیم به بد بودن دروغ آگاه باشیم و نگذاریم قُبح دروغ بریزد و وجدان اخلاقی در برابر دروغ گفتن به بیحسی دائمی دچار شود.
نقد دیگری بر این کتاب (نشریافته در روزنامهی گاردین) را نیز میتوان خواند و با نقد بالا سنجید.
*مشخصات کتاب در آمازون:
Essays on Spectacle and Society
By Mario Vargas Llosa
Edited and translated by John King
Farrar, Straus & Giroux. $23