با خواندن یک اثر، فارغ از قدرت نویسنده در نوشتن و تصویرسازی و تکنیکهای نوشتن، گاهی خواننده متوجه میشود که انتخاب خط و اتصالها و انفصالهای بیجا و افراط و تفریط در این موضوع تا چه اندازه می تواند آزاردهنده و حتی مخلّ التذاذ از یک نوشته باشد.
این احساس هنگام خواندن روایتی به نام «جانستان، کابلستان» از آقای رضا امیرخانی به بنده دست داد و معلمی چون من که سالهاست شیوۀ املای فارسی را در دانشگاه به متعلمان می آموزم و قاعدتاً چشمم بیش از افراد عادی نسبت به این موضوع حساس است و نسبت به خط فارسی و درست نویسی خط فارسی احساس وظیفه می کنم، هنگام خواندن این روایت که ظاهرًا به خط فارسی است، از شیوۀ خط نویسنده و حتی به گفتۀ خود نویسنده، عمد و اصرار ایشان در غلط نویسی و آشفته سازی خط فارسی آزارها دیدم، چنانکه سرانجام خواندن اثر را نیمه تمام رها کردم و مشغول نوشتن مقالۀ حاضر شدم.
*متن کامل مقالۀ حسین قربانپور آرانی را که در تازه ترین شمارۀ دوماهنامۀ گزارش میراث (دوماهنامۀ تخصصی اطلاع رسانی در حوزۀ نقد و تصحیح متون، نسخه شناسی و ایران شناسی – دورۀ دوم، سال هشتم، شمارۀ سوم و چهارم مرداد – آبان ۱۳۹۳) منتشر شده است اینجا بخوانید.